|
با توجه به ماهيت عمومى عرضهٔ جهانگردى و تقاضاى جهانگردى تعادل عمومى در بازار سفر و جهانگردى ممکن است مانند شکل (تعادل در جهانگردي) ظاهر شود.
|
|
|
|
|
شکل B موقعيت کوتاهمدت را فرض مىکند که در آن D1D1، تقاضاى کل جهانگردان براى يک مقصد، پديدهٔ 'چسبندگي' قيمت را منعکس مىنمايد. اين پديده را خصوصيتهاى متفاوت محصول و رقابت ناقص در ميان عرضهکنندگان پديد آورده است. منحنى عرضهٔ SS1 در Qc به بالاترين ظرفين خود مىرسد و در قيمت تعادلى Pe، ضرايب اشغال برابر با نسبت OQe/OQc درصد است. اگر در Pe، منحنى عرضه و تقاضا، قسمتهاى افقى بلندى داشتند مقدار تعادلى واحد Qe بهدست نمىآيد بلکه چند مقدار تعادلى حاصل مىشد که آنها را مىتوان تعادل راضىکننده تلقى کرد.
|
|
| جيرهبندى براى تخصيص منابع مسافرتى و جهانگردى
|
|
در بعضى بازارهاى سفر و جهانگردي، قيمت نقش کمى ندارد يا نقشى ايفاء نمىکند و بنابراين، در اين بازارهاى تعيين سطح تعادلى فعاليت بسيار دشوار است. اين وضع بهويژه در اقتصادهاى با برنامهريزى متمرکز وجود دارد. در اين کشورها جهانگردى به منزلهٔ حقوق اجتماعى تلقى مىشود و از سالها پيش، به نام جهانگردى اجتماعى شناخته شده است. در طرحهاى جهانگردى اجتماعي، دولت يا اتحاديههاى کارگرى تعطيلات يا ساير فرصتهاى اجتماعى را بين گروههاى مختلف که معمولاً کارگران يا گروههاى محروم هستند جيرهبندى مىکند. در اين کشورها دولت دربارهٔ اختصاص تسهيلات و بودجه به برنامههاى جهانگردى تصميمگيرى مىکند. بنابراين، خود جهانگردان قدرت کمى در انتخاب تقاضا دارند اما جهانگردى را به رايگان بهدست مىآورند يا به قيمت اعلام شده.
|
|
|
وضعيت تعادلى و کنترل قيمت
|
|
جهانگردى برخلاف کالاهاى اساسى و مايحتاج ضرورى مصرفکننده، نمىتواند نمونههاى زيادى از دخالت دولت براى کنترل قيمت را ارائه کند. با وجود اين، گاهى دولتها براى وضع قيمت معين، يک دامنهٔ قيمتى و حداکثر يا حداقل قيمت در بعضى فعاليتهاى جهانگردى دخالت مىکنند. در بعضى کشورها، قيمت بليط پروازهاى داخلى هنوز تحت کنترل دولت است يا در راستاى نظام درجهبندى اجبارى سکونتگاهها، قيمت اقامتگاه دامنهٔ معينى دارد و مسلّماً، خريد و فروش ارز بايد در چارچوب نرخهاى رسمى انجام گيرد. اگر قيمت کنترل شده و قيمت تعادلى بازار همسو باشند مسئلهاى پيش نمىآيد، در غير اينصورت، مازاد تقاضا يا عرضه پديد خواهد آمد.
|
|
فرض کنيد که جهانگردان خارجى از کشورى ديدن کنند که پول آن، ذيلچ بهصورت غير واقعى در سطح بالائى ارزشگذارى شده باشد. جهانگردان مايل نيستند مقدار زيادى از پول خود - براى مثال، دلار - را به ذيلچ تبديل کنند زيرا نرخ مبادلهٔ بالائى دارد. شکل E اين امر را نشان مىدهد. در اين شکل Pe، عرضه و تقاضاى تعادلى ذيلچ در بازار آزاد (براى جهانگردي) را نشان مىدهد.
|
|
|
|
|
اگر نرخ مبادله تحت کنترل، برابر با Pc ذيلچ به هر دلار باشد مازاد عرضهٔ ذيلچ پيش خواهد آمد زيرا چهانگردان مايل هستند تنها Q1 واحد ذيلچ بخرند و Q2 - Q1 نشانگر تمايل برآورده نشدهٔ عرضهکنندگان پول کشور مقصد براى 'گرفتن' دلار بيشتر از جهانگردان است. مازاد عرضهٔ ذيلچ در بازار رسمى ممکن است با داد و ستد آن در بازار سياه حذف شود. براى موازنهٔ مازاد عرضهٔ Q2 - Q1، نرخ مبادلهٔ Pb در بازار سياه مورد نياز است تا بتوان تقاضاى جهانگردان براى Q2 - Q1 واحد ذيلچ را پديد آورد. در بسيارى از کشورها، نرخ مبادلهٔ ارز براى جهانگردان، در بازار سياه کمتر از نصف نرخ بازار رسمى است.
|
|
تحليل بالا هرچند تنها يک جنبه از مخارج جهانگردان را دربر مىگيرد اما همين جنبهٔ مىتواند اثرات چشمگيرى بر تعادل عمومى بخش سفر و جهانگردى در هر کشور داشته باشد. در مثال فوق، اگر بازار سياه ارز وجود نمىداشت جهانگردان در مجموع، تمايل کمترى براى جهانگردى در آن کشور مىداشتند و در نتيجه، آن کشور نه فقط در پول خود بلکه در زمينهٔ اقامتگاه و کليهٔ تسهيلات جهانگردى دچار مازاد عرضه مىشد.
|