|
|
|
بايد بيش از هر چيز به جلوگيرى از گسترش اعتياد دارويى اولويت داده شود. آموزش همگانى دربارهٔ داروها و اثرهاى آنها براى جلوگيرى از گرايش به سوى راهحلهاى داروشناختى براى حل دشوارىهاى انسان مهم است. کسانى که دارو را ترک مىکنند به بازتوانى نياز دارند و بايد آموزش دوباره به آنها داده شود تا زندگى بدون دارو را بياموزند و اطمينان حاصل شود که دوباره به زندگى هنجار باز مىشوند. برخى اقدامات قانونى هم براى مبارزه با فروش اينگونه داروها ضرورى است.
|
|
|
تا زمانى که شخص تمايل به درمان نداشته باشد نمىتوان اعتياد او را درمان کرد. بايد شخص به امکان زندگى بدون مصرف دارو آگاه شود. متأسفانه مصرفکنندگان داروهاى مخدر بهطور معمول علاقهٔ چندانى به درمان شدن ندارند. الکليکها بيشتر گرايش دارند که ناهنجار بودن کار خود را حاشا کنند و ديگر معتادان از عادات خود دفاع مىکنند. درمان درازمدت تنها يک دشوارى پزشکى نيست بلکه نياز به همکارى روانشناسان و جامعهشناسان هم دارد. در همهٔ روشهاى درمانى ميزان عود و بازگشت زياد است.
|
|
|
از جمله عوامل زيست محيطى منتسب به وابستگى دارويى يکى پيشرفت سريع فنآورى است که همراه با نياز به دورههاى آموزشى گسترده و بهکارگيرى راهحلهاى قديمى براى دشوارىهاى نوين است. تلويزيون، جهانگردي، ثروت، آزادى انديشه و تجربه هم جوانان را به طرح پرسشهايى تشويق مىکند، و بيشتر اوقات ارزشها و اهدافِ پدر و مادرها را طرد مىکنند. برقرارى ارزشهاى اجتماعى نامناسب شناخته شده و بايد همهٔ آنها بهدور ريخته شوند. بخشى از اين کار با سوء استفاده از داروها به منظور آشکار ساختن واقعى شخص، انسانيت واقعى و اهداف واقعى انسان انجام مىگيرد. بررسىها نشان داده کسانى که دارو بهکار مىبرند جزء کوچکى از افراد اجتماع ستيز و بيشتر اوقات افراد بىفرهنگ و مجرم هستند.
|
|
|
براى تعريف عوامل ميزبان کوشش بسيار شده است. در بررسىهايى که وسيلهٔ پرسشنامه يا مصاحبه انجام شده انگيزههاى وابستگى دارويى همراه با واژههاى توصيفى مانند: هوس، تجربه، خوشي، احساس ماجراجويي، تمايل به خودآگاهى و آرزوى رهايى گزارش شده است. مردم روزبهروز بيشتر حتى از ناراحتىهاى جزيى روگردان شده و براى حل آنها در جستوجوى مصرف داروها برمىآيند. بسيارى از مردم نشانههاى ناسازگارى اجتماعى و روانشناختى حاصله از انواع ناتوانىهاى روانى را بروز مىدهند.
|
|
|
مصرف غير پزشکى الکل و ديگر داروهاى روانگردان در بسيارى از کشورها تبديل به يک موضوع جدى شده است، در حالىکه اعتياد به الکل کم يا بيش يک مشکل جهانى است. بروز اعتياد دارويى در جاهاى مختلف متفاوت است. برآورد شده است که ۱۲ تا ۲۰ ميليون نفر آمريکايى مارىجوانا مىکشند. ۳۰ تا ۵۰ درصد همهٔ دانشآموزان دبيرستان در آمريکا مارىجوانا را بهعنوان بخشى از زندگى خود پذيرفتهاند. بررسىهايى که در سوئد نشان داده که وابستگى به دارو در ۱۲ تا ۲۰ سالگى به اوج مىرسد و اين مشکل در دختران کمتر وجود دارد. در بسيارى از کشورها وابستگى به دارو به حد همهگيرى رسيده است.
|