سکتهٔ مغزى زمانى رخ مىدهد که خونرسانى بخشى از مغز قطع و منجر به مرگ ناحيهاى از مغز شود.
|
|
|
|
|
|
- ترومبوز:
|
اگر يک رگ که خونرسانى بخشى از مغز را بهعهده دارد، بهعلت تصلب شرائين (معمولاً) تنگ شود، (به مبحث تصلب شرائين و آترواسکلروز مراجعه کنيد)، يک لخته خون (ترومبوس) ممکن است در نقطهٔ تنگى شکل گيرد و نهايتاً موجب قطع جريان خون آن بخش از مغز گردد حدود دوسوم سکتههاى مغزى به اين ترتيب بروز مىکنند و علت زمينهاى آنها تصلب شرائين است.
|
|
- آمبولى:
|
يک لختهٔ خون که در قلب يا يک شريان بزرگ ايجاد مىشود ممکن است کندهشده و منجر به بروز ترومبوآمبولى گردد. اين آمبولى در طول عروق خونى حرکت مىکند تا در يک شريان کوچکتر دوردست گير کند. اگر اين رگ خونى باريک در مغز باشد، سکتهٔ مغزى بروز مىکند. احتمال انسداد عروق مغزى از اين طريق زياد است زيرا مغز يکپنجم خون پمپشده توسط قلب را دريافت مىکند.
|
|
- خونريزى:
|
در خونريزى مغزى يکى از عروق خونى مغز سست و نهايتاً پاره مىشود در صورت بروز اين حالت خون نشت مىکند و بافت مغز را تحتفشار قرار مىدهد و به اين ترتيب اکسيژنرسانى به مغز متوقف مىشود. حدود نيمى از اين سکتهها باعث مرگ مىگردد.
|
|
در موارد نادرى سکتهٔ مغزى در اثر افت شديد فشار خون (افت جريان خون)، مسموميت يا مونواکسيدکربن، کمخونى شديد، خونريزى حاد يا حملهٔ قلبى بروز مىکند و همهٔ اين موارد اکسيژنرسانى به مغز را کاهش مىدهد. سلولهاى مغزى که از خونرسانى محروم شدهاند ظرف چند دقيقه مىميرند. ناحيهاى از مغز را که دچار مرگ بافتى شده است انفارکتوس مغزى گويند. هنگامىکه بافت مغزى مىميرد نمىتواند مجدداً بازسازى شود. حداقل بخشى از عملکرد مغز اغلب بهبود مىيابد. و اين تنها زمانى صورت مىپذيرد که بقيهٔ قسمتهاى مغز توانائى عهدهدار شدن ادارهٔ آن را داشته باشد.
|
|
|
سکتههائى که بهعلت خونريزى و آمپولى مغزى بروز مىکنند، شروع ناگهانى دارند. از طرف ديگر سکتههائى که در اثر ترومبوز مغزى روى مىدهند ممکن است شروع آهستهترى داشته باشند. علائم سکته مغزى بهنوع عروق مغزى مبتلا و ميزان بافت درگيرشده بستگى دارد. علائم شايع عبارتند از: از دست رفتن هوشياري، فلج يکطرفهٔ بدن، بىحسي، تأثرى ديد يا دوبيني، اختلالات تکلمي، منگى و سرگيجه بسيارى از سکتههاى مغزى براى اوليه بار صبحها بعد از بيدار شدن آغاز مىشوند. در حالىکه شبهنگام زمانى که جريان خون مغز کاهش يافته است بروز کردهاند. وجود سردرد شديد بيشتر مؤيد خونريزى مغزى است تا ترومبوز. در حدود ۱۰ درصد از موارد سکتهٔ مغزى قبلاً علامت هشداردهندهاى بهشکل يک يا چند حمله موقت کاهش جريان خون، داشتهاند. اين موارد در واقع سکتههاى کوچکى هستند که نشانگر عدم دريافت اکسيژن کافى توسط قسمتى از مغز يا يک آمپولى مغزى خيلى کوچک يا ترومبوز مىباشند. علائم عبارتند از: کورى موقتى يک چشم، بروز اشکال در تکلم و نوشتن، و بىحسى يا ضعف موقتى در يک طرف بدن. اين علائم معمولاً تنها چند دقيقه طول مىکشد و سپس بهطور کامل بهبود مىيابد. اين حملات موقتى نبايد مورد غفلت قرار گيرند زيرا تقريباً يکسوم آنهائىکه دچار اين حملات مىگردند. ظرف پنج سال مبتلا به سکتهٔ مغزى مىشوند.
|
|
|
اگر فکر مىکنيد خود يا فردى را که مىشناسيد دچار سکته مغزى شدهايد، بايد فوراً در جستجوى کمکهاى پزشکى باشيد. معمولاً يک توموگرافى کامپيوترى (يک روش پرتونگارى که تصاويرى بهشکل مقاطع مختلف به کمک کامپيوتر ايجاد مىکند و بيشتر براى کشف غدهها بهکار مىرود ـ م. ـ سىتىاسکن) مغز انجام مىشود تا به تشخيص بين سکتهٔ ناشى از کاهش جريان خون (موردىکه با خونريزى داخل مغز همراه نيست) و سکتهٔ ناشى از خونريزى کمک کند زيرا درمان اين دو مورد با هم متفاوت است. سىتىاسکن همچنين به تشخيص ساير علل ايجاد علائم شبيه سکته مغزى مثل غده مغزى و گشادى موضعى شريانهاى مغزى کمک مىکند.
|
|
عوامل ايجاد خطر در سکتهٔ مغزى:
|
ـ ديابت، مخصوصاً اگر تنظيم قند خون مشکل باشد.
|
|
ـ فشار خون بالا که بهوسيلهٔ رژيم غذائى و دارو مهار نشود.
|
|
ـ ميزان بالاى کلسترول خون
|
|
ـ سابقهٔ ابتلاء به حملهٔ قلبى يا شواهدى از بيمارى عروق قلب، زيرا همين روند عروق خونى مغز را نيز گرفتار مىکند.
|
|
ـ سيگار کشيدن: در سيگارىهائى که بيشتر از ۱۰ نخ سيگار در روز مىکشند خطر ابتلاء به سکتهٔ مغزى در برابر افرادى است که سيگار نمىکشند. اين خطر با افزايش ميزان مصرف سيگار بيشتر مىشود. در افرادى که علاوه بر کشيدن سيگار، الکل مىنوشند احتمال سکتهٔ مغزى بيشتر است.
|
|
ـ مسن، مذکر و سياهپوست بودن: هشتاد و پنج درصد موارد سکتهٔ مغزى در افراد بالاى ۶۵ سال بروز مىکند. در مردان خطر ابتلاء به سکته مغزى بيشتر از زنان است. شيوع سکتهٔ مغزى در سياهپوستان بيشتر است و احتمالاً دليل آن شيوع بيشتر فشار خون بالا در آنها است.
|
|
براى تشخيص حملات کاهش موقت جريان خون، تصويرنگارى داپلر از طريق امواج ماوراء صوت اولتراسوند) در مورد شريانهاى گردن انجام مىشود. اين اقدام ببراى کشف تغييرات قطر داخلى عروق و تغييرات جريان خون که نشانگر وجود تنگى است، مفيد مىباشد. اين تصويرنگارىها اغلب به همراه آزمايشهاى اندازهگيرى فشار داخل چشمى انجام مىشود. اختلاف جزئى در فشار چشمى نشاندهندهٔ تفاوت ميزان جريان خون و وجود بيمارى عروقى است. آنژيوگرافى (پرتونگارى از رگها بعد از تزريق ماده حاجب ـ م.) مغزى در صورت وجود ترديد ممکن است انجام شود:
|
|
ماده حاجب در رگهاى مشکوک تزريق مىشود و اشعهٔ ايکس بهخوبى حدود عروق خونى سر و گردن را مشخص مىکند. اين روش خالى از خطر نيست و امکان بدتر شدن سکتهٔ مغزى و در موارد نادر تسريع مرگ بيمار وجود دارد.
|
|
|
هدف اصلى درمان طبى جلوگيرى از بروز سکتهٔ مجدد است زيرا براى بهبود بافت مغزى مرده کارى نمىتوان کرد. داروهاى ضد انعقادى براى جلوگيرى از تشکيل لختهٔ جديد بهکار مىرود. گاهى ممکن است داروهاى تجزيهکنندهٔ رومبوز که باعث حلّ لختهها مىشود، تجويز گردد. در موارد خونريزى ممکن است براى برطرف کردن فشار داخل جمجمه، جراحى ضرورى باشد.
|
|
اگرچه از دست رفتن توانائىها در فاصلهٔ کوتاهى بعد از سکتهٔ مغزى ممکن است شديد باشد، ولى بهدست آوردن اين توانائىها از طريق توانبخشى و بازآموزى نيز مىتواند قابل توجه باشد. بخشهاى سالم مغز مىتوانند عملکرد از دست رفتهٔ قسمتهاى آسيبديده را به عهده گيرند. بهبودى پس از شش ماه به حد نهائى مىرسد و بعد از آن نقايص باقىمانده احتمالاً برطرف نخواهد شد.
|
|
در مورد حملات کاهش موقت جريان خون، آسپيرين و ديپيريدامول (پرزانتين) براى جلوگيرى از تشکيل لختهٔ خون تجويز مىشوند. هنگامىکه تنگى خطرناک عروق خونى گردن ثابت شود، جراحى توصيه مىگردد. اقدام مورد قبول معمولاً پاک کردن شريان سياتى (شريان اصلى گردن ـ م.) از داخل است که در آن رگ خونى مبتلا باز و داخل آن پاک مىشود تا انسداد برطرف گردد. قبل از رضايت دادن به اين عمل به خاطر داشته باشيد که انجام پاک کردن شريان از داخل و آنژيوگرافى پيشبينىشده خطرهائى دربردارد. در مورد ميزان خطر انجام اين اقدامات بهتر است از پزشک خود و بيمارستان موردنظر تحقيق کنيد. اگر پزشک اظهار کرد که خطر خيلى کم است بپرسيد 'چقدر کم؟' اگر خطر بروز عوارض جدى در مجموع بيش از چهار درصد باشد، بهتر است روش درمانى محتاطانهترى را انتخاب کنيد.
|
|
|
بررسى عوامل خطرساز سکتهٔ مغزى که در فهرست بالا ذکر شد نشاندهندهٔ مواردى است که شما مىتوانيد با انجام آنها احتمال سکته مغزى را کاهش دهيد.
|
|
ـ کاهش فشار خون تا حد طبيعى مؤثرترين راه جلوگيرى از سکتهٔ مغزى است.
|
|
ـ سيگار نکشيد. سيگار کشيدن احتمال سکتهٔ مغزى را افزايش مىدهد. گروهى که مخصوصاً در خطر بالا قرار دارد شامل خانمهائى است که سردرد ميگرنى دارند، قرص پيشگيرى از حاملگى مصرف مىکند و سيگار مىکشند. اگر در اين گروه قرار داريد تنها با ترک سيگار مىتوانيد خطر سکتهٔ مغزى را در خود به ميزان زيادى کاهش دهيد.
|
|
ـ در صورت بالا بودن کلسترول خون آن را کاهش دهيد (به مبحث چگونه کلسترول بالاى خون را پائين بياوريد مراجعه کنيد).
|
|
ـ از پزشک خود در مورد مصرف روزانه آسپيرين براى پيشگيرى از سکتهٔ مغزى و حمله قلبى نظرخواهى کنيد (به مبحث مصرف آسپيرين براى پيشگيرى از حملهٔ قلبى مراجعه کنيد)
|
|
در صورت بروز هرکدام از اين علائم بهخصوص بعد از ضربه به سر فوراً در جستجوى کمکهاى پزشکى باشيد. انجام سىتىاسکن تشخيصي، محل و علت احتمالى خونريزى را نشان خواهد داد.
|
|
درمان خونريزى خارج سختشامه و زير سختشامه معمولاً از طريق ترميم جراحى عروق خونى آسيبديده و خارج کردن خونهاى لختهشده (هماتوم)، درمان مىشود. اگر يک اتساع موضعى شريانى يا يک ناهنجارى شريانى وريدى مشاهده شد جراح ممکن است آن را جدا کند يا درآورد. هنگامىکه جراحى زود انجام شود اغلب احتمال بهبودى کامل زياد است.
|
|
کمکهاى اوليه در مورد برخورد با صدمات سر در مبحث آسيب به سر بحث شده است.
|