|
براى معلمان بسيار مهم است که از منشاء اهداف آموزشى و عوامل مؤثر در انتخاب و تدوين آنها حداکثر اطلاع را داشته باشند. اين امر بخصوص از اين نظر حائز اهميت است که معلم به فلسفه اجتماعى حاکم بر جامعه بهعنوان يک عامل مهم و مؤثر در انتخاب اهداف در جريان تدريس و آموزش خود توجه خواهد داشت.
|
|
بهعنوان منشاء آموزشي، برنامهريز بدواً بايستى توجه داشته باشد که اولاً ويژگىهاى فراگيران موردنظر، نظير احتياجات علايق و توانايىهاى آنان چيست، ثانياً جامعه انتظار دارد که چه انسانها و با چه ويژگىهايى بازدهٔ نظام تربيتى را تشکيل دهند و ثالثاً، متخصصان موضوعات درسى پرورش چه انسانهايى را مدنظر دارند.
|
|
سپس با توجه به سه منشاء يادشده، اهداف کلى آزمايشى تدوين مىشوند که خود پس از عبور از دو صافى فلسفه آموزش و پرورش و روانشناسى يادگيرى بهصورت اهداف صريح آموزشى که همان اهداف رفتارى است درمىآيند.
|
|
محمدحسن پروند در کتاب مقدمات برنامهريزى آموزشى از قول تيلر سه منشاء را بهمنظور انتخاب و تدوين اهداف آموزشى مدنظر قرار مىدهد که عبارتند زا:
|
|
۱. مطالعه يادگيرنده
|
|
۲. مطالعه زندگى معاصر در خارج از مدرسه
|
|
۳. پيشنهادهاى متخصصان دروس مختلف
|
|
ولى حاصل اين مطالعات را که بصورت اهداف آموزشى درمىآيند بهجاى عبور از دو صافى يادشده (فلسفه آموزش و پرورش و روانشناسى يادگيري) از سه صافى به شرح زير پيشنهاد مىکند:
|
|
۱. صافى فلسفه (فلسفه تربيتى)
|
|
۲. صافى روانشناسى (روانشناسى يادگيرى)
|
|
۳. صافى فرهنگى و اجتماعى (فلسفه اجتماعى)
|
|
|
|
|
|
در اين قسمت طرح نيازهايى از فراگيران درنظر گرفته مىشود که جنبهٔ فردى دارد، نظير بهداشت و مراقبتهاى فردي.
|
|
|
در اين قسمت نياز جامعه عمدتاً در ارتباط با مشاغل و حِرَف مختلف درنظر گرفته مىشود.
|
|
|
در اين قسمت نظرگاه متخصصان مواد درسى مختلف نظير رياضي، فيزيک، شيمى و غيره را مشخص و پيشنهاد مىکند که معمولاً ارتباط مستقيم و بلاواسطهاى با رفع نيازهاى فردى و اجتماعى ندارد.
|
|
|
در اين مرحله با توجه به ابعاد سهگانه يادشده اهداف دورهها، مقاطع و يا دروس بخصوص تدوين مىشود که جنبهٔ بسيار کلى دارند و به همان صورت قابليت اجرا را دارا نيستند.
|
|
و اما در بسيارى از نظامهاى تربيتى (البته نه در همهٔ آنها) برنامهريزان درسى و آموزشى دقت و وسواس قابل توجهى را از خود نشان مىدهند که اهدافى مغاير با فلسفه (ايدئولوژي) حاکم بر جامعه وارد برنامههاى درسى نشود. بهعنوان مثال اين دقت در کشورهاى سرمايهدارى به اين دليل بهعمل مىآيد که احتمالاً اهدافى که رنگوبوى سوسياليستى دارند وارد برنامههاى تربيتى نشوند. اين امر به همان دقت براى برنامهريزان کشورهاى سوسياليستى نيز مطرح است. همينطور در نظام تربيتى ايران که اين توجه در ارتباط با کاربرد فلسفهٔ اسلامى مدنظر قرار مىگيرد.
|
|
|
در اين مرحله لازم است که کليه اهداف مطرحشده را با معيار و محکم فلسفه اجتماعى مورد ارزيابى قرار دهند بهعبارت ديگر آنها را از صافى فلسفه اجتماعى بگذرانند تا اهدافى که مغايرتى با فلسفه موردنظر دارند مشخص شده و مورد تجديدنظر قرارگيرند.
|
|
|
در اين مرحله لازم است که کليه اهدافى که از صافى فلسفه اجتماعى اجازه عبور دريافت کردهاند، از نقطهنظر روانشناسى بخصوص روانشناسى يادگيرى مورد بررسى قرار گيرند تا بازهم با توجه به ابعاد مختلف مطابقت و اصلاحات لازم را پيدا کنند.
|
|
|
در اين مرحله، طرح باتوجه به فلسفه تربيتىاى که موردقبول برنامهريزان هر نظام تربيتى است صورت مىگيرد.
|
|
|
در اين مرحله اهدافى که از نقطهنظرها يادشده مورد بررسى و تجزيه و تحليل قرار گرفتهاند بهصورت اهداف رفتارى تدوين مىشوند.
|