|
|
بناى بوشهر را به اردشير ساسانى نسبت دادهاند که نام اصلى آن «رام اردشير» بود. گفته مىشود که «رام اردشير» به مرور زمان به «ريشهر» تبديل شد. به نظر مىرسد که بوشهر تحريف شدهٔ ريشهر - همان شهر قديمى - است. در سال ۱۱۵۰ هـ.ق «ابومهيري» پسر شيخ ناصرخان ، ناخدا باشى کشتىهاى نادرشاه ، طرح اصلى بوشهر را پىريزى کرد و اين شهر را مقر نيروى دريايى نادرشاه قرار داد. از اين زمان به بعد بوشهر به عنوان يکى از بنادر مهم خليجفارس مطرح شد. در زمان کريمخان زند بوشهر چنان اهميت يافت که رقيب قدرتمندى براى بندر بصره در عراق شد. اين بندر در زمان اوج خود از مراکز عمدهٔ تجارت خليجفارس به حساب مىآمد و تجار بوشهر قسمت عمدهٔ بازرگانى خليجفارس و اقيانوس هند را به عهده داشتند. حتى «حاج محمد شفيع» اجازهٔ چاپ و نشر اسکناس رايج بوشهر را به دست آورد و اين امتياز تا برقرارى بانک شاهى ، در بوشهر به قوت خود باقى بود. بوشهر يکى از نخستين شهرهايى است که در آن چاپخانهٔ چاپ سنگى داير شد و پيش از بسيارى از شهرهاى مهم ايرانى ، صنايع جديدى چون يخسازى و برق ايجاد شد. مردم بوشهر از اولين ايرانيانى بودند که با مجله و روزنامه آشنا شدند. روزنامههاى زيادى در اوايل ظهور اين پديده در بوشهر چاپ و نشر مىشد که از جمله روزنامههاى مظفرى ، خليج ايران و نداى جنوب را مىتوان نام برد. همچنين به علت موقعيت خاص اين بندر در تجارت و کسب ثروت فراوان ، نمايندگى شرکتهاى خارجى و نيز کنسولگرى دولتهاى بيگانه از جمله بريتانيا ، آلمان و روسيه و امپراطورى عثمانى در اين شهر وجود داشتند که ساختمان بعضى از آنها هنوز پابرجاست. با ايجاد راهآهن سراسرى ، امور تجارى اين بندر به خرمشهر انتقال يافت و به تدريج از رونق آن کاسته شد.
بوشهر امروزى شهرى توسعه يافته و نوسازى شده و يکى از شهرهاى مهم ساحلى با اقتصاد دريايى و صنايع تبديلى است.
|
|
|
تنگستان ناحيهاى است در شرق دشتستان که مرکز آن اهرم است. قلعهٔ معروف تنگستان در آبادى «پهلوانکشي» واقع است که خرابههاى آن باقى مانده است. اهالى تنگستان در دوران اخير و از زمان زنديه تا اين اواخر به شجاعت و ميهنپرستى معروف بودهاند. در باب دلاورىها و فداکارىهاى اهالى غيور تنگستان در جنگ جهانى اول که انگليسىها قصد حمله به شيراز را داشتند ، داستانها گفتهاند. نام يکى از آبادىهاى تنگستان «تددومري» است که به عقيدهٔ عدهاى از انديشمندان و مورخين ، يادآور قوم تجارت پيشهٔ بسيار معروف خاورميانهٔ امروزى (سوريه) يعنى «تدمر» يا «پالمير» باستانى است. در مراودهٔ مردم آشور ، بابل ، سومر و اکد با سواحل خليجفارس و رفت و آمد فنيقىها و تدمرىها در خليجفارس و سواحل آن در دوران گذشته محل شک و ترديد نيست و در تمام طول سواحل ، منطقهاى مناسبتر از منطقهٔ تنگستان و دشتى و دشتستان وجود نداشته است.
|
|
|
ناحيهاى که در زمان قديم به آن شبانکاره مىگفتند با شهرستان دشتستان امروزى به مرکزيت شهر برازجان يکى است. همانطور که از کلمهٔ شبانکاره کاملاً آشکار است ، شغل اصلى مالکين شبانکاره ابتدا چوپانى و گلهدارى بود که پس از به قدرت رسيدن ، شهر ايج را مرکز خود قرار دادند. اين شهر يکى از شهرهاى قديمى فارس بود و نزديک استهبان امروزى قرار داشت. نارنج و خرما و مخصوصاً انار آن مشهور بود. اين شهر پس از سقوط ملوک شبانکاره در نيمهٔ اول قرن هشتم هجرى قمرى توسط «آل مظفر» خراب و ويران گرديد. ملوک شبانکاره از کازرون تا داراب را تحت نفوذ خود درآورده بودند و در نواحى جنوبى فارس حکومت مىکردند.
برازجان يکى از پايگاههاى مهم به شمار مىرفت و قلعهاى مستحکم داشت که بقاياى آن هنوز وجود دارد.
|
|
|
يکى از شهرستانهاى استان بوشهر ، شهرستان دشتى به مرکزيت خورموج است که بخش کاکى در جنوب شرقى آن قرار دارد. کاکى مرکز بلوک دشتى است که در زمان قديم به آن ماندستان مىگفتند. ماندستان از نام رودخانهٔ مند يا ماند گرفته شده است. اين رودخانه در مناطقى که به خليجفارس مىريزد به علت هموار و کم شيب بودن زمين ، سرعت چندانى ندارد ، لذا به نظر مىرسد آب رودخانه از حرکت باز ايستاده (مانده) است. به همين جهت به اين رودخانه مند يا ماند نام دادهاند و کنارههاى آن را که نزديک خليجفارس است ماندستان گفتهاند. وجه تسميهٔ ديگر ماندستان آن است که اين رودخانه و زمينهاى اطراف آن از نظر کشاورزى فايدهٔ چندانى ندارد و گويا رودخانه در آن حدود مانده است.
|
|
|
شهرستان دَيِّر در ۵۰ کيلومترى شمال غرب بندر طاهرى از شهرستان کنگان واقع شده است. در اين شهرستان قلعهٔ قديمى نيمه ويرانى به نام قلعهٔ جلالخان حاکم وجود دارد که قدمت آن بيش از ۲۰۰ سال نيست. در چند فرسخى شمال غرب دير نزديک محلى معروف به بردخون بقعهٔ سادهاى به نام امامزاده شاهمحمد وجود دارد که از نظر قدمت و ارزش هنر معمارى چندان اهميتى ندارد.
|
|
|
شهرستان کنگان در منتهىاليه جنوب شرق استان در نوار ساحلى خليجفارس قرار دارد و از نقاط ديدنى استان بوشهر محسوب مىشود. بندر طاهرى از توابع اين شهرستان در قرن چهارم هجرى از اهميت بازرگانى زيادى برخوردار بود. خرابههاى بندر سيراف در غرب اين ناحيه در زمان استخرى و مقدسى بزرگترين بندر ايران در خليجفارس بود و تمام کالاهايى که از طريق دريا به ايران وارد مىشد در آن بندر توزيع مىشد و بعد از شيراز بزرگترين شهر اردشير خوره بود. مجموعهٔ قراين تاريخى موجود نشانگر آن است که شهرستان کنگان نسبت به ساير شهرستانهاى استان از اهميت سوقالجيشى و بازرگانى و تاريخى جالب توجهى برخوردار است. علاوه بر آثار به جا مانده از پيشينهٔ تاريخى اين شهرستان که عموماً تخريب شدهاند ، چشمهٔ آب گرم ميانلو در شمال کنگان از ديدنىهاى منطقه است.
|
|
|
بندر گناوه در ساحل خليجفارس بين بندر بوشهر و ديلم واقع شده است. شهر گناوهٔ کنونى در جنوب گناوهٔ قديم بنا شده است. از گناوهٔ قديم نقاطى باقى مانده است که امروزه به نامهاى تيرسول (شن فشرده) ، تل گنبد ، تل گورى ، تل مناره و بالاخره تل امامزاده خوانده مىشود. در ويرانههاى اطراف گناوه ، گوپال (گِل پختهٔ استوانهاى شکل به صورت سفال زرد يا سرخ رنگ که آن را به عنوان گلوله با منجنيق بر سر دشمن مىريختند) فراوان به چشم مىخورد.
در حال حاضر از گناوهٔ قديم جز آثار سنگها و پىهاى مدفون در زير خاک و بعضى بازماندهٔ تاقنماهاى سنگى ضربى آثارى مشهود نيست. گاه و بيگاه در درون گودالها و حفرهها و در زير پىهاى عمارت ويرانه ، سکهها و دستافزارها و مصنوعات سنگى و سفالى يافت مىشود. نام اين بندر در کتابهاى قديمى به صورت گنابا ، گنفه ، گناوه ، جنايه ، و جنابا هم آمده است.
|