سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
مجله ویستا
نقش تاثیر افکار عمومی در جامعه تودار
از نيمه دوم قرن بيستم بر اثر گسترش شهرنشينى و افزايش جمعيت و رشد شتابآميز رسانههاى جمعى و بهعبارت ديگر، پيدائى جوامع تودهوار و نقش مهم افکار عمومى در چنين جوامعى و نيز توجه بيش از پيش دولت به اين پديده در دوران جنگ و يا صلح، پژوهشهاى گوناگونى در اين حوزه انجام گرفته که معروفترين آنها 'کتاب برگزيدگان قدرت' رايت ميلز (Wright Mills ۱۹۵۶) است. ميلز در اين کتاب آورده است که 'ايالات متحدهٔ آمريکا در راه ايجاد يک جامعهٔ تودهوار، مسافت قابل ملاحظهاى را پيموده است. پايان اين راه همانگونه که در آلمان نازى و شوروى سابق ديديم، به نظام استبدادى همهگير منتهى مىشود. او با استناد به چهار خصلت ويژه در يک جامعهٔ تودهوار، آن را از يک جامعهٔ عامه متمايز مىسازد: |
۱. تعداد کسانى که ابراز عقيده مىکنند، بسيار کمتر از شمار کسانى است که دريافت عقيده مىکنند |
۲. ارتباطات به نحوى سازمان مىيابد که براى فرد مشکل و حتى غيرممکن است که فورى و يا به طرز مؤثرى اداء پاسخ کند. |
۳. صورت عمل پذيرفتن افکار تحت نظارت مقامات است |
۴. توده در برابر نهادهاى رسمى جامعه هيچگونه استقلالى ندارد و تحت نفوذ و آلت دست کارگزاران اين نهادها است.' ٭ |
٭ باتومور. تى بى 'جامعهشناسي' ترجمهٔ سيد حسن کلجاهي، شرکت سهامى کتابهاى جيبي، ص ۲۶۳، تهران ۱۳۶۵. |
از سالهاى ۱۹۶۰ تا عصر حاضر، انديشمندانى نظير آنتو نيو گرامشى (Antonio Gramsci)، در ايتاليا، لوئى آلتوسر (Louis Althusser) فرانسوى و رالف ميلى باند (Ralph Miliband) انگليسى و ويلبر شرام (Wilbur Schram) آمريکائى و همچنين يورگن هابرماس (Jurger Habermas) آلمانى نقش دولت، مطبوعات و افکار عمومى را مورد تجزيه و تحليل قرار داده و استفادهٔ نابهجاى دولت را در فرآيند مشروعيتدهى سياسى و ترويج ايدئولوژى حاکم و ايجاد سازگارى مردم با جوامع سرمايهدارى، مورد انتقاد قرار داده و آثار ارزندهاى در اين زمينه منتشر ساختهاند. تا آنجا که 'يورگن هابرماس، انديشمند معاصر که آخرين جانشين اعضاء اصلى 'مکتب فرانکفورت' به شمار مىرود و به 'هگل قرن بيستم' معروف شده است، در يکى از کتابهاى مشهور خود به نام 'فضاى عمومي' ، با تجزيه و تحليل مطبوعات و افکار عمومى در دوران انقلابهاى دموکراتيک غربى چنين نتيجه گرفته است که وسايل ارتباط جمعي، که تحت تأثير استيلاء سرمايهدارى در قرن نوزدهم، از مسيرى که در دوران انقلابهاى دمکراتيک داشتند، منحرف شدهاند و زير سلطهٔ گروههاى سرمايهدارى و در جهت حفظ منافع اقتصادى و سياسى خاص هيئت حاکمه، 'فضاى عمومي' را مسموم و افکار عمومى را منحرف کرده و به سوى مشروعيت دادن به نظام حاکم کشيده شدهاند' .٭ |
٭ معتمدنژاد، کاظم 'مطالعات انتقادى در وسايل ارتباط جمعي' مجلهٔ رسانه ۱۳۷۱، شمارهٔ مسلسل ۹، سال سوم، ص ۲۰-۱۹. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست