چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا
عصر پارینه سنگی
| ||
عصر پارينه سنگى حدود ۷۵۰ هزار سال پيش آغاز شده است که به ۳ دوره ابتدائي، ميانى و اخير تقسيمبندى شده است. اين عصر يک دوره کاملاً انسانى است. ابزارهاى اين عصر، به نسبت برحسب نياز و آگاهى و اراده انسان ساخته شده است. به سبب وجود يخبندانهاى متناوب، کم بودن دانش بشرى و عدم ارتباط بين گروههاى انسانى تحول و تکامل فرهنگ در اين دوره بهکندى صورت گرفته است. | ||
گفته مىشود که انسان در دوره پارينه سنگى گوشتخوار بوده و چنين استنباط مىشود که گوشتخوارى قبل از پارينه سنگى آغاز شده کمکم نضج گرفته و تغييرات اساسى در وضع تغذيه پديد آمده است. | ||
| ||
نخستين ابزارى که در اين دوره مورد استفاده انسان قرار گرفته مشته گرسنگى بود که شامل قطعه سنگى بوده که از يک طرف تيز و نوکدار و از سمت ديگر مدور و قابل نگهدارى در مشت بوده است. | ||
با تغيير شکلهائى که در اين ابزار داده شد، انواع ابزار، مثل چکش، تبر، قيچى کاردواره از آن ساخته شده است. هرروزى که مىگذشت انسان، با هوشى که داشت، از علم و دانش تازهاى برخوردار مىشد و در نتيجه هرروز به اختراع تازهاى دست مىيافت. | ||
| ||
از خصوصيات مهم دوره پارينه سنگى گردآورى خوراک است. خوراک اصلى او انگورهاى وحشي، گردو، بادام، ميوهها، ريشه گياهان، پارهاى کرمها و حشرات بوده است. انسان، بهتدريج با غذاهاى گوشتى آشنا شد و پيوستگى خود را با حيوانات افزايش داد. رام کردن حيوانات مفيد از جمله اسب و سگ از جمله نخستين ابداعات انسان در اين دوره به حساب مىآيد. بعد از آشنائى با حيوانات و شروع تدريجى دامپرورى نوبت به کشاورزى مىرسد که در آغاز جنبه سرگرمى و گذران وقت براى بانوان را داشته، ولى بهتدريج با آشکار شدن فايدهٔ آن عمدهترين سيستم معيشتى انسان و سرآغاز دوران جديدى از تهيه خوراک به نام 'عصر توليد خوراک' مىگردد. | ||
| ||
در پى تسلط بيولوژيکى انسان بر عوامل طبيعى و توليد خوراک و بهبود آن جمعيت افزايش مىيابد. بهنظر انسانشناسان و باستانشناسان هر يک از دورههاى ابزارى با انقلابات عمدهاي، شبيه به آنچه که در عصر انقلاب صنعتى سدهنوزدهم اروپا اتفاق افتاده است، موجه بوده، مثلاً در عصر پارينه سنگى انسان به شکار، ماهيگيري، گردآورى انواع توت وحشي، ريشه خوراکى گياهان، بعضى از جانوران، مثل حلزون بىصدف متکى بوده است در حالىکه انسان عصر نو سنگى متکى به اراده خود بوده و توانسته است به کشف نباتات و پرورش دام بپردازد. به همين سبب رشد جمعيت انسان در عصر نوسنگى (توليدخوراک) به مراتب بيشتر از عصر پارينه سنگى (گردآورى خوراک) بوده است. | ||
| ||
در اوايل دوره پلئيستوسن انسانهائى وجود داشتند که ابزار سنگى مىساختند و گفته مىشود که بر آتش تسلط داشته و آثار و نشانههائى که در غار چکوتين، در چين، در حوالى پکن، بهدست آمده اين واقعيت را ثابت مىکند. زيرا در کنار سنگوارههاى انسان پکن بعضى از سنگها مانند کوارتز يافته شده است، همچنين استخوانهائى بهدست آمده که نشان مىدهد که با آتش برروى آنها کار شده است. | ||
| ||
حدود يکصد هزار سال پيش نئاندرتالها، که گفته مىشود در مناطق نسبتاً معتدل و گرم در آسيا، اروپا و آفريقا پراکنده بودند، در جريان کشمکش و مقابله با طبيعت تکامل اجتماعى خود را آغاز کرده و آن را جايگزين تکامل طبيعى انسان نمودهاند. | ||
| ||
حدود ۱۳ تا ۵۰ هزار سال پيش کرومانيونها پيدا شدهاند که از هر لحاظ از انسانهاى پيشين کاملتر بودند. آنها در مناطق استوائي، آفريقاى شمالي، جنوب اروپا، سيبري، آسياى مرکزي، چين و جنوب شرقى آسيا زندگى مىکردند. | ||
آنها توانستند نخستين مراکز تجمع و اسکان انسان را بهوجود آورند. گروهى از آنها از راه باب برينگ، در شمال شرقى آسيا، به قاره آمريکا کوچ کردند. عدهاى ديگر از راه آسياى جنوب شرقى بهسوى استراليا روانه شدند، که به سبب قطع ارتباط با ديگر مناطق از جمله آسيا، اروپا و آفريقا در انزواء کامل بهسر بردند، بهگونهاى که ساليان دراز و تا زمان اکتشافات درياى اطلاع مهمى از آنها در دست نبود. | ||
| ||
در دوره گردآورى خوراک اعضاء کلان، که مشتمل بر گروههاى کوچک همتبار هستند، مشترکاً با يکديگر کار مىکردند، ولى بهتدريج، کار زنان از مردان جدا مىشد و نوعى تقسيم کار، که اساس آن جنسيت است، بهوجود آمد. مردان فقط به شکار و زنان به گردآورى غذاى گياهى مىپرداختند. در اين جوامع هر کش خود را جزء جداناشدنى از جامعهٔ خود مىدانست، و هيچکش براى تأمين نياز شخصى خودکار نمىکرد هرچه بود به همه تعلق داشت، از مالکيت و سود و منافع شخصى خبرى نبود اصلىترين عامل برترى افراد نسبت به يکديگر قدرت و شجاعت او در شکار و کار دسته جمعى است.که البته نتيجه عمل آنها جنبه فردى نداشته و متعلق به کلان است. | ||
جوامع انسانى قبل از تاريخ احتمالاً شامل خانوادهٔ بزرگى بود که رئيسى داشتند. اين رئيس شجاعترين شکارچى بود. که از طريق انتخاب طبيعى شناخته مىشد. آنها با هيچ نوع حکومتى آشنائى نداشتند. زنان تمام کارها را انجام مىدادند و مردها به شکار مىرفتند. فرزندان وابستگى زيادى به مادران خود داشتند: اين موقعيت زنان سبب شد که در ميان اقوام قبل از تاريخ نسب افراد از سوى مادر شناخته شود. مردمان عصر گردآورى خوراک قاعدتاً به شکل کمون (جوامع اشتراکي) زندگى مىکردند و هر گروه از نظر اقتصادى خودکفاء بود. | ||
| ||
انسان پيس از آنکه توانست از سنگ بهعنوان ابزار استفاده کند، با تجربه دريافت که چه سنگهائى مفيدتر هستند و کارائى بيشترى دارند. اين آگاهى بر محيط شناسى يا ابزار شناسى او افزود. به همين سبب درک کرد چه سنگهائى در کجا يافت مىشود و چگونه مىتوان برروى آنها کار کرد و آنها را تغيير شکل داد و سرانجام آتش را کشف و آن را در اختيار گرفت. اين کشف و کنترل آتش اصلىترين مرحله از زندگى فرهنگى انسان است، زيرا او را از اسارت محيط رهائى بخشيده و زندگى سکونى او را بدل به يک زندگى پويا ساخته است. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست