|
بيمارى پارکينسون (لقوه) بهعلت استحالهٔ تدريجى سلولهاى عصبى توليدکنندهٔ ماده شيميائى دوپامين (dopamine) در مغز ايجاد مىشود. دوپامين براى تنظيم حرکات ملايم و ظريف در سراسر بدن ضرورى است. توليد دوپامين با افزايش سن در همهٔ ما کاهش مىيابد. ولى اين افت در بيمارى پارکينسون بهقدرى شديد ست که به عملکرد عضلات مهم لطمه مىزند.
|
|
بيمارى پارکينسون بهطور عمده با سه علامت مشخص مىشود. سفتى عضلات، لرزش دستها و پاها در حال استراحت و کاهش تحرک سفتى عضلات ناشى از افزايش تنش آنها است و بيشتر در بازوها و پاها و عضلات صورت مشاهده مىگردد. صورت مانند يک نقاب بىحال مىشود و نشاندهندهٔ يک شخصيت افسرده است. حرکات ظريف دست و بازو مختل و منجربه خشن شدن حرکات و ريزتر شدن دستخط بيمار مىشود. حفظ وضعيت نيز مختل و منجر به زمين خوردن مکرر مىشود. در موارد پيشرفته قدمهاى بيمار ممکن است تبديل به گامهاى بريده بريده و کوتاه شود و بدن به ظرف جلو متمايل شود بهطورى که گوئى بيمار سعى دارد به مرکز ثقل خود دست يابد و در واقع نيز همينطور است با پيشرفت بيمارى تکلم مبهم و آهسته مىشود و بيمار ممکن است بهعلت اختلال فزايندهٔ ماهيچههاى صورت قادر به مهار آب دهان خود نباشد. در نهايت از دست رفتن حافظه و اختلال عملکرد ذهنى (زوال عقل) در حدود نيمى از مبتلايان بروز مىکند.
|
|
برخى از مبتلايان به پارکينسون دچار 'لرزش در حال استراحت' مىشوند. اين حرکات موزون بازوها و پاها بيشتر در زمان استراحت بروز مىکند و هنگام حرکت اندام کاهش مىيابد. در برخى افراد اين لرزش ممکن است فک، زبان، پيشانى و پلکها را گرفتار کند. اين لرزش معمولاً هنگامىکه بيمار عصبانى يا خسته مىشود تشديد مىگردد، به همين دليل به آن فلج تحريکى نيز مىگويند. با پيشرفت بيمارى شروع حرکات جديد مشکل مىشود. مثلاً غلتيدن در بستر دشوار مىگردد. ممکن است برداشتن گام اول نيازمند کوشش زياد و يا برخاستن از روى صندلى دشوار باشد.
|
|
بيمارى پارکينسون اغلب در سنين سالخوردگى يا اواخر ميانسالى بروز مىکند و نسبتاً در مردان شايعتر است. علت استحالهٔ سلولهاى توليدکنندهٔ دوپامين معلوم نيست اگرچه ممکن است ويروسها مسئول آن باشند.
|
|
علائم شبيه پارکينسون مىتواند در اثر سموم يا داروهائى که گيرندههاى دوپامين را در اعصاب مهار مىکنند، ايجاد شود. اين علائم مخصوصاً از عوارض جانبى داروهائى مثل رزرپين (داروئى که در درمان فشار خون و بيمارىهاى روانى مصرف مىشود ـ م.) و هالوپيريدول (داروئى که در بيمارىهاى روانى مصرف مىشود-م.)
|
|
|
داروهاى متعددى در کاهش لرزش و سفتى بيمارى پارکينسون مؤثر است، اگرچه هيچ درمانى قادر به معکوس کردن يا توقف سير پيشرفت استحالهٔ عصبى نيست، مؤثرترين دارو در حال حاضر لِوو دوپا (levo dopa) يا اِل دوپا (dopa ـ l) است که ماده اوليه توليد دوپامين مىباشد. دوپامين قابل تجويز نيست زيرا نمىتواند از جريان خون وارد مغز شود، در حالىکه اِل دوپا بهراحتى وارد مغز مىشود و در آنجا به دوپامين تبديل مىگردد. متأسفانه اثربخشى اِل دوپا به مرور زمان کاهش مىيابد.
|
|
داروى جديد دپرنيل (deprenyl) از طريق مهار تخريب دوپامين اثر مىکند. بررسىهاى اوليه نشان داده است که اين دارو بهطور مؤثرى شروع علائم جدىتر بيمارى پارکينسون را به تعويق مىاندازد.
|
|
يک عمل جراحى تجربى در مکزيک در حال بررسى تحقيقاتى است که در آن قسمتى از غدهٔ فوق کليوي، داخل مغز پيوند مىشود. غده فوق کليوى يک غده درونريز است که در بالاى کليه قرار دارد و از جمله هورمونهائى که توليد مىکند دوپامين است. نتايج اين پيوندها مأيوسکننده بود و متأسفانه تحقيقات بهعلت ممنوعيت کاربرد آن روى بافت جنينى متوقف شد. بهعنوان يک اقدام عملي، بيماران مبتلا به پارکينسون بايد برنامهريزىهاى فردى براى حفظ سلامت عمومى مطلوب و به همراه آن ورزش و استراحت منظم داشته باشند. برنامههاى درمانى در زمينهٔ تمرينات بدنى نيز ممکن است مفيد باشد. بهخاطر داشتن اين نکته که داروى تجويزشده بايد کاملاً مطابق دستور مصرف شود و هرگز بدون صلاحديد پزشک تغييرى در آن داده نشود، اهميت دارد. قطع ناگهانى مصرف بعضى از داروهائى که در درمان پارکينسون مصرف مىشود ممکن است بهراحتى منجربه زمينگير شدن بيمار گردد.
|
|
بيماران مبتلا به پارکينسون به ميزان زيادى نيازمند حمايت روحى براى مقابله با فشارهاى روانى بيمارى و ادامهٔ جسورانه زندگى با وجود ناتوانى فزاينده، هستند. يک خانوادهٔ دلسوز و پشتيبان بهترين نعمت براى آنان است.
|
|
بايد در نظر داشت که بسيارى از مردم با افزايش سن دچار لرزشهاى جزئى مىشوند بنابراين وقوع آن نبايد بدون دليل بهعنوان هشدار تلقى گردد. اگر ساير علائم بيمارى پارکينسون بهطور همزمان بروز کرد پزشک قادر به تشخيص شده و درمان را شروع خواهد کرد.
|