جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
مجله ویستا
جنسیتگرائی
جنسيتگرائى از روى پيشداورىها و رفتارهاى تبعيضى نسبت به يک شخص، براساس تعلق او به يکى از دو جنس، شناخته مىشود. هر چند که اين تعريف، هم رفتارهاى مربوط به زنان و هم رفتارهاى مربوط به مردان را شامل مىشود، لزومى ندارد که مدتها در تاريخ بشريت تحقيق کنيم تا نشان دهيم هميشه زنان قربانيان تبعيض جنسى بودهاند. |
سابق بر اين، مرد مىتوانست زن خود را، حتى بدون اطلاع او، طلاق بدهد. خوشبختانه امروزه، در بسيارى از جوامع، از اين نوع بىرحمىها و عقبماندگىهاى اجتماعى خبرى نيست. مثلاً، در کانادا، زن و شوهر، بدون دليل و بدون دادخواست، نمىتوانند از يکديگر جدا شوند. غير از چند مورد واقعاً شرمآور، زنان به هر صورتى که دوست دارند مىتوانند لباس بپوشند. آنها، بهعلت لباس خاصى که مىپوشند، مثلاً نقاب به چهره مىزنند يا مينىژوب مىپوشند، کنار گذاشته نمىشوند. زنان حق رأى دادن و ورود به همهٔ فعاليتهاى اجتماعي، مؤسسات آموزشى و مشاغل را دارند. آنها به بالاترين مقامهاى سياسى مىرسند و به کارهائى نظير تدريس در دانشگاه، فروشندگي، جارو کردن خيابانها، جمع کردن آشغالها، رانندگى تاکسي، کاميون، و قطارهاى زيرزمينى و ... اشتغال دارند. حتى زنها، در زمينههاى مختلف ورزشي، براى کشور خود افتخار مىآفرينند. به اين ترتيب، آيا مىتوان گفت که در کانادا جنسيتگرائى وجود ندارد؟ در افغانستان چطور؟ |
مثل مورد نژادپرستي، نبايد پيشرفتهاى بهدست آمده در اين زمينه را نديده گرفت. با اين همه، بايد واقعبين بود و مسئله را خيلى عميق بررسى کرد. از جمله، نبايد فراموش کرد که اکثر اين پيشرفتها تازه است: در سال ۱۹۴۰ بود که زنان ايالت کبک کانادا حق رأى دادن بهدست آوردند. چند سال پيش نيز زنان کويتى توانستند به پاى صندوقهاى رأى بروند. حتى در سالهاى ۱۹۶۰، اگر چک مشترک زن و شوهر را تنها زن امضاء مىکرد، هيچ بانکى وجه آن را پرداخت نمىکرد (در حالى که مىتوانست با يک امضاء نيز پرداخت شود). در واقع، وقتى بانک مىگفت که يکى از دو نفر امضاء کند، منظور آن شوهر بود! |
تصورات قالبى مربوط به جنس کدامها است؟ مسلماً، زنان متفاوت از مردان هستند، اما از چه نظر و تا چه اندازه؟ جدول زير فهرستى از تصورات قالبى مرتبط با جنس را، که مىتوان گفت جهانى است، نشان مىدهد. آيا درست است که زنان طبيعت منفعل، سلطهپذير، دو دل، هيجانى و وابسته دارند، در حالى که مردان، مصمم، فعال، قابل اعتماد، جاهطلب و منطقى هستند؟ در هر صورت، اين برداشت در تعداد زيادى از فرهنگها وجود دارد و نشان مىدهد که تصورات قالبى در مورد زنان منفى است. مثلاً، براى زنان، از نظر حساسيت، درک ديگران و خونگرمى در روابط عاطفي، تا اندازهاى برترى داده مىشود. اما، در مجموع، صفات مردانه خيلى باارزشتر از صفات زنانه است. |
اين تمايز، آشکارا در تحقيق بروورمن (Broverman) و همکاران او (۱۹۷۰) ديده شده است. آنها از متخصصان بهداشت روانى مىخواهند که يک مرد بهنجار، يک زن بهنجار و يک شخص بهنجار (بدون اشاره به جنس) را توصيف کنند. نتيجه اين مىشود که شخص بهنجار بيشتر به مرد بهنجار شباهت پيدا مىکند تا زن بهنجار. مثلاً، شخص بزرگسال و مرد بزرگسال، هر دو مستقل، فعال و رقابتکننده توصيف مىشوند. يادآورى مىکنيم که در اين تحقيق، زنان نيز همان تصورات قالبى مردان را نشان مىدهند. يعنى خود زنان نيز يک شخص بهنجار را طورى توصيف مىکنند که بيشتر به يک مرد بهنجار شباهت داشته باشد. بنابراين، بهرغم تحول ذهنى دربارهٔ نقش مردان و زنان، بهنظر مىرسد که تصورات قالبى جنسيتگرائى هميشه در ذهن مردم وجود دارد (مارتين (Martin)، در سال ۱۹۸۷). با اين همه، اگر تصورات قالبى را براساس ويژگىهاى جسمى (نيروى بازو در مقابل ظرافت)، نقشها (نانآورى در مقابل آشپزي) و صفات شخصيتى (استقلال در برابر وابستگي) طبقهبندى کنيم. تفاوتهاى بين مردان و زنان، از نظر ويژگىهاى جسمي، بيشتر از ويژگىهاى شخصيتى خواهد بود (دُکس و لوويس (Deaux And Lewis)، در سال ۱۹۸۳). |
برخى اشخاص، خود را با عبارات تصورات قالبى جنسيتگرا توصيف مىکنند. آنها، بر حسب اينکه ويژگىهاى نوع زنانه يا مردانه به خود نسبت دهند، اصطلاحاً گفته مىشود که جهتگيرى زنانه يا مردانه دارند. برخى ديگر خود را طورى توصيف مىکنند که گوئى صفات مردانه و زنانه را بهطور يکسان دارند: در آنصورت گفته مىشود که آنها جهتگيرى دو جنسيتى دارند (بم، ۱۹۷۴). بالاخره، اشخاص ديگرى نيز وجود دارند که تنها خودشان را به کمک ويژگىهاى فرضى زنانه و مردانه توصيف مىکنند: در اين حالت گفته مىشود که آنها جهتگيرى خنثى دارند. |
صرفنظر از اينکه يک فرد چگونه خود را توصيف کند، تصورات قالبى جنسيتگرا در همهٔ مردم به يک شدت ديده نمىشود. برخى اشخاص دنيا را دقيقاً به دو جنس تقسيم مىکنند. بهنظر آنها، طرحوارهٔ جنس، زمانىکه دربارهٔ ديگران قضاوت مىکنند، ملاک مهمى است. به سخن ديگر، برخى اشخاص، براساس زن يا مرد بودن ديگران دربارهٔ آنها قضاوت مىکنند (بم، ۱۹۸۱). |
حال مىتوان پرسيد که گستردگى تفاوتهاى واقعى زنان و مردان تا چه اندازه است؟ اين سؤال خيلى اهميت دارد، زيرا پاسخى که براى آن تهيه خواهد شد، تصورات قالبى را تائيد خواهد کرد يا آنها را زير سؤال خواهد برد. از طرف ديگر، بهعلت پيامدهاى احتمالي، پژوهشگرانى که در اين حوزه کار مىکنند، بايد در انتقال مشاهدات خود خيلى محتاط باشند. بهعنوان مثال، تنها براساس نتايج تحقيق تکرار نشده به تفاوتهاى واقعى زنان و مردان رأى دادن، بىاحتياطى خواهد بود. بهعلاوه، تائيد تفاوت بين مردان و زنان، بدون تصريح گستردگى آن، کارى غيرمسؤولانه خواهد بود. در واقع، تفاوت مورد مشاهده، حتى اگر از نظر آمارى معنىدار باشد، آنقدر ظريف خواهد بود که عملاً نخواهد توانست اکثر مردان و زنان را شامل شود، و نبايد گفت که 'مردان و زنان در فلان ويژگى تفاوت دارند' . از طرف ديگر، تائيد يک تفاوت واقعي، بر حسب اينکه پژوهشگران آن را به تفاوت در يادگيرى نسبت دهند يا به تفاوت از نظر زيستي، باز هم اثرى متفاوت خواهد داشت (هايد (Hyde)، در سال ۱۹۹۴). |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست