|
| قيمتگذارى مبتنى بر ميزان مطلوبيت
|
|
در سالهاى اخير، تلاشهائى براى طراحى روشهاى جديد ارزشيابى کالاهاى فاقد قيمت انجام شده است. رجحانهاى وان نيومن -مورگستنرن، درجهبندى و ديگر شاخصهاى تجربى غير اقتصادي، بعضى از اين روشها هستند. قابل اتکاترين روش، روش تعميميافتهٔ قيمتگذارى مبتنى بر ميزان مطلوبيت است که در مباحث قبل مطرح شد. اين نوع قيمتگذارى که از دل مدل لانکستر سر در مىآورد از طريق مقايسهٔ محصولاتى که کمترين تفاوت را دارند مقايسهٔ قيمت ضمنى يا سايهاى هر مشخصه مهم محصول جهانگردى را ممکن مىکند. تحليل مبتنى بر ميزان مطلوبيت محدود است اما در اين حوزه افقظهاى خوبى پديدار شده است.
|
|
|
کل هزينهٔ هر فعاليت برابر است با قيمت آن فعاليت در بازار بهعلاوه ارزش وقت از دست رفته براى انجام فعاليتهاى ديگر. به اين ترتيب، وقت منبعى تلقى مىشود که در 'توليد' فعاليتها مورد استفاده قرار مىگيرد و طبيعتاً، جهانگردى يک فعاليت بسيار وقتبر است. به فرض اينکه T وقت موجود براى يک مسافرت کارى يا تفريحى باشد، فرد مىتواند اين وقت را بين فعاليتهاى زير تخصيص دهد:
|
|
فعاليتهاى جهانگردى محض (در مقصدهاي) an ... a2 ،a1
|
|
't: سفر به مقصد يا برگشت از آن
|
|
L: وقت تخصيصنيافته (که احتمالاً در خانه مىگذرد)
|
|
اگر هر يک از اين فعاليتها يک جريان فايدهٔ مثبت يا منفى (ضد فايده يا هزينههاى وقت) به بار آورد پس مطلوبيت را مىتوان بهصورت زير به حداکثر رساند:
|
|
حداکثر کردن(U = u (a1، a2 ...an، t' ،L که در آن T = 2t' + (a1، a2 ... an) + L است. به فرض اينکه موجودى وقت دقيقاً با حداکثر مدت سفر ارتباط داشته باشد L را مىتوان حذف کرد.
|
|
برخى از نويسندگان فرض مىکنند که سفر، هزينهٔ محض است يعنى فايدهٔ منفى يا ارزش منفى وقت را به بار مىآورد و بنابراين، جهانگردان با يافتن مقصد نزديکتر يا وسايل مسافرتى سريعتر، به جاى وقت پول خود را خرج مىکنند. در اين حالت، بازده نهائى وقت بهصورت نسبت مسافرانى که در سفر از مقصد (آ) به مقصد (ب) شيوهٔ سريعتر جابهجائى را انتخاب مىکنند به مسافرانى که شيوهٔ کندتر را برمىگزينند قابل تخمين است. اما بايد يادآور شد که وقت 'صرفهجوئي' شده، فقط براى انتقال فورى آن به انجام يک فعاليت ديگر در دسترس است و قابل ذخيرهسازى نيست. بهعبارت ديگر، ارزش يا قيمت سايهاى وقت متناسب باارزش فعاليت ديگر تغيير مىکند.
|
|
مطلب ديگر اين است که خود سفر مىتواند مطلوبيت مثبت به بار آورد. به اين ترتيب، در معادلهٔ بالا تمايل جهانگردان به تخصيص وقت براى سفر يا '2t بيشتر مىشود و ارزش وقت براى انجام فعاليتها در مقصد، ممکن است کاهش يابد. از اين نظر، سه نوع بازار جهانگرد / سير و سياحتگر زير شناسائى شده است.
|
|
- ديدارکنندگان 'محض' که براى گذراندن وقت در خود مقصد يا جاذبه، ارزش زيادى قائل هستند و دوست دارند زمان سفر را به حداقل برسانند (فايدهٔ منفي)
|
|
- 'سير و سياحتگران' که از سفر مطلوبيت مثبت بهدست مىآورند.
|
|
- ديدارکنندگان 'عبوري' که سفر را به قصد ديدن مقصد انجام نمىدهند و از جاذبههاى تفريحى بهطور اتفاقى ديدن مىکنند. براى مثال، جهانگردى که به ديدن دوستان و بستگان خود در تورنتو مىرود از آبشار نياگارا يا پارک ايالتى الگونکين ديدن مىکند اما براى وقتى که صرف اين سفر کرده اساساً ارزشى قائل نبوده است.
|
|
ارزش وقت تخصيص داده شده به فعاليتهاى an ... a2، a1 در مقصدها، معرف رابطهٔ سادهتر تقابل بين هزينهٔ وقت - فرصت است که از ثبت منظم اين فعاليتها قابل استنتاج است.
|