بعضی از اختلالات اضطرابی، مثل اختلال استرس پس از تروما، اساساً با رواندرمانی معالجه میشوند، بقیه، مثل فوبی، اضطراب فراگیر، اختلال پانیک، اختلال وسواس فکری - عملی با دارو یا با درمان همراه داروئی و رواندرمانی، معالجه میگردند (۱).
(۱) . بیماری از دو ماه قبل، متعاقب سانحه رانندگی شدید که منجر به فوت چند نفر و جراحت خود او شده، دچار وحشت و ترس شدید و احساس درماندگی شده است. مرتباً صحنه تصادف را یادآوری کرده و دچار وحشت میگردد. از سوار شدن به اتومبیل پرهیز میکند. دچار اختلال خواب، تحریکپذیری و اشکال تمرکز شده است. درمان اولیه در این بیمار کدام است؟
(دستیاری بهمن ۸۰)
الف ـ ترانیل سیپرومین
ب ـ الکتروشوک
ج ـ رواندرمانی
د ـ هالوپریدول
پاسخ: گزینه ج
روانشناختی
اطلاعاتی که در زیر میآید، بهعنوان مقدمهای به مبحثی است که با جزئیات بیشتر در مبحث رواندرمانی مورد بحث قرار گرفته است.
- رواندرمانی حمایتی:
این روش، مفاهیم روانکاوی و ائتلاف درمانی برای بهبود قدرت سازگاری و تطابق را بهکار میگیرد. مکانیسمهای دفاعی تطابقی مورد تشویق قرار میگیرند و تقویت میشوند، و آنها که تطابقی نیستند منع میگردند. درمانگر به واقعیتسنجی کمک میکند و ممکن است توصیههائی در مورد رفتار فرد نداشته باشد.
- رواندرمانی مبتنی بر بینش:
هدف از این درمان افزایش بینش بیمار نسبت به تعارضهای روانشناختی خود است، که اگر حل نشود، میتواند بهصورت رفتارهای علامتدار ظاهر شود (مانند اضطراب، فوبی، وسواس فکری و وساس عملی، و واکنشهای استرس پس از تروما)، این درمان بهخصوص در این موارد اندیکاسیون دارد:
۱. نشانههای اضطرابی واقعاً ثانویه به تعارضهای زمینهای ناخودآگاه باشد.
۲. با وجود درمانهای رفتاری یا داروئی، اضطراب ادامه داشته باشد.
۳. بعد از اینکه علایم اصلی بهبود یافت. نشانههای جدید اضطراب ظاهر شود (جانشین شدن علایم).
۴. اضطراب کمتر اختصاصی باشد.
- رفتاردرمانی:
فرض بر این است که بدون ایجاد بینش روانشناختی به علل زمینه، میتوان تغییر ایجاد کرد. تکنیکهای مورد استفاده شامل تقویت مثبت و منفی، حساسیتزدائی منظم (systematic desensitization)، غرفهسازی (flooding)، غرقهسازی تجسمی (implosion)، مواجهسازی تدریجی، جلوگیری از پاسخ، وقفه در فکر (stop-thought)، تکنیکهای آرمیدگی (relaxation)، درمان کنترل پانیک، خود - بازنگری، هیپنوتزم است.
۱. رفتاردرمانی برای رفتارهای واضحاً غیرتطابقی، مشخص و محدود (مثل حملههای پانیک، فوبی، اعمال وسواسی، افکار وسواسی) اندیکاسیون دارد. رفتار وسواسی معمولاً از افکار وسواسی بهتر پاسخ میدهد.
۲. روشهای فعلی در درمان اختلالات اضطرابی شامل ترکیبی از روشهای داروئی و رفتاری است.
۳. نظر فعلاً بر این است که اگرچه داروها در ابتدا میتوانند اضطراب را کاهش دهند، ولی درمان داروئی به تنهائی با عود زودرس همراه است. پاسخدهی بیمارانی که همزمان با درمانهای شناختی و رفتاری درمان میشوند واضحاً و بهطور ثابت، بهتر از پاسخ کسانی است که تنها دارو مصرف میکنند.
- شناخت درمانی:
این روش بر این منطق استوار است که رفتار غیرتطابقی ثانویه با اعوجاجهائی [شناختی] است که مردم در مورد درک از خودشان و اینکه دیگران چگونه آنها را میبینند، دارند. درمان، کوتاهمدت و به شکل تعاملی است. در آن تکالیف اختصاصی که بین جلسهها انجام میشود و روی تصحیح فرضیهها و شناختهای انحرافی تمرکز میکند، استفاده میشود. رویاروئی و بررسی موقعیتهائی که موجب اضطراب بینفردی و افسردگی خفیف همراه با آن میگردد، اهمیت داده میشود.
- گروهدرمانی:
محدوده گروهها متفاوت است. بعضی از نها تنها حمایتی هستند و توانائیهای اجتماعی را افزایش میدهند و بعضی دیگر بر بهبودی علایم اختصاصی تأکید دارند و بعضی از آنها اساساً مبتنی بر بینش میباشند. از نظر تشخیص، گروهها ممکن است همگن (homogeneous) یا ناهمگن (heterogeneous) باشند. گروههای همگن معمولاً در درمان تشخیصهائی همچون اختلال استرس پس از تروما، که در آن درمان با هدف آموزش مقابله با استرس است، بهکار میرود.