|
فلسفههاى خدمات بهداشتى و يا ضرورت خدمات بهداشتى بر اساس نياز جوامع بشرى به ادامه بقاء و استمرار سلامتى و ارتقاء سطح سلامت جوامع طرحريزى مىشود که اين خدمات بر اساس نياز هر جامعه و با توجه به وجود امکانات آن جامعه ارائه مىشود.
|
|
|
مراقبتهاى بهداشتى مبيّن نگرانى افراد انسان و تعريف آن چنين است: گروهى از خدمات ارائه شده براى افراد، خانوادهها و جوامع که توسط ادارات بهداشت يا متخصصّان بهداشت بهمنظور ارتقاء، نگاەداري، پايش و افزايش سلامت انجام مىگيرد. چنين سازمانهائى را مىتوان به انواع راههاى قابل تصور سازماندهى و اداره کرد، و کارمندان مختلف را در آنها بهکار گماشت و از منابع گوناگون هزينههاى آنها را تأمين کرد، ولى همهٔ آنها در يک چيز مشترک هستند: خدمت به مردم يعنى انجام خدمات تشخيصي، کمکي، درماني، آموزشى و بازتوانى توسط کارکنان بهداشت. در بسيارى از کشورها مراقبتهاى بهداشتى يا بهطور کامل و يا عمدتاً توسط دولت انجام مىشود.
|
|
مراقبت بهداشتى شامل مراقبتهاى پزشکي هم هست. بسيارى از اشخاص به اشتباه بر اين باور هستند که مراقبت بهداشتى و مراقبت پزشکى مترادف هم هستند. ولى مراقبت پزشکى زيرمجموعهاى از نظام مراقبت بهداشتى است. اصطلاح مراقبت پزشکى (که دامنهٔ آن از مراقبت بيماران در خانه تا بسترى کردن در بيمارستان است) عمدتاً به آن دسته از خدمات فردى اطلاق مىشود که بهطور مستقيم توسط پزشک ارائه و يا در نتيجهٔ دستورات پزشک انجام مىشود. مراقبت بهداشتى ويژگىهاى بسيار دارد؛ که عبارتند از:
|
|
۱. مناسببودن (مربوط بودن) يعنى خدمات کلى مورد نياز جهت رفع احتياجات ضرورى انسان و اولويتها و سياستهاى بهداشتي
|
|
۲. جامع بودن - يعني، تعيين خدمات با بهترين ترکيب خدمات پيشگيري، درمانى و ارتقائي
|
|
۳. کافى بودن - يعنى ارائهٔ خدمات متناسب با نيازها
|
|
۴. در دسترس بودن - يعنى نسبت بين جمعيت يک واحد اجرائى با مراکز بهداشتى (مانند تعداد جمعيت بهازاء هر مرکز بهداشتي، نسبت پزشک به جمعيت)
|
|
۵. دسترسى داشتن - که از نظر جغرافيائي، اقتصادى يا دسترسى فرهنگى بايد در نظر گرفته شود.
|
|
۶. قابل پرداخت بودن - بايد هزينهٔ خدمات بهداشتى در حد ميانگين افراد و دولت باشد.
|
|
۷. عملى بودن - يعنى کارسازى عملى بعضى روشها، تدارکات پشتيباني، نيروى انسانى و منابع مادى.
|
|
|
نظام بهداشتى در صدد اجراء خدمات بهداشتى است و بهعبارت ديگر نظام بهداشتى تشکيلدهندهٔ بخش مديريت و دربرگيرندهٔ موضوعهاى تشکيلاتى است؛ مانند برنامهريزي، تعيين اولويتها، بسيج منابع و تخصيص آنها، تبديل سياستهاى بهداشتى به خدمات بهداشتي، ارزشيابى و آموزش بهداشت.
|
|
اجزاء نظام بهداشتى عبارتند از: مفاهيم (يعنى مفهوم سلامتى و بيماري)، آرمانها (يعنى برابري، کارآئي، کارسازي، تأمين پوشش و تأثير نهائى خدمات)، مقاصد (بيمارستانها، مراکز بهداشتى درمانى و برنامهها) و اشخاص (يعنى ارائهکنندگان و مصرفکنندگان خدمات بهداشتي). اين مجموعه با هم ، کليتى را تشکيل مىدهند که همگى اجزاء داراى اثر متقابل براى پشتيبانى يا کنترل يکديگر هستند.
|
|
هدف نظام بهداشتي؛ توسعهٔ بهداشت است. توسعهٔ بهداشت فرآيندى است پيوسته و پيشرونده براى افزايش سطح سلامت جامعه. در حال حاضر هدف کلى نظام بهداشتى دستيابى به بهداشت براى همه تا سال ۲۰۰۰ ميلادى است.
|
|
|
بهطور معمول خدمات بهداشتى در سه سطح سازماندهي، و هر سطح بهوسيلهٔ سطح بالاترى که بيماران به آن ارجاع مىشوند، پشتيبانى مىشود. اين سطوح عبارتند از: سطح اول، سطح دوم و سطح سوم.
|
|
| سطح اول مراقبتهاى بهداشتى
|
|
سطح مراقبت اوليهٔ بهداشتى نخستين سطح تماس بين اشخاص و نظام خدمات بهداشتى است. در اين سطح مراقبتهاى بهداشتى ضروري يعنى اوليه، ارائه مىشود. بخش بزرگى از ناراحتىها و دشوارىهاى موجود بهداشتى را مىتوان در اين سطح بهنحو مطلوبى برطرف کرد. اين سطح در تماس بسيار نزديک با مردم است. (در ايران مراقبتهاى اوليهٔ بهداشتى بهوسيلهٔ مراکز بهداشتى درمانى و خانههاى بهداشت و با مشارکت مردم انجام مىگيرد. م)
|
|
| سطح دوم مراقبتهاى بهداشتى
|
|
در اين سطح با مشکلات پيچيدهتر مقابله مىشود. اين مراقبتها شامل خدمات درمانى ضرورى است و بهوسيلهٔ مراکز بهداشت شهرستان و بيمارستانهاى شهرستانها تأمين مىشود. اين سطح بهعنوان نخستين سطح ارجاع در نظام بهداشتى بهکار مىرود.
|
|
| سطح سوم مراقبتهاى بهداشتى
|
|
در اين سطح خدمات فوق تخصصى ارائه مىشود. اين خدمات بهوسيلهٔ مؤسسات و مراکز استانى و يا مرکزى انجام مىگيرد، اين مؤسسات نه تنها خدمات فوقتخصصى ارائه مىکنند، بلکه مهارتهاى برنامهريزى و مديريت، و آموزش کارکنان تخصصى را هم برعهده دارند. و علاوه بر اينها سطح سوم مراقبتهاى بهداشتى اقدامات اجرائى سطح اول را هم پشتيبانى و تکميل مىکند.
|