کارکردهاى اصلى کولون جذب، حرکت، و هضم داخل مجرائى است. کولون پروگزيمال الکتروليتها و آب را کارآمدتر از کولون نزولى و رکتوم جذب مىکند.
نقش کولون در تغذيهٔ انسان بهخوبى تعريف نشده است. متابوليسم کربوهيدرات به اسيدهاى چرب تبخيرشوندهٔ قابل جذب احتمالاً حائز اهميت است. اورئوليز - تبديل اوره در گردش خون به آمونيوم که بازجذب و بازمصرف مىشود - ممکن است قابل توجه باشد. کولون همچنين اسيدهاى آمينه، اسيدهاى صفراوى و ويتامين K را جذب مىکند، ولى سهم کمى کولون در هومئوستاز با اين مکانيسمها هنوز مشخص نشده است.
گاز روده
حجم و ترکيب گاز روده بين افراد طبيعى به ميزان قابل توجهى تفاوت مىکند. رودهٔ باريک حاوى تقريباً ۱۰۰mL گاز و کولون حاوى مقدارى بيشتر است. بخشى از گاز از طريق مخاط جذب و از ريهها دفع مىشود، و ۱۴۰۰-۱۲۰۰ ميلىليتر باقىمانده در روز بهصورت باد شکم خارج مىشود.
نيتروژن (N2) نوددرصد - ۳۰ گاز روده را تشکيل مىدهد. هواى بلعيدهشده منبع اصلى N2 رودهاى است. منبع اصلى کربوهيدرات درونزاد در کولون موکوس است به گونهاى که ۸۰% گليکوپروتئين رودهاى کربوهيدرات است.
تنها حدود يکسوم مردم CH4 توليد مىکنند، که آن نيز يک فرآورده باکترىهاى کولون است که از هيدرون براى احياء CO2 استفاده مىکنند. مدفوع کسانى که CH4 توليد مىکنند، تقريباً هميشه حتى در غياب چربى مدفوع حالت شناور دارد. H2 و CH4 گازهاى قابل اشتغال هستند، و در هنگام الکتروکوترى در مجراى روده بايد احتياط شود. از مانيتول، يک الکل کربوهيدراتى که از رودهٔ باريک جذب نمىشود، براى تميز کردن روده براى کولونوسکوپى استفاده مىشود. چون باکترىهاى کولون مانيتول را تخمير و هيدروژن توليد مىکنند، اين ماده نبايد استفاده شود.
بيماران با 'گاز بيش از حد' ممکن است از اتساع و درد شکم، افزايش دفع گاز، و مدفوع آبکى شکايت کنند. بعضى از اين بيماران سندرم رودهٔ تحريکپذير دارند. تقريباً هميشه هيدروژن مسئول است. اندازهگيرى هيدروژن تنفس آزمونى بالقوه مفيد براى شرايط سوءتغذيه است. در حال حاضر درمان توليد بيش از حد گاز، معطوف به حذف لاکتوز، بقولات و گندم از رژيم غذائى است.
حرکت
فعاليت حرکتى کولون با سه الگو رخ مىدهد، پريستاليس رو به عقب (آنتىپريستالسيس) - انقباضاتى حلقوى که بهسمت دهان حرکت مىکند - در کولون راست غالب است. اين نوع حرکت، محتويات روده را با فشار جابهجا و آنها را در سکوم و کولون صعودى محدود مىکند. قطعهقطعهشدن (سگمانتاسيون) شايعترين نوع فعاليت حرکتى در کولون عرضى و نزولى است. انقباضات حلقوي، مجراى روده را به قطعاتى همشکل تقسيم مىکنند و مدفوع را در فاصلههاى کوتاه بههر دو طرف مىرانند. حرکت تودهاي، انقباضى حلقوى و قوى است که بهسمت مقعد و به فواصل طولانى در کولون عرضى و نزولى ايجاد مىشود. اين انقباض چندان زياد اتفاق نمىافتد، شايد چند بار در روز و معمولاً پس از غذا رخ مىدهد.
خوردن غذا باعث مجموعهاى از تغييرات در فعاليت حرکتى و ميوالکتريک کولون مىشود که مجموعاً پاسخ گاستروکوليک ناميده مىشوند. شدت پاسخ گاستروکوليک بستگى به محتواى کالرى غذا دارد. چربى غذا محرک اصلى است. هورمونهاى روده نيز در تنظيم اين وقايع سهم دارند.
عبور غذا از کولون با رژيم حاوى مقادير زياد فيبر از سبزيجات يا سبوس تسريع مىشود. ولى فيبر رژيم غذائى عبور غذا از ژژونوم را کند مىکند.
در بيشتر بيماران با عملکرد طبيعى روده، باقىماندهٔ غذا پس از ۴ ساعت به سکوم و پس از ۲۴ ساعت به رکتوسيگموئيد مىرسد. کولون عرضى محل اصلى ذخيرهٔ مدفوع است.
احساس نياز به اجابت مزاج زمانى حس مىشود که مقادير کم مدفوع وارد رکتوم مىشوند و گيرندههاى کششى در ديواره رکتوم و عضلات بالابرنده را تحريک مىکنند. هنگام اجابت مزاج، با اتخاذ وضعيتى که در آن رانها خم شده باشند و درنتيجه، فشار داخل شکم افزايش يابد، به اجابت مزاج کمک مىشود. اسفنکترهاى داخلى و خارجى مقعد شل مىشوند، و با انقباض عضلت ديواره شکم محتويات رکتوم يا رکتوسيگموئيد با انقباض کولون و افزايش فشار شکمى از طريق مانوروالسالوا دفع مىشوند.
جذب
کولون با جذب آب و الکتروليتها به حفظ اقتصاد بدن کمک مىکند، ولى عملکرد جذبى کولون براى حيات ضرورى نيست.
هر روز تقريباً ۲۰۰۰-۱۰۰۰ ميلىليتر محتويات ايلئوم حاوى ۹۰% آب وارد سکوم مىشوند. اين ماده در حين عبور از کولون خشک مىشود، به نحوىکه تنها ۲۰۰-۱۰۰ ميلىليتر مايع در مدفوع دفع مىشود. بهطور طبيعي، مدفوع شکل گرفته، از ۷۰% آب و ۳۰% مواد جامد تشکيل شده است. تقريباً نيمى از اين مواد جامد باکترىها هستند. باقىماندهٔ آن مواد زايد و اپىتليوم ريخته شده است.
سديم با يک مکانيسم انتقال فعال که توسط مينرالوکورتيکوئيدها، گلوکوکورتيکوئيدها و اسيدهاى چرب قابل تخمير حاصل از باکترىها بهبود مىيابد، جذب مىشود. بهطور طبيعي، جذب سديم چنان کارآمد است که يک فرد مىتواند با مقادير کم حتى به اندازه ۶mEq در رژيم روزانه تعادل خود را حفظ کند، ولى کولکتومى نيازهاى روزانه را تا ۱۰۰-۸۰ mEq افزايش مىدهد تا دفع از طريق ايلئوستومى را جبران کند. پتاسيم با انتشار غيرفعال و نيز از طريق ترشح مخاط وارد مدفوع مىشود. کلر در تبادل با بىکربنات جذب مىشود.
الگوى اجابت مزاج
محتواى فيبر رژيم غذائى و فعاليت فيزيکى به ميزان زيادى روى فراوانى اجابت مزاج تأثير مىگذارند. در بسيارى از بيماران بستري، دفعات دفع کاهش مىيابد و مدفوع سفت مىشود.
اسهال معمولاً به شرايطى اطلاق مىشود که مدفوع روزانه حاوى بيش از ۳۰۰ ميلىليتر مايع باشد. بيمارىهاى کولون که باعث اسهال مىشوند، معمولاً موجب ترشح اضافى مايع بيش از جذب آن مىشوند. نمکهاى صفراوي، اسيدهاى چرب هيدروکسي، و روغن کرچک (اسيد ريسينولئيک) چند مورد از مواد فراوانى هستند که ترشح مايع توسط کولون را با افزايشcAMP مخاط تحريک مىکنند.
يبوست بهمعناى کاهش دفعات اجابت مزاج (کمتر از دوبار در هفته)، زورزدن بيش از حد يا تخليهٔ ناکامل است.
يبوست ايديوپاتيک شديد مقاوم به درمانهاى معمول در زنان شايعتر است؛ اغلب در نوجوانى شروع مىشد و در دهههاى سوم و چهارم بدتر مىگردد، ولى ممکن است در زمينهٔ زايمان يا هيسترکتومى نيز ايجاد شود. يک نوع تقسيمبندى اختلالاتى که موجب اجابت مزاج مسدودشده مىباشند در جدول آمده است.
بررسى بيشتر يبوست ايديوپاتيک مزمن نيازمند ارزيابى ترانزيت کولون و بررسى عملکرد کف لگن است.
يبوست شديد با ترانزيت آهسته به فيبر رژيم غذائى پاسخ نمىدهد؛ يک مسهل تحريککنندهٔ ممکن است لازم باشد. سيساپرايد که يک داروى پروکينتيک است، مىتواند ارجح باشد.