شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

دگربار این دلم آتش گرفتست


دگربار این دلم آتش گرفتست    رها کن تا بگیرد خوش گرفتست
بسوز ای دل در این برق و مزن دم    که عقلم ابر سوداوش گرفتست
دگربار این دلم خوابی بدیدست    که خون دل همه مفرش گرفتست
چو سایه کل فنا گردم ازیرا    جهان خورشید لشکرکش گرفتست
دلم هر شب به دزدی و خیانت    ز لعل بار سلطان وش گرفتست
کجا پنهان شود دزدی دزدی    که مال خصم زیر کش گرفتست
بسی جان که همی‌پرد ز قالب    ولی پایش حریف کش گرفتست
ز ذوق زخم تیرش این دل من    به دندان گوشه ترکش گرفتست


همچنین مشاهده کنید