|
|
|
علوم رياضى و هيئت و نجوم در ايران قرن چهارم و پنجم به نهايت اعتلاء خود رسيد چنانکه اين دوره را بايد از ادوار بسيار مهم پيشرفت علوم رياضى در تاريخ عمومى علوم دانست. غير از حکمائى که نام بردهايم و بعضى از آنان به وجهى در علوم رياضى صاحب مقام هستند، در اين دوره چندين رياضيدان بزرگ که از آنان آثار متعددى بازمانده است، مىزيستند که بعضى از آنان عبارتند از: ابوالوفاء بوزجانى نيشابورى (۳۲۸-۳۸۷ هـ.)؛ ابوجعفر خازن خراسانى (وفات در فاصلهٔ ۳۴۹-۳۶۰ هـ.)؛ ابوسهل و يجن بنرستم کوهى طبري؛ ابوسعيد احمدبن محمدبن عبدالجليل سگزى (م ۴۱۴ هـ.)؛ ابوالحسين عبدالرحمن بن عمر صوفى رازى (۲۹۱-۳۷۶ هـ.) استاد عضدالدوله در علوم رياضى و مؤلف کتاب مشهور صورالکواکب که ترجمهٔ فارسى آن موجود است و بهطبع رسيده؛ کوشياربن لبان گيلي؛ ابوالعباس سرخسى (م ۳۴۶ هـ.) و ابوريحان محمدبن احمد بيرونى خوارزمى متفکر و عالم عاليمقدار که شرح حالش را جداگانه خواهيم آورد.
|
|
|
در علم طب نامآورترين مؤلفان تمدن اسلامى از دوران قرن ۴ و نيمه قرن ۵ برخاسته و همهٔ آنان ايرانى بودهاند. اولين و بزرگترين آنان محمدبن زکرياى رازى (م ۳۱۳ هـ.) است که شرح حال و آثارش را بهزودى خواهيم ديد. دومين رکن از ارکان اربعهٔ طب اسلامى يعنى (کتابالحاوي) از اين استاد است و تمام آن به لاتينى ترجمه شده بود و اکنون ۲۵ جزء آن بدان زبان در دست است.
|
|
پزشک بزرگ ديگر اين عهد ابومنصور حسنبن نوح بخارى صاحب کتاب غنى و مُنى است. گويند که او استاد ابوعلىسينا در پزشکى بود.
|
|
ديگر علىبن عباس مجوسى اهوازى طبيب عضدالدوله فناخسرو ديلمى است. وى شاگرد پزشک بزرگ ايرانى ابوماهر موسى بن سيار قمى بود. وفاتش بهسال ۳۸۴ اتفاق افتاد و چون بر دين زرتشتى بود او را مجوسى مىگفتند. کتاب مشهورش 'کاملالصناعة' است که به 'الطبالملکي' و 'کناش عضدي' هم معروف است و چند بار به طبع رسيده و ترجمهٔ لايتى آن را نيز چند بار طبع کردهاند. اين کتاب که سومين رکن از ارکان اربعهٔ طب اسلامى است، پيش از قانون کاملترين کتاب در فن طب شناخته شده و بعد از تأليف آن هم هيچگاه از اهميت نيفتاده است.
|
|
دوست و معاصر ابنسينا ابوسهل عيسى بن يحيى مسيحى جرجانى از نصرانيان گرگان بود و مدتى با ابنسينا در دربار آل مأمون خوارزم مىزيست و عاقبت از بيم محمود غزنوى همراه دوست خود از آنجا گريخت و به سال ۴۰۳ هـ. در بيابان ميان خوارزم و گرگان جان داد. کتاب مشهور و مهمش 'المأته فى صناعةالطيبه' نام دارد.
|
|
بزرگترين پزشک اين دوران ابوعلى سينا است که ترجمهٔ حالش را جداگانه خواهيم ديد. کتاب القانون او که چهارمين رکن از ارکان اربعهٔ طب اسلامى است شهرت عالمگير دارد، و متن عربى و ترجمهٔ لاتين آن بارها بهطبع رسيده است.
|
|
|
علم کيمياست که بهترين آثار را در اين فن محمدبن زکرياى رازى نوشت؛ و اثر معروف ديگر موسوم است به 'عينالصنعة و عونالصناعة' که اصل عربى و ترجمهٔ فارسى و ترجمهٔ انگليسى آن بهطبع رسيده است. مؤلف اين کتاب يک دانشمند خوارزمى است بهنام محمدبن عبدالملک صالحي.
|
|
|
در علم جغرافيا قديمىترين کتاب دوره قرن چهارم و در قرن پنجم از ابوزيد بلخى دانشمند مشهور است که پيش ازين نام او را چندبار ديدهايد. اثر ابوزيد در جغرافيا 'صورالاقاليم' نام داشت و اگرچه اصل عربى آن مفقود است ولى ترجمهٔ قسمتى از آن بهفارسى چند سال پيش بهدست آمده که اخيراً بهطبع رسيده است. اثر معروف ديگر از همين عهد در جغرافيا کتاب 'مسالکالممالک' است بهعربى از ابواسحق ابراهيم بن محمدفارسى اصطخري. الاصطخرى در تأليف خود به کتاب صورالاقاليم ابوزيد بلخى نظر داشت.
|
|
يک کتاب فارسى معروف از اين دوره در جغرافيا داريم بهنام 'حدودالعالم منالمشرق الىالمغرب' که بهسبب اشتمال بر اطلاعات ذىقيمت راجع به خراسان و ماوراءالنهر و ترکستان ارزش بسيار دارد. اين کتاب تاکنون چند بار بهطبع رسيده و دربارهٔ آن تحقيقات سودمندى بهدست 'بارتولد' و 'مينورسکي' که هر دو از محققان روسى بودهاند انجام گرفت. کتاب بسيار معتبر ديگرى در اين علم از همين عهد داريم بهنام ماللهند از ابوريحان بيرونى که در ذيل احوال او در آن باب سخن خواهيم گفت. دو کتاب معروف ديگر از همين دوره در جغرافيا داريم که مؤلفان آنها ايرانى نيستند ولى بهسبب اشتمال بر اطلاعات بسيار سودمند دربارهٔ ايران از مراجع مهم در باب ايرانشناسى شمرده مىشوند. از اين دو يکى صورةالارض است از ابنحوقل بغدادى معاصر منصور بننوح سامانى (۳۵۰-۳۶۶) و ديگر 'احسنالتقاسيم فى معرفةالاقاليم' از شمسالدين ابوعبدالله المقدسي.
|
|
|
قرن ۴ و نيمه قرن ۵ دانشهاى ديگر نيز مورد توجه بود از آنجمله است داروشناسى (= الصيدنه يا الصيدلة). در اين فن کتاب مشهور ابوريحان بههمين نام (يعنى الصيدنه) بهعربى و کتاب ابومنصور موفقبن على هروى به پارسى موسوم به 'الابنية عن حقايقالادوية' معروفترين آثار اين عهد شمرده مىشوند.
|