|
| مراسم ازدواج، استان گيلان
|
|
در روستاها و حتى در شهرهاى کوچک گيلان که بيشترشان داراى ساخت کشاورزى - دامدارى هستند، و زن و مرد در جريان کار روزانه مشارکت دارند، دختران و پسران همسران خود را در جريان همين برخوردها و در مراسم عمومى و عروسىها و در بازارهاى هفتگى انتخاب مىکنند. در برخى نواحى، خواستگارى در دو مرحله انجام مىگيرد: در مرحلهٔ اول زنان براى نظرخواهى مىروند و در صورت توافق، خواستگارى رسمى انجام مىشود. مجلس عقد در خانهٔ عروس برگزار مىشود. لوازم مجلس عقد را معمولاً در خوانچه مىچينند و به خانهٔ عروس مىفرستند. در روستاهاى کوهستانيِ ديلمان آن چه را که براى عقد خريد کردهاند، مثل کفش و لباس عروس، آينه و چراغ، کله قند و شيرينى، عسل و نبات، برنج، روغن و غيره، همراه با قرآن، بار چند قاطر مىکنند و قاطرها را زنگ مىبندند و با ساز و نقاره به خانهاى مىفرستند که مراسم عقد در آن برپاست. روز عقد حتماً بايد روز خوب باشد و زمان آن را قبلاً تعيين مىکنند. پس از عقد، نوبت مجلس شيرينىخوران است که در خانهٔ عروس برگزار مىشود و معمولاً شب شيرينىخوران، داماد در خانهٔ عروس مىماند. در برخى نقاط، ماندن داماد در خانهٔ عروس موکول به مجلس ديگرى است که »پاکشدن» يا «دومازنمارون» ناميده مىشود و پيش از برگزارى اين مجلس، داماد حق رفتن و ماندن در خانهٔ نامزدش را ندارد.
|
|
در اين مجلس، براى ماندن داماد بنا بر رسم، بايد بهانهاى پيدا شود. معمولاً همراهان داماد يکى يکى مىروند و او تنها مىماند. در ماسال، در آخر شب، يک نفر کفش داماد را جايى پنهان مىکند. گم شدن کفش، گفت و شنودها و شوخىهاى شيرين به دنبال دارد و سرانجام، داماد شب را در خانهٔ عروس مىگذراند و به اين ترتيب پاى او به خانهٔ نامزدِ عقد کردهاش باز مىشود. فاصلهٔ زمان عقد تا عروسى که دوران نامزدى هم ناميده مىشود، ممکن است کوتاه باشد يا تا حدود يک سال يا بيشتر به درازا بکشد. طى اين دوران، خانوادهٔ عروس به تهيهٔ جهيزيه مىپردازند و در عيد نوروز، عيد قربان، چلهٔ زمستان و ... دو خانواده، هديههايى براى يکديگر مىفرستند و در کارها به يکديگر يارى مىرسانند؛ به ويژه داماد در اين مدت يار و همکار جديِ پدر زن است.
|
|
مراسم حنابندان نشانهٔ شادى است. حنابندان يکى از مهمترين مراسم عروسى است که در همه جاى گيلان با تفاوتهايى انجام مىشود و معمولاً شب پيش از عروسى صورت مىگيرد. در نومندانِ هشتپر، شب حنابندان، سر و صورت داماد را اصلاح مىکنند؛ انگشتش را حنا مىگذارند و سپس شمعى روشن در ظرف حنا قرار مىدند و آن را دور مىگردانند و براى داماد پول جمع مىکنند. در ديلمان، زن آرايشگر کف دست عروس را حنا مىبندد و برايش شعرهاى حناسرى مىخواند و در فاصلهٔ هر بند آن، زنان مبارکباد مىگويند. بردن عروس به خانهٔ داماد و به اصطلاح «گيشهبري» پرهيجانترين بخش مراسم عروسى و نقطهٔ اوج اين مراسم است. هنگام بردن عروس، صداى ساز، نقاره، کف زدن و ترانهخوانى، فضا را پر مىکند. به اين ترتيب عروس رهسپار خانهٔ بخت مىشود. اما پيش از آن که پا از خانه بيرون بگذارد «درسري» و «دائيانه» مىگيرند. اگر راه خانهٔ داماد نزديک باشد، عروس را پياده مىبرند و اگر دور باشد مَرکب او اسبى خواهد بود مزين و آراسته که البته نبايد ماديان باشد. در مسير راه پيشاپيش عروس آينه و چراغ مىبرند، اسپند دود مىکنند، مىرقصند، مبارکباد مىخوانند و نوازندگان هم با صداى ساز و نقاره جمع را همراهى مىکنند.
|
|
آنها به جلوى خانهٔ هر خويش و آشنايى برسند، اهل خانه با شربت و شيرينى از آنان پذيرايى مىکنند برنج، نقل، پول و شاباش هديه مىکنند و آب به زير پاى عروس مىريزند. در نيمهٔ راه، داماد يک نارنج، پرتقال، سيب يا تکهاى قند به طرف عروس پرتاب مىکند که هم برکتخواهى و طلب نيکبختى در آن نهفته است و هم سايهاى محو از جدالها و کشمکشهاى معمول در اين مراسم در زمانهاى کهن را در خود دارد. از جمله عروس و داماد پس از ورود به خانهٔ بخت دور حوض يا چاه آب خانه مىگردند و عروس سکهاى در آب مىاندازد. در روز عروسى معمول است که اطرافيان هدايايى را به عروس و داماد تقديم کنند. در شب عروسى ضمن نمايشها و بازىها، پهلوانان مدعو محله، ده و روستاهاى اطراف، کشتى مىگيرند. پس از برگزارى مراسم شب عروسى، در روز دوم يا سوم مراسم «عروس تماشا» صورت مىپذيرد.
|
|
| مراسم ازدواج، استان سمنان
|
|
مراسم ازدواج با انتخاب همسر شروع مىشود. انتخاب همسر بيشتر به وسيلهٔ مادر داماد صورت مىگيرد. مادر داماد عروس آيندهٔ خود را معمولاً در اجتماعاتى مانند روضهخوانى، عروسى و عزا و ... انتخاب مىکند. وقتى دختر مورد قبول خانوادهٔ داماد قرار گرفت، مادر داماد به همراه دو يا سه نفر به ديدن دختر مىروند و با خانوادهٔ دختر در زمينهٔ ازدواج او صحبت مىکنند. اين ملاقاتها دو مرتبه ادامه مىيابد. بار سوم، مادر و اقوام داماد براى پسنديدن عروس به منزل آنان مىروند. پس از بازگشت و در صورت توافق، خانوادهٔ داماد قاصدى را به خانهٔ عروس مىفرستند و مىگويند که «ما عصر فلان روز مىآييم». بعد از آمدن مجدد خانوادهٔ داماد، خانوادهٔ عروس به استخاره و پرس و جو دربارهٔ وضعيت داماد مىپردازند. اگر به هر دليلى راضى به اين کار نباشند به خانوادهٔ داماد پيغام مى دهند که «استخاره کرديم بد آمد» يا «دختر کوچک است» يا «دختر علاقهمند است درسش را ادامه دهد.» در صورت رضايت و موافقت خانوادهٔ عروس، چند زن مسن به خانهٔ عروس مىروند و دربارهٔ قباله و نقدينهٔ شيربها و وسايل عروس با خانوادهٔ عروس صحبت مىکنند. پس از حصول توافق، زنان کف مىزنند و مبارک باد مىگويند و با نقل و شيرينى، پذيرايى مىشوند. مردان خانوادهٔ داماد، شب براى «تمام کردن حرف» مىروند. ريش سفيدان و بزرگان فاميل داماد نيز به اتفاق دو زن مسن به منزل عروس مىروند. معمولاً چن مرد از نزديکان عروس هم در مجلس حضور مىيابند و پس از صرف چاى و شربت و شيرينى، موارد توافق شده زنان را روى کاغذى مىنويسند و چند نفر از بزرگان فاميل، از هر طرف، پاى کاغذ را امضاء مىکنند.صبح روز بعد، از طرف خانوادهٔ داماد چند من شير و يک برهٔ سفيد به خانهٔ عروس مىفرستند. خانوادهٔ داماد هنگامى که به منزل عروس مىرسند، دست مىزنند و زنى در حالى که دايره مىزند با صداى خوشى اسم داماد را به زبان مىآورد.
|
|
يک شب قبل از عروسى يا شب دوم عروسى، اقوام عروس جهيزيه را در ميان مجمعههاى مسى مىچينند و روى هر يک از آنها پارچهاى رنگين مىاندازند. ضمناً هدايايى براى مادر، خواهر، برادر و پدر داماد در نظر مىگيرند که اصطلاحاً خلعتى مىنامند.
|
|
باربرها اين مجمعهها را بر سر مىگيرند و چند زن به همراه جهيزيه به خانهٔ داماد مىروند. ميزان جهيزيه به وضعيت مالى خانواده عروس و نيز مقدار پولى که به عنوان شيربها مىگيرد، بستگى دارد.
|
|
براى برگزارى مراسم عقدکنان نيز مادر عروس «پارچه سفيدي» در اتاق عقدکنان روى فرش پهن مىکند و وسايل زير را روى آن مىچيند:
|
|
جوز، بادام، سبزى، رشته آش، کاسه آب، نان سنگک، عسل، ماست، کدو، اسپند، چراغ روشن، آردبرنج، تخممرغ، هل، نقل و قرآن و ...
|
|
عروس لباس سفيدى بر تن مىکند و در اتاق عقدکنان رو به مرقد مطهر امام رضا (ع) مىنشيند. ميان انگشتان پاى عروس، هل و ميخک مىريزند و کتاب قرآن را در دامنش مىگذارند تا سورهٔ ياسين را قرائت کند.
|
|
هنگام خواندن خطبه عقد، نى با نخ و سوزن پارچهاى را که بالاى سر عروس قرار دارد مىدوزد و مىگويد «مىدوزم و مىدوزم» زنان مىگويند: «چى مىدوزي؟» آن زن مىگويد: «براى عروس و داماد». زنى ديگر با قيچى، پارچهٔ سفيد روى سر عروس را ريز ريز مىکند و ريزههاى آن را بر سر عروس مىپاشد. دو زن ته کلهقندى را بالاى سر عروس به هم مىسايند و مىگويند: «شهد شکر، خوشبخت بشين».
|
|
هنگامى ک خطبهخوان به صورت قباله مىرسد با صداى بلند خطاب به عروس مىگويد: «عروس خانم آيا با اين قدر قباله و ... راضى هستي؟» عروس بله نمىگويد. سپس يک گيس سفيد ندا مى دهد که عروس خانم از پدرش اجازه ندارد. پدر عروس اجازه مىدهد و عروس بله مىگويد، زنانى که حضور دارند دست مىزنند و مبارک باد مىگويند.
|
|
يکى دو ساعت که از شب عروسى مىگذرد، گروهى از اقوام داماد به منزل عروس مىروند و در حالى که زنان اشعارى را مىخوانند عروس از پدرش اجازه مىگيرد و برمىخيزد. برادر عروس، چادر به سر او مىاندازد و قرآن زير بغلش مىگذارد و پارچهاى محتوى پنير، سبزى، نان و دو قاشق به کمرش مىبندند. بعد از آن، عروس با پدر و مادرش خداحافظى مىکند. زنى با يک سينى که در آن آئينه، قرآن، کاسهٔ آب، دو سه عدد نان، مقدارى برنج و آرد است، نزد عروس مىآيد.
|
|
عروس به عنوان بلاگردانى، دست روى برنج و آرد مىگذارد و قرآن را مىبوسد و بدون اين که به پشت سر خود نگاه کند از زير سينى مىگذرد.
|
|
مردان پيشاپيش حرکت مىکنند. در بعضى مواقع، مردى مدح مولا على (ع) را مىگويد. برادر عروس آئينهاى جلوى خواهرش مىگيرد و زنان از پشت سر عروس حرکت مىکنند.
|
|
زنان معمولاً بدون سر و صدا به راه خود ادامه مىدهند تا به منزل داماد برسند. سى يا چهل قدم مانده به منزل داماد مىايستند. پدر داماد جلو مىآيد و خوشآمد مىگويد.
|
|
زنى به عنوان دفع چشم زخم اسپند و کندر دود مىکند. گوسفندى نيز جلوى پاى عروس ذبح مىکنند و عروس از روى خون گوسفند ذبح شده مىگذرد و وارد خانه داماد مىشود.
|
|
پس از صرف شام، اقوام دور و آشنايان، مجلس را ترک مىکنند و زنان عروس و داماد را به حجلهخانه مىبرند.
|