|
|
|
به کسانى که در تحريريه رسانههاى خبرى در فرآيند تهيه، گزينش و ارائه پيامهاى خبرى فعاليت دارند 'دروازهبان' (Gatekeeper)، مىگويند. مفهوم دروازهبانى که گزينشگري، مرزباني، سوزنباني، و خبربانى نيز ترجمه شده، نخستين بار توسط 'کورت لوئين' (Kurt lewin)، يکى از کارشناسان علوم اجتماعى آمريکا در زمان جنگ دوم جهاني، مطرح شد. گرچه تحقيقات لوئين به حرفه روزنامهنگارى مربوط نمىشود و توجه او بيشتر به فرآيند انتقال مواد غذائى از توليد به مصرف بوده است، با اين حال، وى در يکى از تحقيقات خود اشاره به اين موضوع داشته است که بر فرآيند انتقال خبر از رويداد تا خواننده نيز، عوامل گوناگون نظارت دارند و اعمال نظر مىکنند.
|
|
وضعيت حاکم بر فرآيند خبر از رويداد تا خواندن نظير فرآيند مواد غذائى از توليد تا مصرف است. بدينگونه که در فرآيند خبر نيز اعمال نظرهاى گوناگون توسط گزينشگران مختلف صورت مىگيرد و آنچه بهنام 'خبر' در روزنامه يا برنامه اخبار راديو و تلويزيون به مخاطبان ارائه مىشود، حاصل انتخابها تصميمگيرىها و اعمال نظرهاى افراد مختلف است.
|
|
تحقيقات در زمينه رفتار ارتباطى گزينشگران نيز نشان دهنده اين واقعيت است که انتخاب خبر با توجه به ضوابط و معيارهائى صورت مىگيرد. اشخاصى آگاهانه سرنوشت يک رويداد را از جنبه گزارش يا کتمان آن، ميزان و نحوهٔ ارائه آن در صفحههاى روزنامه يا در برنامههاى خبر راديو و تلويزيون تعيين مىکنند.
|
|
'ديويد وايت' (David M. White)، از جمله کسانى بوده که رفتار ارتباطى گزينشگران خبر را بررسى کرده است. انتشار مقاله او در 'فصلنامه و روزنامهنگاري' (Journalism Quarterly)، آمريکا، راه را براى تحقيقات بعدى در اين زمينه هموار ساخت. در تحقيق 'وايت' خبرهائى که در روزنامه مورد بررسى چاپ مىشد، موردنظر نبود بلکه 'وايت' از گزينشگر خواست اخبارى را که مورد استفاده قرار نمىدهد يا به اصطلاح در 'سطل زباله' مىريزد، دوباره بررسى کند و بگويد چرا اين خبرها را براى چاپ انتخاب نکرده است. استدلالهاى گزينشگر و بررسى رفتارهاى ارتباطى او، 'وايت' را به اين نتيجه رساند که انتخاب خبر تماماً براساس تمايلات، نگرشها و ديدگاهها شخص گزينشگر است.
|
|
شانزده سال بعد از انتشار مقاله 'وايت' ، 'پال اسنايدر' (Paul B.Snider)، نيز به همان روزنامه و همان گزينشگر مراجعه کرد و به همان ترتيبى که 'وايت' تحقيق خود را انجام داده بود، کار تحقيق خود را به انجام رسانيد. 'اسنايدر' نيز همانند 'وايت' به همان نتيجه رسيد که با گذشت بيش از شانزده سال، اين گزينشگر هنوز هم خبرها را با توجه به تمايلات و نگرشهاى شخصى خود انتخاب و تصور مىکند، آنچه را که انتخاب مىکند، همان است که خوانندگان را مىخواهند. 'اسنايدر' اضافه کرد در اين شانزده سال، گرچه از جنبههاى فنى تغييرات زيادى در روزنامه مورد بررسى صورت پذيرفته، اما هيچگونه تغيير محسوسى در رفتار ارتباطى گزينشگر پديد نيامده است.
|
|
تحقيقات بىشمار ديگرى نيز رفتار ارتباطى گزينشگران را در سطوح مختلف بررسى کردهاند که سئوالات همه اين تحقيقات معمولاً چنين بوده است: گزينشگران چه ضوابطى در انتخاب اخبار بهکار مىبرند؟ معيارهاى گزينش خبر چيست؟ براى روشن شدن اين موضوع، ابتدا به يکى از الگوهاى ارتباطي، الگوى ارتباطى 'وستلى و مکلين، Bruce Westly and Malcolm Maclean' ، نگاه مىکنيم و پس از آن به تعريف خبر مىپردازيم.
|
|
| الگوى ارتباطى 'وستلى و مکلين'
|
|
در هر سازمان خبري، انتخاب و ارائه 'خبرهاى خوب و مناسب' از وقايع حقيقى و عينىامري، عادى و اجتنابناپذير است. روزنامه (يا هر رسانه خبري) نمىتواند خبر تمام رويدادهائى را که توسط خبرگزارىها مخابره شده با خبرنگاران تهيه کردهاند، چاپ و منتشر کند. بنابراين، انتخاب خبر از تلکسهاى خبرى و ارسال شده توسط خبرنگاران براى تهيه گزارش از يک رويداد واقعى در جهت تأمين 'نياز خبري' مخاطبان، کارى عادى و روزانه است.
|
|
فرض کنيد وقايع گوناگونى در يکروز معين در اطراف ما اتفاق افتاده باشد که آنها را به X1، X2، X3 و... نشان مىدهيم. همچنين فرض کنيد گزينشگر روزنامه (C) وقايع X5، X3، X1 را 'خوب و مناسب' و در جهت تأمين نياز خبرى خوانندگان خود (B) با توجه به 'ضوابط و معيارهاي' گوناگون، تشخيص مىدهد و انتخاب مىکند. وى واقعه X2 را به حق در جهت تأمين نياز خبرى خوانند خود نمىبيند و انتخاب نمىکند، ولى در مقابل، واقعه X4 را حاوى ارزش مىداند، اما عوامل مختلف به او هشدار مىدهند که 'خبر اين واقعه قابل چاپ نيست' . در نتيجه او هم خبرى در مورد اين واقعه ارائه نمىدهد. به همين ترتيب، انتخابها با توجه به معيارها و ضوابطى اصولى و غيراصولى ادامه مىيابند و در نتيجه محصولى به نام روزنامه با تيترهاى گوناگون و خبرهائى با ارزش گذارىهاى متفاوت در اختيار خواننده قرار مىگيرد.
|
|
|
|
|
در انتهاى جريان ارتباط، خواننده (B) کار گزينشگرى را ادامه مىدهد. او نيز در ميان اخبار ارائه شده، با توجه به نياز خبرى خود، عمل گزينش را انجام مىدهد. بعضى از خبرها را تا انتها مىخواند، بعضى را نيز نمىخواند و به خواندن تيتر خبر اکتفاء مىکند. در مورد واقعه X4 که در روزنامه، خبرى درباره آن چاپ نکرده، خواننده که از طريق ارتباط ميان فردى يا مشاهدات عينى خود چيزى به گوشش خورده است، انتظار دارد که روزنامه نيز مطلبى در اين مورد داشته باشد. احتمال دارد او براى تأمين نياز خبرى خود، به راههاى گوناگون ديگر (ارتباط ميانفردي، گوش کردن به راديوهاى خارجي) متوسل شود. اين ضربالمثل فارسى را مدنظر داشته باشيم: 'جوينده، يابنده است' . همين خواننده در مورد واقعه X2 که احتمالاً خود او نيز شاهد عينى آن بوده است، رغبتى براى کسب اطلاعات بيشتر از خود نشان نمىدهد، زيرا اين واقعه را در جهت تأمين نياز خبرى خود نمىبيند.
|
|
اگر انتخابهائى که گزينشگر انجام مىدهد در جهت تأمين نيازهاى خبرى خواننده (مخاطب) باشد، خواننده مطالب روزنامه را مطابق نيازهاى خود مىبيند و از توسل به راههاى ارتباطى ديگر، جهت کسب خبر صرفنظر مىکند. به اين ترتيب، روزنامه بهعنوان يکى از مهمترين رسانههاى خبرى اعتبار لازم بهدست مىآورد و در نتيجه مردم از آن بهعنوان يک منبع قابل اعتماد سخن خواهند گفت.
|
|
در راديو و تلويزيون نيز، وضعيتى مشابه حاکم است. در اين الگو Fbc پس فرست خواننده (مانند نامهها و تماس تلفني) به روزنامه است. پرسش اصلى در اين فرآيند اين است که ضوابط و معيارهاى گزينش خبر چيست؟ اين گزينشها بر چه اساسى صورت مىگيرد؟ عواملى که حقيقت را بهصورت واقعيت نسبى يا در برخى موارد، خلاف واقعيت نشان مىدهند، کدامند؟
|
|
بررسىهاى موجود نشان مىدهند که بخشى از اين ضوابط و معيارها در ماهيت خود رويدادها نهفتهاند که آنها را 'ارزشهاى خبري' ناميديم (رجوع کنيد به بخش ارزشهاى خبري). بخش ديگرى نيز 'عوامل جانبي' هستند، يعنى همان عوامل 'درون سازماني' و عوامل 'برونسازماني' .
|