|
|
امروزه شش نوع دارو بيش از ديگر داروها بهکار برده مىشوند، بهشرح زير:
|
|
|
آمفتامينها داروهايى صناعي، و از نظر ساختمانى مانند آدرنالين هستند. در کارهاى پزشکى براى درمان چاقي، افسردگى خفيف، تمايل شديد به خوابيدن (Narcolepsy) و برخى اختلالات رفتارى کودکان بهکار مىروند. مقدار درمانى معمول آن ده تا سى ميلىگرم در روز است. آمفتامين با نامهاى تجارتى گوناگون در بازار هست. نامهاى بازرگانى معروف آن عبارتند از: بنزدرين (Benzedrine)، دکسدرين (Dexedrine)، متدرين (Methedrin) و ... اين داروها بر دستگاه عصبى مرکزى تأثير مىگذارند، مصرف آنها موجب افزايش حوصله، سرخوشي، احساس آرامش و افزايش هوشيارى و حس زيادشدن توجه، مىشود. چون اين داروها موجب تشديد فراوان اعتماد بهنفس و انرژى مىشوند و تحمل را افزايش مىدهند آنها را داروهاى اَبَرمرد (Superman) مىنامند. استفاده از اين داروها موجب وابستگى روانى مىشود. با مقادير زياد بيشتر اوقات وابستگى شديد و سريع ايجاد مىکنند.
|
|
کوکائين از برگهاى درخت کوکا گرفته مىشود، پيش از اين کوکائين بهعنوان يک بىحسى دهندهٔ موضعى مؤثر بهکار مىرفت. کوکائين يک محرک دستگاه عصبى مرکزى است که حس هيجان، افزايش توجه و مختل شدن آن و توهمات، بهوجود مىآورد و برعکس آمفتامينها ايجاد تحمل (Tolerence) نمىکند. هيچگونه وابستگى بدنى يا نشانههاى مربوط به قطع دارو فىنفسه وجود ندارد. جويدن برگ درخت کوکا در بوليوى و پرو (آمريکاى جنوبي) بسيار شايع است.
|
|
|
باربيتوراتها، بر عکس آمفتامينها، مسکّن هستند. اين داروها يک جزء اصلى قرصهاى خوابآور مىباشند. مصرفکنندگان دارو بهطور معمول باربيتوراتها زوداثر مانند فنوباربيتال و سکوباربيتال را بر انواع کند اثر ترجيح مىدهند. اعتياد به باربيتوراتها يکى از بدترين اشکال ابتلاء است، که منجر به ميل شديد يا وابستگى روانى و بدنى مىشود.
|
|
|
(شاهدانه Canabis گياهى است از تيرهٔ گزنهها، دوپايه، علفى و يک ساله که از آن الياف قابل استفاده در نساجى و روغن جهت تهيهٔ صابون بهدست مىآورند. م)
|
|
شايد بيشترين دارويى که امروزه بهکار گرفته مىشود کانابيس باشد. اين داروى بسيار قديمى از بوتهٔ گياهان شاهدانه (انواع Cannabis Indica و amencana و Sativa ) بهدست مىآيد. ترشح صمغى شکلِ گلهايِ بالاييِ گياهِ ماده بيشترين مادهٔ مؤثره را دارد که حشيش يا چَرس ناميده مىشود. برگهاى خشک شده يا گلهاى ريخته را بنگ مىنامند. تودهٔ صمغى برگهاى کوچک و سر شاخههاى گلدار را غنچه مىگويند. در آمريکا واژهٔ مارىجوانا براى همهٔ قسمتهاى گياه بهکار مىرود که دگرگونىهاى روانى و بدنى در انسان ايجاد مىکنند و معمول آن است که گياه را قطع و خشک و خرد مىکنند و آن را بهصورت سيگار در مىآورند. حشيش را به صورت آشاميدنى يا مخلوط با غذاهاى مانند شيرينى و کيک هم بهکار مىبرند. سيگار مارىجوانا در مدت چند دقيقه ايجاد مسموميتى مىکند که يک تا چهار ساعت به درازا مىکشد.
|
|
مصرف خوراکى حشيش موجب تأخير در شروع بهکار مىشود و اثر آن چندين ساعت طول مىکشد. شايعترين واکنشهاى مربوط به حشيش عبارتند از بروز حالت خوابآلودگى يا تغيير در هوشياري، وارفتگي، سرخوشي، و افزايش تمايل به خنديدن، حساسيت و توجه بيشتر به رنگها و صداها، تداخل با ادراک زمان و مکان و توهّم، اين نشانهها توسط کاربران مارىجوانا بهعنوان نشانههاى روانشناختى ابراز مىشوند. بهندرت ممکن است مرگ بروز کند. اين دارو وابستگى روانى ايجاد مىکند.
|
|
|
مرفين، کدئين، هروئين، متادون و پتيدين داروهاى ضد درد خوابآور هستند. اعتياد به هروئين احتمالاً بدترين نوع اعتياد است زيرا موجب ميل شديد به مصرف دوبارهٔ آن مىشود. وابستگى روانى به داروهاى مخدّر بهطور معمول قوى است و زود بروز مىکند. تحمل در برابر مواد مخدر هم به سرعت بروز کرده و مصرف مقادير فزايندهٔ دارو را براى کسب اثر همانند، الزامى مىکند.
|
|
| ال.اس.دى (Lysergis Acid Diethylamide (LSD
|
|
اين ماده در سال ۱۹۳۸ توسط آقاى هوفمان در آزمايشگاههاى ساندوز در سوئيس بهصورت صناعى ساخته شد. ويژگىهاى روانى آن بعدها در سال ۱۹۴۳ مورد توجه قرار گرفت و آن هنگامى بود که مقدار چند ميکروگرم از آن بهصورت تصادفى استنشاق شد.
|
|
ال.اس.دى يک مادهٔ روانگردان قوى است. مقدار ۲۰ تا ۲۵ ميکروگرم آن مىتواند آشفتگىهاى ذهنى بهوجود آورد، مقدار خوراکى آن بين ۱۰۰ تا ۲۵۰ ميکروگرم بهصورت معمول براى ايجاد اثر زوال شخصيت لازم است. مقدار کشندهٔ آن براى انسان دانسته نيست.
|
|
ال.اس.دى ساختار هنجار شناخت را دگرگون مىسازد و شخص دنيا را طور ديگرى درک مىکند. شناخت رنگها و دامنهٔ شنوايى تشديد مىشود، تصوير از بدن مختل مىشود، توهمات بينايى و هذيانهاى کاذب و خيالى شايع است. رنگها قابل شنيدن و موسيقى قابل لمس مىشود. زمان ذهنى طورى دگرگون مىشود که هر ثانيه يک دقيقه و هر دقيقه چند ساعت بهنظر مىآيد.
|
|
ال.اس.دى وابستگى بدنى ايجاد نمىکند از اينرو استعداد ايجاد اعتياد ندارد. پس از قطع مصرف طولانى دارو هيچ نشانهٔ مشخصهاى به علتِ نبودِ آن تجلّى نمىکند.
|
|
|
اتانول را مىتوان جزو مسکنها، خوابآورها ، يا بىحسىدهندهها (برحسب مقدار مصرف) طبقهبندى کرد. مصرف اتانول موجب مسموميت حادّ يا مزمن مىشود.
|
|
اتانول از راه معده و رودهٔ کوچک بهسرعت جذب مىشود، و دو تا سه دقيقه پس از خوردن مىتوان آن را در خون يافت. بهطور معمول يک ساعت بعد غلظت آن در خون به اوج مىرسد. وجود مواد خوراکى در معده باعث رقيق شدن و مانع از جذب سريع آن است. اتانول بر دستگاه عصبى مرکزى اثر چشمگيرى دارد، و بر خلاف آنچه تصور مىشد يک محرک عصبى نيست بلکه يک مادهٔ مضاعف است و با مصرف آن وابستگى روانى با درجههاى گوناگون از خفيف تا شديد ايجاد مىشود و بههمين جهت نبايد آن را مصرف کرد. وابستگى جسمى آن به کندى بروز مىکند. وابستگى به اتانول بيمارى بهشمار آمده، و از اينرو آن را يک عامل بيمارىزا مىدانند که افزون بر مسموميت حاد و مزمن موجب سيروز کبد، روانپريشى سمّي، آماس معده، آماس لوزالمعده، آسيب ماهيچهٔ قلب و آسيب اعصاب محيطى مىشود. همچنين شواهدى دالّ بر ارتباط سرطان حفرهٔ دهان، حلق، حنجره و مرى با آن هم در دست است. از اينها گذشته اتانول يک عامل سببى مهم در خودکشىها، تصادف خودروها و حوادث ديگر، و ايراد جرح و مرگ بهعلت خشونت است. دشوارىهاى بهداشتى حاصله از مصرف اتانول تنها بخشى از ضايعههاى اجتماعى آن است. آسيبهاى اجتماعى ديگر عبارتند از: گسيختهشدن خانوادهها، جنايت، کاهش توليد و ... از اينرو امروزه بر اين عقيده هستند که مصرف هر مقدار اتانول زيانآور است و نبايد براى خوردن مصرف شود.
|