|
اين بيمارى در اصل بيمارى حيوانهاى اهلى است و در دامها سقطهاى مسرى و در بعضى حيوانها تورم پستان ايجاد مىنمايد. هرگونه بروسلا با اينکه مىتواند ميزبان خود را عوض نمايد، بهطور معمول ميزبان خاصى دارد بهطورى که بروسلا آبورتوس در گاو، سويس در خوک، ملىتنسيس در بُز، کانيس در سگ و اويس در گوسفند بيمارىزا مىباشند. اين بيمارى به سه طريق از دام به انسان منتقل مىشود:
|
|
- مصرف محصولات لبنى نجوشيده يا غيرپاستوريزه بويژه شير خام، پنير تازه و خامه
|
|
- از راه خراش پوست و تماس مستقيم با خون، گوشت تازهٔ حيوان آلوده بويژه در نوع ملىتنسيس
|
|
- در اصطبل و از راه استنشاق هواى آلوده به گردوخاک آغشته به مدفوع و ادرار دام
|
|
راههاى ديگر انتقال بيمارى تب مالت، از طريق پاشيدن اتفاقى واکسن زنده بروسلا بهداخل چشم حين واکسيناسيون حيوان يا پاشيدن مايع آمنيوتيک حيوان بيمار باردار موقع زايمان به چشم و بينى يا دهان دامپزشک. بالاخره راههاى ديگر انتقال بيمارى از طريق انتقال خون و پيوند مغز استخوان مىباشد. در افراد آلوده، ولى بدون نشانه در صورت اهداء خون يا در پيوند مغز استخوان گزارش انتقال بيمارى داده شده است. سوزن و سرنگ مشترک در معتادان به داروهاى تزريقى راه استثنائى ديگرى مىباشد.
|
|
انتقال بيمارى بروسلوز از انسانى به انسان ديگر ازطريق آميزش جنسى بهدليل وجود ميکروارگانيسم در اسپرم انسان احتمال مىرود. در شير مادران شيرده مىتوان ارگانيسم را در
مواردى پيدا کرد و ممکن است بيمارى از شير مادر به شيرخوار منتقل گردد.
|
|
| همهگيرى شناختى بيمارى در ايران
|
|
نخستينبار بروسلا توسط کارشناسان انستيتو پاستور ايران در سال ۱۳۱۱ از خون يک بيمار جداشد و از آن زمان پژوهشهاى زيادى بهمنظور بررسى تنگناهاى بيمارى بروسلوز و مشکلهاى مربوط به آن صورت گرفته و پيشرفتهاى قابل ملاحظهاى در زمينهٔ تهيهٔ انواع واکسنهاى دامى بروسلا به دست آمده است. پراکندگى بروسلوز براساس آخرين آمارهاى موجود ايران بدينگونه است:
|
|
- استانهاى با آلودگى شديد (بروز بيش از ۲۲۵ مورد در صدهزار): لرستان، ايلام و همدان
|
|
- استانهاى با آلودگى متوسط (بروز کمتر از ۲۲۵ و بيشتر از ۱۱۴ هزار نفر در صدهزار): چهارمحال و بختياري، مرکزى و کرمانشاه
|
|
- استانهاى با آلودگى کم (بروز کمتر از ۱۱۴ نفر در صدهزار): آذربايجان شرقي، غربي، مرکزي، کردستان، فارس، اصفهان، خوزستان، زنجان، مازندران، سمنان و...
|
|
در روستاها و عشاير ايران بين چادرها و کلبههاى روستائيان و محل نگهدارى گوسفندان فاصلهٔ چندانى وجود ندارد. نوازش نوزاد دام تازه بهدنيا آمده توسط کودکان و مصرف محصولات لبنى بخصوص آغوز که به عنوان يک غذاى کامل مصرف مىشود - از علل شايع انتشار تب مالت در ايران مىباشد. ذبح دامهاى آلوده در کشتارگاهها به علت عدم رعايت اصول بهداشتى موجب انتشار بيمارى مىشود. گاوهاى آلوده که Reactor ناميده مىشوند در کشتارگاههاى مجهز و بهداشتى بايد ذبح گردند و ضرورى است در آينده در فريزر نگهدارى شوند تا امکان آلودگى آنها از بين برود.
|
|
طبق مطالعههاى دکتر ف - اعيان روى کنهها بخصوص کنهٔ اورنى تودوروس لاهورن سيس بهعلت توزيع جغرافيائى بالا، اين انگل خارجى (Ectoparasites) نقش مهمى در همهگيرى شناسى تب مالت در ايران دارد.
|
|
در بررسىهاى همهگيرى شناختى انستيتو رازى ايران در سال ۱۳۶۵، بيوتايپ هفت بروسلا آبورتوس در ايران به هيچ وجه پيدا نشده، ولى بعضى بيوتيپهاى آبورتوس به ندرت در ايران شناسائى شده است. در مورد بروسلا ملىتنسيس، بيشترين سويهٔ آلايندهٔ انسان چه در ايران و چه در سطح جهانى سويهٔ يک مىباشد.
|
|
ولى مواردى بيوتيپ ۲ و ۳ ملىتنسيس در غرب ايران بويژه در مرز ترکيه و ايران توسط انستيتو پاستوريزه گزارش گرديده است. پژوهشها در مناطق مختلف ايران (خراسان، اصفهان و آذربايجان) نشان داده است که بيشترين نوع بروسلا در ايران، بروسلا ملىتنسيس مىباشد (تيپ ۱). در پژوهشهاى انجام شده گزارش مواردى از ملىتنسيس تيپ ۲ در آذربايجان غربى ــبه احتمال زياد بهعلت نفوذ بيمارى از ترکيه به ايرانــ وجود دارد و ممکن است ملىتنسيس تيپ ۲ از آذربايجان به نقاط ديگر نيز سرايت نموده باشد. با تعيين بيوتيپهاى بروسلا در نقاط مختلف ايران مىتوان آلودگى محيطى را تشخيص داد و بروز آلودگى محيطي، دليل بر آلودگى جديد از مناطق ديگر خواهد بود که در اين صورت بايد جهت بررسى همهگيرى شناسى اقدام نمود.
|
|
جهت ارزيابى بروسلوز در ايران مىتوان گفت که نخستينبار در سال ۱۳۲۳ مؤسسهٔ سرمسازى حصارک رازى بروسلا بويس را از جنين سقط شده در گاودارىهاى اطراف تهران جدا نمود و در
بررسىهاى اين مؤسسه در سال ۱۳۲۹ در اين گاودارىها نشان داد که ۲۱% از گاوهاى اين منطقه آلوده به بروسلا بودهاند و در سال ۱۳۵۰ در حومهٔ حصارک توسط کارشناسان مؤسسه رازى بروسلا
بويس از خوک جدا شد. در مقالهاى که در بولتن سالانهٔ سازمان جهانى بهداشت در سال ۱۳۴۳ توسط دکتر ستوده به چاپ رسيد، تعداد بروسلوز گزارش شده در ايران ۳۷۱/۴ مورد اعلام شده بود (دومين
رقم پس از کشور ايتاليا که ۸۹۶/۴ مورد گزارش شده بود). از رقم ياد شده ۸۱۱/۳ مورد بيمارى بروسلوز فقط در استان اصفهان بوده و در سال ۱۳۴۵ ميزان بروز بروسلوز در اصفهان بيش از ۲۲ مورد
بهازاء هر هزار نفر اصفهانى گزارش گرديد. در دو بررسى جداگانه در مشهد توسط نگارنده و دکتر مرعشى و دکتر توانائى به عنوان رسالهٔ تخصصى پزشکي، شيوع بيمارى در بهار بيش از ديگر
فصول بوده و در فصل زمستان کمترين موارد بيمارى در انسان مشاهده شده است.
|
|
| رابطه بين سن، جنس، شغل و وضعيت اجتماعى در بروسلوز
|
|
بروسلوز در کشورهاى بومى (آندميک) بيشتر گروههاى سنى پائين را هم تحت تأثير قرار مىدهد. در يک مطالعهٔ آيندهنگر روى ۴۰۰ بيمار مبتلا به برسلوز (در سال ۱۹۸۸)، سن ۸۱% آنها زير ۴۰ سال بود و مشابه همين بررسى که در ايران صورت گرفته بود (۱۹۸۲) نشان داد که ۸۳% بيماران بروسيلائى سن کمتر از ۴۰ سال داشتند.
|
|
در يک بررسى در مجتمع صنعتى گوشت فارس با آزمايش روزبنگال و نيز کشت ترشحهاى لنفى اين دامها در سال ۱۳۶۵ (دکتر پسنديدهٔ دانشکده دامپزشکى شيراز) ۴/۷% نتايج مثبت گزارش گرديد.
شيوع بروسلوز در کودکان مؤيد انتشار بسيار گسترده بيمارى در آن منطقه مىباشد. هنگامى که بروسلوز در کودکان ملاحظه گردد، در بررسى غربالى خانوادهٔ وى بيمارى به احتمال زياد
در بعضى از اعضاء خانواده وى وجود دارد. در کشورهائى که بروسلوز کنترل يا ريشهکن شده است، بيمارى بندرت در کودکان گزارش مىشود. انتقال عفونت به نوزادان ازطريق انتقال داخل رحمى
(Vertical) و از طريق شير انسان (دايه) گزارش شده است.
|
|
| همهگيرى شناختى جهانى بيمارى تب مالت
|
|
بيمارى در تمام جهان، بخصوص در کشورهاى اطراف مديترانه (اروپاى جنوبي، شمال و شرق آفريقا) خاورميانه، هندوستان و آسياى مرکزى مشاهده مىشود. کانون عفونت و ارگانيسم موجد بيمارى برحسب نقاط جغرافيائى مختلف دنيا متفاوت است. نوع بروسلاکانيس ممکن است در افرادى که با سگ تماس دارند ديده شود. گزارش بروسلا کانيس در آمريکا سالانه کمتر از ۱۲۰ مورد مىباشد، بهاحتمال زياد بيمارى بروسلاکانيس در تمام دنيا ديده مىشود، ولى متأسفانه تشخيص داده نمىشود و بنابر اين گزارش نمىگردد (تيپ بروسلاکانيس با ديگر بروسلاها اشتراک پادگنى ندارد و بنابر اين آزمونهاى سرمشناختى (سرولوژيک) معمول در اين بيمارى منفى است!) کايوتها (Coyote) نيز مبتلا به بروسلاکانيس مىشوند. گروهى از سگهاى زينتى و درصد بالائى از سگهاى نگهبان عيار پادتن مثبت براى بروسلاکانيس دارند.
|
|
بيمارى بروسلوز به صورت خودتلقيحى تصادفى (Accidental self-inoculation) با سويهٔ ۱۹ واکسن بروسلا در واکسيناتورهاى دامها و نيز کسانى که با واکسن Rev-1 سروکار دارند، در دنيا گزارش شده است.
|
|
در چندين مورد در استان خراسان هنگام تزريق واکسن بهعلت تکان خوردن حيوان، سرنگ از سوزن جدا و ذرات محلول واکسن به چشم تزريقکننده پاشيده شده بود و درنتيجه تب مالت شديد بروز کرد. در موردى که واکسيناتور هنگام بازکردن واکسن دامى دچار خراشيدگى دست شده بود و محل خراش با محلول واکسن آلوده شده بود، بيمارى حاد بروز نمود و در يک مورد که فرد تزريق کننده به اصطلاح شوخى نموده، واکسن را به واکسيناتور ديگر تزريق نموده بود، بيمارى حاد و بسيار سنگينى ملاحظه شد که در کل مىتواند خطرات بالقوهٔ اين واکسن را براى انسان توجيه کند.
|
|
بررسى گزارش موارد بروسلوز و ارتباط با جنس در کشورهاى بومى (آندميک)، آلودگى بيشتر در جنس مذکر گزارش مىشود که منعکس کننده عامل خطر وابسته به شغل است. در ايران چون زنان
روستائى پابهپاى مردان روستائى در امور دامدارى و کشاورزى فعاليت دارند، در زنان هم بيمارى شيوع بالائى دارد. شغلهايى که خطر سرايت بروسلوز درنتيجهٔ اشتغال به آنها بالا بوده
است عبارتند از: دامپروري، امور دامپزشکي، کار در سلاخخانهها، نظارت بهداشتى بر محصولات گوشتى و کار در آزمايشگاههاى باکتريولوژى و ... محصولات گوشتى به ندرت ايجاد بروسلوز
مىنمايد، چون ميزان ميکروارگانيسم در گوشت آلوده کم است. به علاوه خوردن گوشت خام معمول نيست.
|
|
|
بروسلا از راههاى مختلف وارد بدن مىشود و در کل شغل در اين رابطه مهم است. براى
مثال، در عربستان که از نظر بروسلوز کشورى بومى (آندميک) است، خطر عفونت تنها به
عوارض شغلى محدود نمىشود. در حالى که در ايالاتمتحده آمريکا، بيمارى بهکل خطرى
در ارتباط با شغل است. در ايران با آندميسيتهٔ بالاى بيماري، آلودگى از طريق دهان،
پوست، چشم، راه تنفسي، انتقال خون، خودتلقيحى (واکسيناتور دامپزشکي)، انتقال از
طريق جفت و انتقال فرد به فرد (شکل انتقال جنسى که بسيار نادر است (ملاحظه و گزارش
شده است. پيوند عضو (مغز استخوان) مىتواند يکى ديگر از راههاى انتقال بيمارى باشد.
|
|
بروسلا از شير مادران بيمار جدا شده است و ممکن است از طريق شير مادران آلوده، به
نوزادان شيرخوار منتقل گردد. بروسلا ممکن است در زنان باردار و مبتلا به بيمارى
فعال ازطريق جفت به جنين رسيده و موجب سقط جنين يا منجر به ايجاد بيمارى در شيرخوار
گردد. خراشهاى پوستى در حين کشتار، پوستکني، تخليه امعاء و احشام حيوان، مسير
خوبى براى ابتلاء به بروسلوز مىباشد و عدم استفاده از دستکش در اقدامهاى بالا يا
هنگام زايمان دام توسط دامپزشک مىتواند موجب انتقال بيمارى ازطريق پوست گردد (لنفادنوپاتى
زير بغل).
|