حيوانات بهطور عموم در زندگى بشرى و بهخصوص در زندگى دامپروران اهميت ويژهاى و جاى مخصوصى دارند و اهميت اقتصادى توليدات دامى زياد است.
پرورش دامکارى سخت و وقتگير مىباشد، هراندازه هم دامپرور به کار و حيوانات علاقه داشته باشد، چون هدف نهائى درآمد بيشتر است، بدين جهت اولين هدف دامپرور افزايش توليد و مثل و نتيجتاً درآمد بيشتر است. باتوجه به اين امر مىبايستى کارهاى انجام شده مفيد و اقتصادى باشد.
هر دامپرورى در گله خود که تحت شرايط يکسانى از هر نظر پرورش داده مىشود، به حيواناتى با سطوح توليد مختلف برخورد مىکند. از دو حيوانى که در تحت شرايط يکسان پرورشى آنکه توليد بيشترى داشته باشد، پرورش و نگهدارى آن استفادهٔ بيشترى خواهد داشت، روى اين اصل سعى دامپرور بر اين خواهد بود که تمام افراد گله آن را حيواناتى که توليد بالا دارند تشکيل بدهند.
دامپرور و يا دامپروران براى افزايش توليد حيوانات خود کارهاى مختلفى انجام مىدهند و به مرور افزايش توليد را در نتايج حيوانات مشاهده مىکنند؛ طورى که توليد حيوانات زراعى امروزه نسبت به ۱۰۰ سال پيش چندين برابر شده است.
اصلاح دام از نظر لغوى به معنى بهتر کردن دام و هدف از اصلاح نژاد بهدست آوردن حيواناتى با توليد و سود بيشتر است در اثر اصلاحنژاد از حيوانات با جثهٔ کوچک و توليد کم حيواناتى با جثهٔ بزرگ و توليد بيشترر بهدست آمده است، به کليهٔ اقدامات و فعاليتهائى که سبب مىشوند در نسلهاى بعدى حيوانات، توليد بيشتر و سود فراوانترى حاصل شود اصلاحنژاد گفته مىشود.
با توجه به محدوديت زمينهاى قابل کشت جهت تأمين احتياجات غذائى جمعيت در حال افزايش سريع نمىتوان زمينهاى زراعى را وسعت داده و غذاى بيشترى توليد کرد؛ ولي، مىتوان با بهکار بردن اصول و روشهائى در واحد سطح، توليد را افزايش داد؛ همينطور براى تأمين احتياجات غذائى با منشاء دامى تعداد حيوانات زراعى را نمىتوان بهشدت افزايش داد، بايد راههائى را که سبب افزايش توليدات دامى مىشود، جستجو کرد. کارهاى اصلاح نژادى حيوانات بر دو اساس استوار است: ۱. بهتر کردن ژنوتيپ ۲. بهتر کردن شرايط محيط زيست: توليدات امروزه حيوانات هم از نظر کمى و هم از نظر کيفى در مقايسه با ۱۵۰-۱۰۰ سال پيش خيلى بيشتر و بهتر شده است، حيوانات مىتوانند با غذاى کم، گوشت، شير، تخممرغ و پشم بيشترى توليد بکنند. اين پيشرفتهاى بيشتر در نتيجه بهکارگيرى علم ژنتيک صورت گرفته است.
در سالهاى ۱۸۵۷-۱۸۶۵ مندل مشاهده کرد که رنگ و ارتفاع نخودها به نسل بعدى منتقل مىشود. اصلاحکنندگان حيوانات زراعى از اين قاعده در انتخاب حيوانات براى بهتر کردن اولاد و توليد بيشتر در نسلهاى بعدى استفاده کردند.
سلول و تقسيم سلولى
بدن يک حيوان از ميليونها واحد بهنام سلول ساخته شده است. هر سلول دارى يک هسته است که جنس آن از پروتوپلاسم است و دور هسته را سيتوپلاسم فرا گرفته و سيتوپلاسم بهوسيلهٔ ديوارهٔ سلول احاطه شده است. زندگى هر حيوانى از يک سلول شروع مىشود، اين سلول تقسم شده و دو سلول ايجاد مىکند و تقسيمات ادامه پيدا مىکند تا اينکه گروهى از سلولها را که بافتها و ارگانهاى مختلف بدن از آنها بهوجود مىآيند، تشکيل مىدهد در داخل هسته اجسام نوارى شکلى وجود دارند که کروموزوم ناميده مىشود کروموزومها به دو دسته تقسيم مىشوند کروموزومهاى جنسى (Sexchromosome) و کروموزومهاى بدني(Autosome) کروموزومها در سلولها بهصورت جفت بوده (بهجز در سلولهاى جنسي) و تعداد آنها در يک سلول بدنى يک گونه عدد ثابتى است. در جدول زير تعداد کروموزومهاى حيوانات مختلف نشان داده شده است.
جدول تعداد کروموزومهاى حيوانات مختلف
نوع حيوان
تعداد کروموزوم (۲n)
گاو
۳۰
خوک
۱۹
گوسفند
۲۷
بز
۳۰
اسب
۳۰
مرغ
۳۹
بوقلمون
۴۱
کروموزومها دوبهدو لنگه و نظير يکديگر هستند، يعنى هر کروموزوم صاحب يک لنگه همتاى خود است که به آن جفت همولوگ گفته مىشود کروموزومها در فعاليت حياتى و مخصوصاً در انتقال صفات ارثى اهميت بهسزائى دارند.
در روى هر کروموزوم تعداد زيادى برجستگىهاى کوچک قرار داد که ژن ناميده مىشود و اين ژنها مسؤل انتقال صفات از والدين به فرزندان مىباشد. هر ژن در روى کروموزوم محل معينى را اشغال مىکند که در اصطلاح به آن جايگاه ژن يا لوکوس (Locus) گويند. به فرمهاى مختلف يک ژن يک در روى کروموزومهاى همولوگ نقاط مشابهى را اشغال مىنمايند آلل (Allele) گويند.
ژن و انتقال صفات
هر حيوانى داراى صفات متعددى است، رنگ اندازه بدن، شاخدار و يا بىشاخ بودن، اينها تعداد کمى از صفاتى هستند که از والدين به اولاد منتقل مىشوند. اين صفات بهوسيلهٔ ژنها کنترل مىشوند. ژنها مولکولهاى بسيار ريز و پيچيدهاى هستند که در روى کروموزومها قرار دارند و هر حيوانى حاوى هزاران جفت ژن است که نصف آن از پدر و نصف ديگر آن از مادر به ارث رسيده است و مجموعاً ژنوتيپ حيوان را تشکيل مىدهد.
ژنوتيپ مشخصکننده حدود قابليت عملکرد حيوان در صفات مختلف است. هرجفت ژن تعدادى از صفات را کنترل مىکند. بعضى از صفات توارثپذيرى زيادى دارد ولى در بعضى ديگر توارثپذيرى کم است.
اگر صفتى توارثپذيرى زيادى داشته باشد اصلاح آن صفت در حيوان بهسرعت انجام خواهد گرفت و برعکس براى صفاتى با توارثپذيرى کم اصلاح بهکندى پيشرفت خواهد داشت؛ بهعبارت ديگر، براى بهبود چنين صفاتى احتياج به توليد نسلهاى زيادى است تا يک صفت بهصورت قوى درآيد. در جدول زير نسبت توارثپذيرى بعضى از صفات گاوها آورده شده است.
اصلاحکنندگان دام صفاتى را انتخاب مىکنند که کاربرد آن در حيوان مهم است. مثلاً در گاوهاى شيرى صفاتى مورد اصلاح قرار مىگيرند که در رابطه با کميت و کيفيت شير است و يا در طيور خاصيت جوجه درآورى تخممرغ (Hatchability)، ميزان رشد، خاصيت حياتى (Livability) و سرزندگى (Vability) توليد مرغ و قدرت رشد سريع فاکتورهاى محيطى مثل تغذيهٔ، روشهاى شيردوشى و نظاير آن مشخص خواهند کرد که تا چه حد حيوان به قابليت موردنظر دست يافته است، در واقع کل عملکرد حيوان مجموع اثر محيط و ژنوتيپ است.
جدول نسبت توارثپذيرى بعضى از صفات در گاوها
صفات
توارثپذيرى
تغييرات
%
گاوهاى شيرى
توليد شير
۲۵
۳۵-۲۰
توليد چربى
۲۵
۳۵-۲۰
درصد چربى
۵۰
۶۰-۴۵
درصد پروتئين
۵۰
۶۵-۴۵
خصوصيات ظاهرى
۲۵
۴۰-۵
فاصلهٔ دو زايش
۴
۱۰-۰
طول عمر
۴
۱۰-۰
گاوهاى گوشتى
فاصله دو زايش
۱۰
وزن در توليد
۴۰
وزن در قبل از شيرگيرى
۴۰
وزن در شيرگيرى
۳۰-۲۵
وضع فيزيکى بدن در موقع از شيرگيرى
۳۰-۲۵
استعداد مادرى
۴۰-۳۰
افزايش وزن روزانه
۵۷-۴۵
بازدهى غذائى
۴۰-۳۶
وزن در يک سالگى
۶۰
راندمان لاشه
۴۶
ژنوتيپ به حيوان استعداد انجام عملى را مىدهد و محيط شرايط لازم براى انجام عمل را فراهم مىسازد؛ بهعبارت ديگر، فنوتيپ و ژنوتيپ هر دو مهم و تعيينکننده هستند.