|
|
|
کيش زرتشت مبتنى بر سه اصل هُومَت (انديشه نيک)، هُوخت (گفتار نيک) و هُوَرِشت (کردار نيک) است. که در برابر آن سه اصل انديشهٔ بد، گفتار بد و کردار بد قرار دارد. براى گروندگان به اصول نيک يا بد مکان و مقامهائى براى پاداش و عقاب مهيا است.
|
|
مطابق کتاب اوستا، در بهشت، براى بهکار بستن هر يک از تعاليم مزبور مقام و مرتبهٔ ويژهاى معين شده که در کتاب مينوخرد (يکى از کتابهاى پهلوي) فصل پنجاهوهفت فقره سيزده با نامهاى هومتگاه (جاى انديشهٔ نيک) هوختگاه (جاى گفتار نيک) و هورشتگاه (جاى کردار نيک) ذکر شده است. کلمهٔ بهشت در اصل وَهيشتَ بوده که اشاره به بهترينهاى جهان و زندگانى خوب دارد.
|
|
براى دوزخ هم سه طبقهٔ معين شده که جايگاه دارندگان انديشهٔ بد، گفتار بد و کردار بد است و آنها را دژمت (Dujh, Mata) و دوژخت (Dujhukhta) و دژورشت (Dujhvarshta) - نام نهادهاند. گناهکار پس از رسيدن به سر پل چينوت (Chinavat) که همان پل صراط است اول به محل انديشهٔ بد، گفتار بد و کردار بد داخل مىشود و پس از طى اين مرحله در مرحلهٔ چهارم به فضاى تيرگى بىپايان أنغرتمنگه (Angahra, Temengha) نام دارد در مىآيد. آنجا مقر اهريمن است و خان و مان دروغ ناميده مىشود.
|
|
در مندرجات اوستا پس از مردن در صبح روز چهارم، روح از تن انسان جدا مىشود. اگر مرده نيکوکار بوده باشد، نتيجهٔ احساسات يا وجدان او بهصورت دختر زيبائى در پيش روى او نمودار گشته او را به طرف فردوس راهنمائى مىکند. روان نيکوکار از پل صراط به سرعت گذشته بعد از طى مراحل سهگانه که براى انديشهٔ نيک، گفتار نيک و کردار نيک تعيين شده به بهشت برين و بارگاه قدس اهورامزدا مىرود. در آنجا براى او انواع نعمتها را فراهم مىسازند و براى هميشه در نهايت خوشى و خرمى بهسر خواهد برد. اما نتيجهٔ احساسات شخص بدکار به هيئت پيرزن بد قيافه و اهريمنى در مقابل او مجسم مىشود و او را به طرف دوزخ رهنمون مىگردد. پل چينوت که براى نيکوکاران پهن و وسيع مىشود، براى اين قبيل ارواح باريک و تيز مىشود. روان بدکار از پل چينوت به ميان نهرى که از فلز گداخته است مىافتد و از آنجا پس از طى مراحل سهگانهٔ انديشهٔ بد، گفتار بد و کردار بد معين شده به چهارمين جايگاه که جاى تاريک و محل دروغگويان و بدکاران است مىرسد. در آنجا براى او خوراک زهرآلود متعفن آورده به انواع عذابها و شکنجهها معذب مىشود و با ديوان و گناهکاران بهسر مىبرد. ولى اگر عمل خوب و بد انسان مساوى باشد وى را به جائىکه هميستگان (Hamistegan) نام دارد و همان برزخ است مىبرند. آنجا نه داراى لذات بهشتى و نه داراى عذاب دوزخ است.
|
|
|
زرتشت براى پيروان او پنجگاه نماز در شبانهروز تعيين کرد. بسيار جالب توجه است که نماز کيش باستان از حيث اوقات پنجگانه و ساير شرايط و آداب و رسوم، شباهت زيادى به نماز مسلمانان دارد.
|
|
براى به جا آوردن نماز شرايطى منظوره شده که عبارتند از:
|
|
پاک کردن تن، پاک کردن لباس از هر گونه پليدي، در برداشتن سدره و کشتي(سدره پيراهنى است بدون يقه، با آستينهاى کوتاه، سفيد و ساده و گشاد که تا زانو مىرسد و چاکى در وسط دارد که تا به آخر سينه مىِسد و در آخر آن چاک، کيسهٔ کوچکى دوخته شده که کيسه کرفه (ثواب) ناميده مىشود. اين کيسه نشانهاى از گنجينهٔ پندار نيک، گفتار نيک و کردار نيک شمرده مىشود. کشتى (Koshti) بندى است سفيد و باريک که از هفتاد و دو نخ پشم گوسفند بافته مىشود، هفتادودو نخ علامت هفتادودو هاى يسنا است. براى هر زرتشتى که به هفت سالگى برسد پوشيدن سدره که جامهٔ پرهيزگارى و پارسائى است و بستن کشتى بهدور کمر که بند بندگى خداوند است الزامى مىباشد.)، شستن دست و صورت که وضو ناميده مىشود، پاک بودن جاى نماز از هرگونه پليدي، محل نماز به زور از کسى گرفته نشده باشد يا از پول دزدى خريده نشده باشد.
|
|
ترتيب وضو اين است که دستها را تا مچ و صورت را تا بناگوش و زير نخ و بالاى پيشانى و نيز پاها را تا قوزک سه بار با آب تميز خوب شستشو مىدهند. آنگاه دعاى دست و رو شستن را که سروش باج نام دارد مىخوانند و به نو کردن کشتى (باز و بسته کردن کشتي) پرداخته پس از آن شروع به خواندن نماز مىکنند. در صورتىکه آب نباشد و يا به علتى استعمال آب مجاز نباشد، در اين صورت دستها را سهبار بهروى خاک تميز مىزنند و سپس بهصورت و پشت دست مىکشند.
|
|
هنگام وضو گرفتن دعائى به نام سروش باج مىخوانند.
|
|
قبله در کيش مزديسنى از لحاظ اينکه نمىتوان براى خدا حدود و جهتى را در نظر گرفت بهسوى نور و روشنائى از قبيل آفتاب و ماه و چراغ و آتش روى مىکنند.
|
|
|
مسألهٔ موعود آينده تقريباً در تمام اديان الهى داراى اهميت شايانى است، چه نجاتدهندهاى براى نجات جهان و بهبودى حال زمان و مردمان ظهور خواهد کرد. عقيده به ظهور موعود آينده براى اولينبار در زمان زرتشت پيدا شد و بيشتر اديان اين عقيده را از ايرانيان گرفته و پذيرفتهاند.
|
|
محل ظهور سوشيانت موعود مزديسنى و دو برادر او که پيش از او پديدار خواهند شد. در سيستان در کنار درياچهٔ هامون و رود هيلمند (Hilmand) است، يعنى در همان سرزمينى که سلسلهٔ کيانيان از آنجا برخاست و زرتشت از دست دشمنان به پادشاه آنجا کى گشتاسپ پناه برد.
|
|
در اوستا از ياران سوشيانت نام برده شده که در نو کردن جهان با او همراهى خواهند کرد.
|
|
'پازنده مرد و پازنده زن از ياران سوشيانت خواهند بود که دستيار او در نو کردن جهان هستند' . (بند هشن - فصل ۳۰ - فقره هفده)
|
|
اسامى برخى از ياران سوشيانت در بند هشن و ساير کتب پهلوى ضبط شده است، از جمله کيخسرو، نرسي، طوس، گودرز، اشاوزد، پشوتن، اغريرث، گرشاسپ نريمان سام و غيره، ولى از اسامى زنان در جائى چيزى نيامده.
|
|
|
زرتشت با خلوص نيت و خالى از کبر و ريا و تزوير، مردم را به خداى يکتا خوانده و او را خالق همهٔ موجودات نشان داده، لذا زرتشتيان از صميم قلب خدا را مىپرستند و فرمان او را از دل و جان اطاعت مىکنند، همهٔ کارهاى خود را با نام اهورامزدا شروع کره با نام او ختم مىکنند، در همه حال و همه جا خدا را حاضر و ناظر اعمال خود دانسته در هيچ مقام و مکانى مرتکب خلاف و گناه نمىشوند.
|
|
در يکى از دعاهاى زرتشتيان آمده است: خوشنودى اهورامزدا و ستايش به نام مقدس او سزاست که بوده و هست و خواهد بود، خداوندى که حاکم بر روح است و به ذات خود يکتا و قائم است. اهورائى که بزرگترين و داناترين آفريننده و پرورشدهنده و پناهدهنده و افزونکننده و بخشاينده و مقدس و دادگر و قادر مطلق است. در يسنا دوازده - يک آمده: من اهورامزدا را آفرينندهٔ همه چيز مىدانم و استوارم بر اينکه او نيکى و راستى محض است، مقدس است، فروغمند است، دانا و توانا است و همهٔ نيکىها از او است. نظم و قانون طبيعت که در سراسر گيتى ديده مىشود از او بهوجود آمده و کرههاى درخشنده از فروغ بىپايان او درخشانند.
|
|
در يسنا سيزده - پنج چنين گويد: اى اهورامزدا آنچه از ما نيکو است تقديم تو مىکنيم و در راه تو فدا مىسازيم، ما تو را نماز مىبريم و تو را سپاسگزاريم و بسيارى گفتههاى ديگر که مجال بازگوئى آنها نيست.
|
|
|
چيزى که فروغ آدمى را آلوده مىکند و انسان را بهسوى بدىها و زشتىها مىکشاند گناه است. گناه باعث دور شدن انسان از خير و نيکى است. هر چند که گناه يک واقعيت است اما غير قابل پرهيز نيست. زيرا مفهوم گناه در دين زرتشت با مفهوم گناه در مسيحيت و اديان ديگر فرق بسيار دارد. مسيحيان مىگويند که گناه نيروى شرى است که در نهاد انسان وجود دارد و پيوسته انسان را به گمراهى و ضلالت مىکشاند. ولى زرتشت مىگويد که نيروى ارادۀ انسان قوىتر از وسوسههاى گناه است و انسان بهدلخواه خود قادر است از گناهان بپرهيزد يا از آنان پيروى و فرمانبردارى کند. از اين گفته چنين برمىآيد که خوشبختى و بدبختى و حتى گناهکارى و بىگناهى در حيطهٔ ارادۀ خود ما است.
|
|
از نظر اوستا و کتابهاى دينى زرتشتيان گناهان بزرگ عبارتند از:
|
|
پيمانشکني، دروغگوئي، خودخواهي، رشک و حسد، بىعدالتي، بىعفتي، غرور نابجا، جادوگري، کلاهبرداري، دزدي، کينهتوزي، خشم، خست طبع، رباخواري، بتپرستي، سخنچيني، افترا، ظلم به حيوانات، گدائي، کاهلي، تعدد زوجات، فحشاء، زنان، لواط، انتحار، قتل نفس، گريه و زارى براى مرده و طمع.
|