|
|
|
- ارتقاء آگاهىهاى بهداشتى مردم و بخصوص افراد در معرض خطر
|
- تأمين آب آشاميدنى سالم بهوسيله شرکتهاى آب و فاضلاب
|
- دفع بهداشتى مدفوع و فراهم کردن امکانات مناسب به منظور شستشوى دستها
|
- واکسيناسيون وبا تأثيرى در کنترل بيمارى و تماسيافتگان، ندارد.
|
- محدوديت جابجائى افراد و حمل غذاها و ساير کالاها قابل توصيه نمىباشد.
|
- کموپروفيلاکسى (پيشگيرى داروئي) دستهجمعى قابل توصيه نمىباشد.
|
|
تمامى افرادى که در فاصلهٔ پنج روز قبل، با آخرين مورد وبا تماس داشتهاند، بايد مورد بررسى قرار گيرند. در ضمن گرچه پيشگيرى داروئى (کموپروفيلاکسي) عموم مردم توصيه نشده است، ولى در موارد تماس خانوادگي، پيشگيرى داروئى با تتراسيکلين، به مقدار ۲ گرم در روز در بزرگسالان و به مقدار ۵۰ ميلىگرم به ازاء هر کيلوگرم در روز به مدت ۳ روز در کودکان قابل توصيه است. البته داکسىسيکلين به مقدار ۳۰۰ ميلىگرم در دُز واحد در بزرگسالان و به مقدار ۶ ميلىگرم به ازاء هر کيلوگرم به مدت ۳ روز در کودکان يا فورازوليدون به مقدار ۱۰۰ ميلىگرم در هر ۶ ساعت به مدت ۳ روز در بزرگسالان و پنج ميلىگرم به ازاء هر کيلوگرم در کودکان نيز مؤثر واقع مىشود. بهعلاوه، اينکه واکسيناسيون تماسيافتگان قابل توصيه نمىباشد. يادآور مىشود که پيشگيرى داروئى تماسيافتگان خانوادگي، زمانى جدى تلقى مىشود که در يک خانواده ۲ مورد به فاصلهٔ بيش از يک دورهٔ کمون، رخ دهد.
|
|
شايان ذکر است که واکسنهاى رايج، شامل سوسپانسيونى از ويبريوهاى کشتهشدهٔ اگاوا و اينابا و شايد بيوتيپهاى التور، باشد و به مقدار ۵/۰ تا ۱ ميلىليتر در دو نوبت به فاصلهٔ چهار هفته بصورت ماهيچهاي، مصرف مىگردد و حدود پنج روز بعد از تزريق دومين نوبت واکسن، ميزان پادتن، به حد مطلوبى مىرسد و تا سه ماه، در حد بالائى باقى مىماند و از آن پس بتدريج از ميزان آن کاسته مىشود. البته ايمنى حاصله فقط در مقابل موارد بالينى وبا حاصل شده، از بروز عفونت جلوگيرى نمىکند و بنابر اين، مانع انتقال عفونت به ديگران نيز نمىشود.
|
|
همچنين پادتنهاى محافظتکنندهاى که در تعقيب واکسيناسيون وبا توليد مىشود، باعث کُشتن يا اپسونيزاسيون ويبريوها نمىگردد و فقط احتمال دارد از اتصال به مخاط روده جلوگيرى نمايد و بنابر اين، ويبريوها به وسيلهٔ امواج دودى از جدار رودهٔ باريک به رودهٔ بزرگ منتقل مىشوند. در مجموع، واکسن وبا فرآورده مؤثرى نمىباشد و فقط از بروز نيمى از موارد بيمارى جلوگيرى مىنمايد.
|
|
واکسنهاى خوراکى ساختهشده از پيکرهٔ کامل ويبريو همراه با ساب توکسين B کلرا (واکسن BS-WC) يا بدون آن (واکسن WC) که نوعى واکسن کشته شده بهحساب مىآيد و در بنگلادش به مصرف رسيده و نتايج نويدبخشى به بار آورده است، به طورى که تا ۸ ماه بعد ايمنى ناشى از واکسن BS-WC درحدود ۶۹% و ناشى از واکسن WC درحدود ۴۱% ذکرشده، در گروه سنى بالاتر از ۵ ساله پايدارتر، ولى در سنين پائينتر، ضعيفتر بوده است. و علاوه بر آن در گروه خونى O و در رابطه با بيوتايپ التور نيز تأثير چندانى نداشته است.
|
|
واکسن ديگر شامل يک واکسن خوراکى زندهٔ رقيقشده (CVD-103HgR) است. کارآزمائىهائى با شاهد داروئى (پلاسبو) در هزاران نفر از بزرگسالان و کودکان در آسيا، آمريکاى لاتين، اروپا و آمريکاى شمالى سلامت و ايمنىزائى يک دوز واحد از CVD 103-HgR و حفاظت قابل توجه آن را در مقابل بيوتيپ کلاسيک و التور و نيز سروتيپ اگاوا و اينابا نشان داده است. يک کارآزمائى با تعداد زيادى نمونه در اندونزى در حال انجام است تا کارآئى واکسن را در يک ناحيهٔ بشدت بومى (آندميک) تعيين کند. به طورى که برخلاف واکسن BS-WC در کودکان و بزرگسالان، افراد واجد گروه خونى O و در رابطه با بيوتايپ التور، از تأثير خوبى برخوردار بوده است.
|
|
مجوز استفاده هر دو واکسن در برخى کشورها صادر شده است و بيشتر به وسيله مسافران به کار مىرود. در عين حال، هنوز تجربه کافى در استفاده وسيع از واکسنهاى جديد خوراکى وبا در بهداشت عمومى در نواحى بومى (آندميک) و همهگير (اپيدميک) وجود ندارد.
|
|
قرنطينه، يعنى محدودکردن فعاليتهاى افراد يا حيوانهاى سالم که با يک مورد بيمارى قابل انتقال ــدر دورهٔ قابل انتقال آنــ مواجهه يافتهاند، بهمنظور پيشگيرى از انتقال بيمارى در دوره نهفتگى و رويداد آن. قرنطينه، خود به صورت 'کامل' يا 'تعديلشده' مىباشد. در قرنطينهٔ کامل، در تمامى طول دورهٔ کمون بيمارى بايد حرکت و جابجائى افراد سالم و گاهى حيوانهاى اهلى سالمى که در معرض آن بيمارى قرارگرفتهاند، محدود گردد تا ازتماس آنها با افراد سالمى که در معرض آن بيمارى قرار نگرفتهاند، جلوگيرى شود. درحالى که در قرنطينه تعديلشده، به طور معمول اينگونه محدوديتها بهطور انتخابى و نسبى صورت مىگيرد، ولى هيچيک از انواع قرنطينه درمورد پيشگيرى از انتقال و انتشار وبا توصيه نشده و اهميت آن نيز به اثبات نرسيده است.
|
|
آبهاى آشاميدنى و مواد غذائي، بايد مورد بررسى قرار گيرد و در مناطقى که از قبل آلوده نبوده است موارد گزارش نشدهٔ بيمارى در تماسيافتگان و يا افرادى که در تماس با منبع عمومى آلودگى بودهاند، قابل توصيه است و بنابراين از چنين افرادى بايد کشت مدفوع به عمل آيد و به کشف حاملان نيز پرداخته شود.
|
|
در صورتى که ويبريوها ازطريق کيسهٔ صفرا يا بخش فوقانى رودهٔ باريک وارد رودهٔ بزرگ بشوند، در محيط اسيدى کولون ازبين خواهند رفت. بنابر اين، حالت حاملى مىتواند به صورت خاموش و بىسروصدا ادامه يابد و تنها درصورتى که ترشحهاى بخش فوقانى روده، مورد بررسى قرارگيرد يا فرد حامل از مسهلهائى که باعث قليائى شدن مدفوع بشود، استفاده کند، قابل کشف مىباشد. همچنين در رابطه با پيشگيرى اوليه رعايت نکتههاى زير نيز ضرورى به نظر مىرسد:
|
|
- گزارش موارد به مراکز بهداشت:
|
موارد وباى ناشى از ويبريوى O139 مىبايد به سازمان جهانى بهداشت گزارش شود، ولى از آنجا که يافتههاى بالينى آن شبيه وباى ناشى از ويبريوهاى O1 است، ازنظر اپيدميولوژى تنها زمانى که بزرگسالان يک منطقه، بيش از حد قابل انتظار دچار وبا شوند، بايد بهطور قوى بهوجود وباى ناشى از ويبريون O139 مشکوک شده، موارد را همراه با نمونههاى سرمى به سازمان جهانى بهداشت گزارش نمود. (توضيح اينکه گزارش موارد ناشى از ويبروى O139 بهوسيله اداره کل مبارزه با بيمارىها صورت مىگيرد و مراکز بهداشت، در اين رابطه وظيفهاى بهعهده ندارند.)
|
|
- جداسازى (ايزولاسيون) بيماران:
|
مبتلايان به وباى حاد، بهتر است در بيمارستانها بسترى شوند، ولى نيازى به جداسازى مطلق آنها نمىباشد. درصورتى که بهداشت فردى و نظافت و شستشو بدقت رعايت شود، تماس پرسنل بيمارستان، بهمنظور مراقبتهاى درمانى و نيز تماس ديدارکنندگان با مبتلايان به وبائى که در بخش بسترى هستند، خطرى ندارد.
|
|
- کنترل مگس:
|
گرچه مگس ممکن است باعث انتقال ويبريوکلرا از محلى به محل ديگر بشود، ولى اهميت آن چندان مشخص نمىباشد.
|
|
- مدفوع :
|
مواد استفراغ شده و وسايلى که مورد استفادهٔ بيماران قرار گرفته است، بايد به وسيله حرارت يا اسيدکربونيک و يا ديگر مواد ضدعفونى کننده، مورد گندزدائى قرار گيرد.
|