یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا
وضع عمومی شعرا
شعراى قرن ۵ و ۶ هجرى در شمار طبقات مورد احترام بودهاند. مهمترين امرى که در مطالعهٔ احوال شعرا جلب توجه مىکند وجود عدهاى از رجال و معاريف آن زمان در زمرهٔ آنان است. بسيارى از سلاطين و وزراء و صدور و رجال زمان به فارسى يا عربى شعر مىگفته و ديوان و دفتر شعر داشتهاند و يا در مجالست و مؤانست با شاعران روزگار مىگذراندهاند. نام بسيارى از وزراء و صدور و رؤسا و علماء بزرگ هم در شمار شاعران اين عهد آمده است که بعضى از آنان مانند اميرمسعود بن سعدبن سلمان و خواجه رشيدالدين وطواط و خيام اکنون در ميان ما بيشتر به شاعرى اشتهار دارند، با آنکه نخستين از امراى روزگار خود و ممدوح شاعران، و دومين از خواجگان و وزراء، و سومين از علماء و فيلسوفان بزرگ زمان بوده است، و نظاير اينان بسيار هستند و نام همه را در مجلد اول از لبابالالباب عوفى مىتوان يافت. | ||||||
غالب سلاطين و امراء زمان به مجالست با شاعران ميلى وافر داشتند و آنان را در سفر و حضر همراه مىبردند و يا در مجالس بار با ايشان سخن در مىپيوستند و مزاح مىکردند و بين آنان تضريب مىنمودند و از ايشان شعر مىخواستند و يا با آنان مجلس عيش مىگستردند و به لهو و طرب و نرد و شطرنج مىنشستند و نسبت به شاعران خود بر ديگر اميران تعصب و حميت مىکردند و اگر دربارهٔ آنان تمجيد و تحسينى مىشنيدند خشنود مىشدند و يا چنانکه در حال معزى مىبينيم گاه ايشان را به الفاظى از قبيل پدر خطاب مىکردند و يا بهنحوى که دربارهٔ اتسز وطواط خواهيم ديد از مجالست شب و روز آنان سير نمىشدند و حتى در مجالس طرب و عيش به احترام آنان دست از سماع اغانى و مجالست غوانى بازمىداشتند و نظاير اين اخبار در شرح احوال شاعران اين دوره بسيار ديده مىشود. | ||||||
امراى زمان به داشتن شاعران بزرگ در دستگاه خود علاقه و ميلى وافر داشتهاند و اين خصوصاً از آنروى بود که شاعران با مدايح غرّاى خود وسيلهٔ بزرگى براى شهرت پادشاهان بودهاند و علاوه بر اين وجود علما و شعرا و مترسلان در دربارها از لوازم رياست و سلطنت شناخته مىشد و بههمين سبب حتى رجال و صدور و رؤساء محلى هم به داشتن شاعران مداح در دستگاه خود توجه مىکردند. گاهى اصرار در اين امر به کشاکش بين امرا مىکشيد چنانکه در احوال ظهيرالدين فاريابى و مجيرالدين بيلقانى و اشهرى خواهيم ديد و کشاکشهاى قزل ارسلان و محمد جهان پهلوان و ابوبکربن محمد جهان پهلوان بر سر شاعران چنانکه خواهيم ديد مشهور است. | ||||||
احساس احتياج به شعرا باعث بود که پادشاهان صلاتگران به آنان بپردازند و اموالى را که به جبر و غارت از اين و آن بهدست مىآوردند در برابر قصايد و قطعات به آنان نثار کنند، و پيدا است که شاعران نيز با کسب اين اموال طريق لهو و عشرت پيش مىگرفتند و روزگار را به تبذير و اسراف مىگذراندند و همين امر سبب عمدهٔ شهرت شعرا به لهو و خلاعت بوده است. با اين حال بايد توجه داشت که اشتغال شاعران به لهو و طرب در دورهٔ مقدم رايجتر از دورهاى بود که مورد مطالعهٔ ما است زيرا در اين دوره بسيارى از شاعران را مىيابيم که يا از آغاز کار و يا بعد از طى دورههائى از عيش و عشرت راه تقوى و فضيلت پيش گرفتند و زندگى خود را سرمشقى از ديندارى قرار دادند مانند ناصرخسرو قبادياني، سنائى غزنوي، خاقاني، نظامى و امثال آنان، و بههمين سبب در آثار شاعران اين عهد بسيار به وعظ و نصيحت بازمىخوريم. | ||||||
موضوع مهم قابل ذکر در اين دوره آن است که شاعران عادةً مردمى فاضل و مستطرف در علوم بودند. از آغاز اين عهد تا پايان اين دوره عدهٔ کثيرى از شاعران را مىيابيم که به علوم مختلف سرگرم و گاه داراى تأليفات و تصانيفى در آن علوم بودهاند. در آغاز اين دوره ناصرخسرو قبادياني، متکلم و فيلسوف و صاحب اطلاعات وسيع در علوم مختلف معقول و منقول بود و آثار او مشهور است، و در پايان اين عهد ظهيرالدين فاريابى رسالهاى در ابطال احکام منجمين دربارهٔ قرآن کواکب و خسف و طوفان به سال ۵۸۲ نوشته است. تتبع در احوال شاعران ديگر اشتغال آنان را به علوم گوناگون ثابت مىکند و تحصيلات شاعران نيز بهنحوى بود که آنان را جامعالاطراف مىکرد. | ||||||
شرايطى نيز که براى شاعرى پيشنهاد مىشد سنگين و بهنوعى بود که آنان را مردمى فاضل و مطلع بهبار مىآورد. بهترين کسى که اين شرايط را به تفصيل آورده، نظامى عروضى است. وى مىگويد: 'شاعر بايد که ... در انواع علوم متنوع باشد و در اطراف رسوم مستطرف، زيرا که چنانکه شعر در هر علمى بهکار همى شود هر علمى در شعر بهکار همى شود ... و بايد که شعر او به آن درجه رسيده باشد که در صحيفهٔ روزگار مسطور باشد و بر السنهٔ احراز مقروء ... اما شاعر بدين درجه نرسد الا که در عنفوان شباب و در روزگار جوانى بيست هزار بيت از اشعار متقدمان ياد گيرد و ده هزار کلمه از آثار متأخران پيش چشم کند و پيوسته دواوين استادان همى خواند و ياد همى گيرد که درآمد و بيرون شد ايشان از مضايق و دقايق سخن بر چه وجه بوده است تا طرق و انواع شعر در طبع او مرتسم شود و عيب و هنر شعر بر صحيفهٔ خرد او منقش گردد تا سخنش روى در ترقى دارد و طبعش به جانب علو ميل کند. هر کرا طبع در نظم شعر راسخ شد و سخنش هموار گشت روى بهعلم شعر آورد و عروض بخواند و گرد تصانيف استاد ابوالحسن السرخسى البهرامى گردد چون غايةالعروضيين و کنزالقافيه، و نقد معانى و نقد الفاظ و سرقات و تراجم، و انواع اين علوم بخواند بر استادى که آن داند تا نام استادى را سزاوار شود و اسم او در صحيفهٔ روزگار پديد آيد ...' . | ||||||
موضوع امتحان شعرا در اين دوره هم از مسائل قابلتوجه است. معمولاً کسى که به تازگى دعوى شعر مىکرد و مىخواست در ميان استادان سخن راه جويد، به انواع و انحاء طرق مورد آزمايش قرار مىگرفت. غالباً براى آزمايش طبع او موضوعى را مطرح مىکردند تا او بر ارتجال در آن باره چند بيتى بسازد و بههمين سبب بديههگوئى از لوازم شاعرى شمرده مىشد و کسى که در اين معنى راجل بود بهکار نمىآمد. بهقول نظامى عروضى 'در خدمت پادشاه هيچ بهتر از بديهه گفتن نيست که به بديهه گفتن طبع پادشاه خرم شود و مجلسها برافروزد و شاعر به مقصود رسد.' | ||||||
موضوع ديگر آنکه شاعران مىبايست از عهدهٔ التزامهاى دشوارى که براى هر بيت يا هر مصراع از هر قصيده معلوم مىشده است برآيند، يا آنکه رديفهاى سخت اسمى و فعلى در قصايد خود انتخاب کنند. | ||||||
وضع اين شرايط و پيش آوردن اين آزمايشهاى دشوار وسيلهٔ بزرگى بود براى آنکه هرکس راه نفوذ و رسوخ در صف شعراى بزرگ نداشته باشد و اين فخر براى کسانى که جودت ذهن و صفاى ذوق را با تحصيلات متمادى و زحمات وافر در کسب دانش همراه کرده بودند، ميسر شود. اين است که شاعران قرن پنجم و ششم غالباً مردانى فاضل و دانشمند و زبانآور و مستطرف در علوم و متبحر در انواع دانشها از کار درمىآمدند و ديوانهاى آنان شاهدى گويا بر اين دعوى ما تواند بود. | ||||||
گروهى از شاعران زمان همچنانکه گفتهايم سرگرم وعظ و تحقيق بودهاند و يا قسمتى از اوقات خود را وقف اين کارها مىداشتند و الحق بعضى از آنان مانند ناصرخسرو و سنائى در کار خود به تمام معنى موفق هستند. برخى ديگر دست به خلاعت و بذائت لسان مىزدند مانند سوزنى که به قصايد غرّاى پر از هزل خود معروف است. بعضى تمسک بذيل ديانت را لازم مىشمردند، و دستهاى مانند خيام سخن از مسائل فلسفي، و گروهى بحث در حقايق عرفاني، عدهاى مدح و فرقهاى هجو را پيشهٔ خود مىساختند و شاعرانى در همهٔ اين مباحث وارد مىشدند و اقتصار استادان را به يک يا بعض اين ابواب عيب مىشمردند چنانکه خاقانى در اين ابيات گويد: | ||||||
|
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست