احساس امنيت کودک شما در اين سن بسيار شکننده مىباشد. تمام چيزهائى که در برخى امور ناچيز توليد اشکال کند و يا منجر به شکست گردد، باعث مىشود اعتمادبهنفس او دچار خدشه گشته، در او احساس عدم امنيت ايجاد کند. تحقيقات روانشناسى نشان مىدهد کودکى که اعتمادبهنفس ندارد نسبت به آنچه از توانائى عقلى و هوشى وى انتظار مىرود، کارهاى خود را بدتر انجام مىدهد و مشکلات بزرگترى در ايجاد دوستىهاى جديد نسبت به ديگر بچههاى همسن از خود نشان مىدهد. او به کمک و حمايت شما احتياج دارد تا احساس امنيت بيشترى کند.
|
|
| اقداماتى براى پاسخ به احساس عدم امنيت کودکان
|
|
يک کودک در اين سن هنگام مواجهه با يک مبارزهٔ جديد، احساس عدم امنيت زيادى مىکند، چرا که نسبت به توانائى خود براى مقابله اطمينان ندارد. بههر حال، به احتمال زياد او از آنچه فکر مىکند تواناتر است؛ فقط نياز دارد که موفقيت را تجربه کند تا به خود او ثابت شود که مىتواند اوضاع را تحت کنترل درآورد. اگر مثلاً تنها به اين دليل که مىداند فردا در مدرسه برنامهٔ رنگآميزى و نقاشى دارد و خيلى خوب در اين کار مهارت ندارد، نگران است. بنابراين ترتيبى دهيد تا روز قبل در خانه تمرين کند. اين کار احساس عدم امنيت او را کاهش مىدهد. در ضمن به نقاط قوت و استعدادهاى او اشاره کنيد.
|
|
|
|
| اکراه و بىميلى نسبت به بازى کردن با دوستان
|
|
احساس عدم امنيت، ميزان لذت بردن او از بودن با ديگر کودکان همسن و سال را کاهش مىدهد؛ با آنها احساس ايمنى نمىکند؛ ترجيح مىدهد در خانه بماند و شما مشاهده مىکنيد که با بچههاى ديگر با بدخلقى و بهطور کلى بدون علاقه بازى مىکند.
|
|
| نسبت به خودنگرشى غيرمحترمانه دارد
|
|
هيچ چيز براى او ارزشمند نيست. بهجاى تکميل نقاشى خود آن را مچاله کرده، و در سطل زباله مىاندازد. همچنين آنقدر احساس امنيت نمىکند تاکارى را که انجام داده به ديگران نشان دهد و اين در واقع بهخاطر ترس از آن است که مورد تائيد قرار نگيرد.
|
|
| وقتى فعاليت جديدى به او پيشنهاد مىشود، هراسان مىگردد
|
|
وقتى به کودک خود شرح مىدهيد که فعاليت جديدي، مثل آموزش موسيقى را براى اوقات فراغت او مىخواهيد تدارک ببينيد، بهوضوح مشاهده مىکنيد که از قبول اين ايده شانه خالى مىکند؛ چهرهاش درهم مىرود، شانههاى او آويزان مىگردد و حتى ممکن است چند قدم عقب برود.
|
|
|
هنگام جداشدن از شما اشک مىريزد و پرتنش مىباشد
|
|
بهعنوان مثال وقتى او را به مهد يا مدرسه مىسپارد دوست ندارد از کنار او برويد. بنابراين فکر نکنيد که چيزى در آنجا باعث ترسش شده است بلکه زبان بدن او به ما مىگويد از اينکه تنها باشد احساس امنيت نمىکند.
|
|
| عدم اشتياق و يک بىاحساسى عمومى مشاهده مىگردد
|
|
در کنار ديگر هيجانات و عواطف، احساس عدم امنيت مىتواند کودک شما را بهسوى يک بىعلاقگى و تنبلى مزمن سوق دهد. اين بىحالى و سستى در حرکات بدنى و خستگى در بيان چهرهاى مىتواند يک روش غيرکلامى براى گفتن اين باشد که او احساس امنيت نمىکند.
|