|
با توجه به منابع ايجاد مسئله و موضوعات تحقيقاتي، محقق براساس علاقه و شوق شخصى و نيز احساس نيازى که خودش يا جامعه به حل مسئلهاى و کشف مجهولى دارد، مىتواند يکى از آنها را انتخاب نمايد. علاقهٔ او در انتخاب مسئله باعث مىشود که با پشتکار، جديت و شور و شوق زياد تحقيق علمى را انجام دهد؛ توجه به احساس نياز باعث مىشود که امکانات و حمايتهاى مالى و بودجهاى براى تحقيق فراهم شود؛ زيرا بدون در نظر گرفتن هر يک از آنها امکان تحقق تحقيق علمى به شکل مطلوب بعيد به نظر مىرسد.
|
|
پس از آنکه محقق مسئله را برگزيد، بايد به وارسى ابعاد آن بپردازد و پس از تعيين ماهيت و مقياس (کلى و جزئي) مرزها و قلمرو آن را مشخص کند تا اولاً امکان تعريف جامع آن فراهم شود و ثانياً از تداخل مسائل ديگر در قلمرو آن جلوگيرى به عمل آيد؛ زيرا اگر جلو اين تداخل گرفته نشود امکان بروز اشتباه در پرداختن به مسئله تحقيق پيش مىآيد.
|
|
براى تعيين حدود مسئله بايد اولاً وضعيت عمومى و سپس وضعيت خاص مسئله مشخص شود. ثانياً زمينهاى که مسئله در آن قرار دارد، معرفى شود. ثالثاً حدود زمانى و مکانى و تشکيلاتى آن بخوبى مشخص گردد. رابعاً مسائل جانبى و احتمالى که ممکن است موجب تداخل شوند، شناسايى و مرز آنها با مسئله تحقيق تعيين شود.
|
|
هر مسئله تحقيقاتى مناسب داراى ويژگىهاى زير است که محقق مىتواند با توجه به آنها مسئله موردنظر خود را انتخاب کند:
|
|
|
اين امر بدين معناست که محقق بايد مسئله را با تمام وجود ادراک کرده باشد. مسائلى که جنبهٔ القايى داشته و ادراک نشده باشند، نمىتوانند توجه محقق را جلب کنند، بعلاوه اينکه هدف و جهتگيرى تحقيق براى محقق مبهم خواهد بود.
|
|
|
اين امر بدين معناست که مسئله بايد واحد باشد و حالت ترکيبى نداشته باشد؛ زيرا در مسائل ترکيبى روششناسى و دستيابى به اهداف تحقيق داراى ابهام است و هر کدام از اجزاء ترکيب روششناسى خاص خود را مىطلبد.
|
|
|
مسائل کلان و عموى در تحقيق علمى حل نمىشود؛ چون محقق فرصت و منابع مالى لازم را ندارد. علاوه بر اين، عملياتى کردن متغيرهاى مسائل کلىتر و ماکرو مشکل است و اندازهگيرى آن امکانپذير نيست.
|
|
|
مسئله تحقيق بايد اصيل و جديد باشد تا بتوان با حل آن موضوع تازهاى را مطرح و علم جديدى را توليد کرد. مسائل و موضوعاتى که قبلاً مورد بررسى قرار گرفته و قطعيت آنها اعلام شده است نياز به تکرار تحقيقات ندارند؛ البته بجز مسائل و موضوعاتى که عنوان ثابت دارند، ولى از متغيرهاى مکانى تأثير پذيرفتهاند يا نظريهاى را مورد آزمايش قرار مىدهند.
|
|
| مرتبط با رشته تخصصى محقق بودن
|
|
از يک سو، محققان معمولاً به يک حوزه و رشتهٔ علمى و تخصصى وابستهاند که هويت علمى خود را زا آن مىگيرند و از سوى ديگر با توجه به توليد فزايندهٔ علم و تخصصى شدن حوزههاى معرفتي، يک محقق کمتر مىتواند به حوزههاى ديگر وارد شود؛ بنابراين، محققان، بويژه دانشجويان تحصيلات تکميل که پاياننامه و رساله مىنويسند، بايد از ارتباط منطقى مسئله تحقيق و رشتهٔ تخصصى خود اطمينان يابند.
|
|
|
مسئله تحقيق از نظر موضوع، مفاهيم، ابعاد مجهول، متغيرهاى اندازهگيري، چهارچوب نظرى و مبناى فرضيهسازى قابل آزمايش، بايد شفاف باشد و در آنها ابهامى وجود نداشته باشد.
|