|
|
|
دوره نهفتگى مدتى است که بين گزش پشهٔ آلوده کننده تا آشکار شدن نشانههاى بالينى بيمارى ــو از همه شايعتر: تبــ وجود دارد. دورهٔ پنهانى بيمارى به طور معمول از ده روز کمتر نيست.
|
|
مدت دورههاى پنهانى بسته به نوع انگل و طبيعت بيمارى (در مالارياى منتقله بهوسيله پشه) متفاوت است. اين مدت در مالارياى فالسيپارم به طور متوسط دوازده (۹ تا ۱۴) روز، در
مالارياى ويواکس ۱۴ (۸ تا ۱۷) روز، در نوع مالاريه بيست و هشت (۱۸ تا ۴۰) روز و در مالارياى اوال هفده (۱۶ تا ۱۸) روز است. در بعضى سويههاى مالارياى ويواکس دورههاى پنهانى تا نه ماه هم
ممکن است به تأخير افتد. اين حالت در گونههاى ديگر هم نزد کسانى که داروهاى ضد مالاريائى تضعيفکننده مىخورند ممکن است روى دهد.
|
|
|
منبع مهم بيمارى افرادى هستند که اصول بهداشتى را رعايت نمىکنند و کمتر از ديگران درصدد درمان خود برمىآيند؛ بيشتر کودکان ۲ تا ۹ ساله هستند که به علت عدم ايمنى و تعداد زياد
گامتوسيت در خون محيطي، خوابيدن در اوايل شب و نداشتن پوشاک مناسب، براى بيمارى عوامل مناسبى هستند. مسئله مالارياى انسانى با منبع حيوانى با کشف يک مورد پلاسموديوم ناولزى (Pl. Knowlesi) که
به طور طبيعى در کشور مالزيا منتقل شده و يک مورد Pl.Simium که به طور طبيعى نزد انسان در کشور برزيل مشاهده شده، دوباره مطرح مىباشد. انتقال طبيعى بين مالارياى ميمون و انسان و يا بر عکس
بين انسان و ميمون در ديگر مناطق نيز امکانپذير است. مطالعههاى جديد در آمريکا و مالزيا روى Pl.Cynomolgi و Pl.Inui و پلاسموديوم برزيلى (Pl. Brazillianum) نشان داد که اين پلاسموديومها نه تنها از طريق تزريق
خون آلوده، بلکه از طريق نيش پشهٔ آلوده به انسان منتقل مىشوند. ولى نکته مهم اين است که گمان نمىرود جهت ريشهکن کردن مالارياى انساني، مالارياى ميمونى بتواند مانع اين امر
شود.
|
|
|
پشهٔ آنوفل ناقل و ميزبان نهائى انگل مالاريا است. بدون شک ــصرفنظر از نوع آنوفلــ عوامل بسيارى از نظر عادتها و ويژگىهاى بيولوژيک آنوفلها وجود دارند که سبب اختلاف
در قابليت انتقال مالاريا در يک نوع آنوفل مشخص مىگردند؛ از قبيل:
|
|
|
از بين ۴۰۷ نوع و واريته آنوفل که در مناطق مختلف جغرافيائى دنيا انتشار دارند، تاکنون بالغ بر ۶۵ نوع و واريته به عنوان ناقل مالاريا در مناطق مختلف شناسائى شدهاند. عدهاى از آنوفلها فقط در قسمت محدودى از منطقهٔ انتشار خود، ناقل مالاريا هستند، در حالى که در بقيهٔ منطقهٔ انتشار خود، از نظر انتقال مالاريا نقشى ايفاء نمىکنند.
|
|
در ايران ۱۹ گونه پشهٔ آنوفل وجود دارد که تاکنون ۷ گونهٔ آن بهعنوان ناقل بيمارى مالاريا شناخته شدهاند. نام اين هفت گونه و مناطق انتشار آنها به شرح زير است:
|
|
- آنوفل سوپرپيکتوس (A. Superpictus):
|
در تمام فلات مرکزى ايران همچنين در مناطق کوهستانى شمال و مناطق کوهستانى و تپه ماهورهاى جنوب به ميزان متغير وجود دارد و در دشتهاى ساحلى کنارهٔ بحر خزر و خليجفارس به مقدار کم صيد مىشود.
|
|
- آنوفل ماکولى پنيس (A. Maculipenis):
|
در تمام مناطق ساحلى بحر خرز و قسمت بزرگى از دشت و مناطق نيمه کوهستانى قسمتهاى مرکزى و غربى و شرقى ايران فعال است.
|
|
- آنوفل ساکاروى (A. Sacharovi):
|
اين آنوفل در منطقه جنوب شرقى ساحل بحر خزر، در آذربايجان کنارهٔ رودخانهٔ ارس و درياچهٔ اروميه، مناطق مرکزى (تهران، قزوين، همدان و اصفهان) مناطق غربى و جنوب غربى و مناطق جنوبى دراستان فارس (شيراز و کازرون) پراکنده است.
|
|
- آنوفل کوليسيفاسيس (A. Culicifacies):
|
اين آنوفل در مناطق مختلف استان بلوچستان و قسمتهاى شرقى استان هرمزگان و جنوب شرقى استان کرمان انتشار دارد.
|
|
- آنوفل استفنسى (A. Stephensi):
|
در تمام مناطق ساحلى دشت و تپه ماهورهاى مناطق جنوبى ايران (از دامنهٔ جنوبى رشتهکوههاى زاگرس به پائين و درههاى آن در استانهاى خوزستان، فارس، بوشهر، کرمان، هرمزگان و بلوچستان انتشار دارد. به علاوه، اين آنوفل در ايلام و گيلان غرب صيد شده است.
|
|
- آنوفل فلووياتيليس (A. fluviatilis):
|
در تمام مناطق تپه ماهورى جنوب ايران (دامنهٔ جنوبى زاگرس، از منطقهٔ قصرشيرين و گيلان غرب تا شرقىترين منطقهٔ جنوب ايران در بلوچستان) انتشار دارد.
|
|
- آنوفل دتالى (A. dethali):
|
انتشار آن بهتقريب مشابه آنوفل فلووياتيليس است، به اضافهٔ چند کانون محدود و مجزا، مانند يزد، محلات نزديک همدان و حدود شرقى کويرنمک (منطقهٔ طبس) که دراين مناطق نيز
فعاليت دارد.
|
|
| حساسيت آنوفل نسبت به انگل مالاريا و تطابق آن
|
|
حساسيت جمعيت آنوفل هر منطقه به سويهٔ انگل همان منطقه بستگى دارد.
|
|
| عادتهاى مربوط به استراحت و خونخوارى پشهها
|
|
عادت خونخوارى پشهها ترکيبى از دو عامل تکرر تغذيه و انتخاب ميزبان مىباشد. تکرر تغذيه با نمو تخمکها ارتباط مستقيم دارد که به نوبهٔ خود به درجهٔ حرارت محيط زيست بستگى دارد و به طور معمول هر دو يا سه روز يکبار انجام مىشود.
|
|
تعداد زيادى از آنوفلها تمايل به خوردن خون حيوانها دارند؛ يعنى حيواندوست (Zeophile) هستند و برحسب اتفاق از انسان تغذيه مىکنند. در مناطق انتشار اين آنوفلها وجود اغنام و
احشام و کثرت آنها سبب جلب آنوفل به سمت احشام شده، در نتيجه بيمارى در انسان کمتر ديده مىشود. تعداد کمى از آنوفلها انساندوست (Anthropophilia) هستند و در صورتى که خون انسان در اختيار آنان
باشد آن را ترجيح مىدهند. اين گروه در انتقال مالاريا توانائى چشمگيرى دارند. تعدادى از پشهها خونخوارى را در داخل اماکن انسانى انجام مىدهند (Endophagous) و پس از خونخوارى در همانجا
استراحت مىکنند (Endophil) و حال آنکه عدهاى ديگر خارج از مکانهاى انسانى عمل خونخوارى را انجام مىدهند. (Exophagous) و در خارج از خانهٔ افراد و در پناهگاههاى طبيعي، مانند تنهٔ درختان،
غارها، شکاف کوهها، دهانهٔ چاههاى آب و زير پل رودخانهها استراحت نموده، يا خونخوارى دارند. اين گروه، در عمل، از نظر مبارزه با مالاريا و اجراء عمليات سمپاشى مشکلهائى
ايجاد مىکنند، ولى خطر واقعى از نظر انتقال بيمارى را آنوفلهائى دارند که در مکانهاى انسانى استراحت و تغذيه مىنمايند.
|
|
|
آنوفل ماده از نظر انتقال مالاريا زمانى خطرناک مىشود که غدد بزاقى آن حاوى اسپروزوئيت (Sporozoite) باشد. سن خطرناک آنوفل به نوع آن، نوع انگل، درجهٔ حرارت محيط و محل استراحت آنوفل از
چند روز تا چند هفته بستگى خواهد داشت. بدين ترتيب پس از آنکه آنوفل به سن خطرناک برسد، هر چه بيشتر عمر کند، خطر او بيشتر خواهد شد و هر چه درصد پشهها با سن خطرناک زيادتر باشد، خطر
انتقال بيمارى بيشتر خواهد بود. طول عمر پشهاى که به خواب زمستانى مىرود، حدود ۹ ماه است. آنوفل مادهٔ گامبياسه (ناقل مهم قارهٔ سياه آفريقا) در حدود سه ماه، آنوفل ماکولىپنيس
ماده حدود يک تا سه ماه عمر مىکند؛ طول عمر آنوفل نَر کوتاه و حدود دو هفته است.
|
|
|
شکى نيست که ميزان خطر هر آنوفل ناقل از نظر شدت انتقال مالاريا بستگى کامل به تعداد وفور نسبى آن دارد. وفور آنوفلها به يک سلسله عوامل محيطى بستگى دارد، مانند: حرارت و رطوبت
مناسب، وجود منابع کافى آب ــبهعنوان لانهٔ لاروىــ و شرايط مناسب جهت جلوگيرى از مرگومير زياد.
|
|
|
عادتهاى تخمريزى پشهها گوناگونىهاى چشمگير دارد. بعضى پشهها در آبهاى جارى تخمريزى مىکنند (مانند آ. فلووياتيليس)، برخى ديگر در آبهاى شورمزه مانند (A. sumdaicus) و گروهى در
چاهها، آبگيرها، چشمهها، يا منابع آب که بر بلندى جاگذارى شده باشند (مانند آ. استيفنسي). آگاهى از عادت تخمريزى پشهها براى انجام عمليات ضدلارو، ضرورى است.
|
|
|
اين اصطلاح به مجموعِ اثرِ تراکمِ ناقلان، حساسيت آنها به عفونت، طولِ عمرِ ناقل، و احتمالِ تغذيهٔ ناقل از انسان، اطلاق مىشود. توان ناقل بودن پشه جدا از توان فيزيولوژيک
او براى انتشار بيمارى است.
|
|
| مقاومت در برابر حشرهکشها
|
|
آگاهى از وضعيت مقاومت پشه در برابر حشرهکشها هم لازم است. زيرا هر گاه حشرهٔ ناقل در برابر حشرهکش معينى مقاوم باشد، بايد حشرهکش ديگرى بکار برده شود.
|