|
|
چندين جنس از قارچها مىتوانند باعث عفونت موکورمايکوز شوند که شايعترين آنها در انسان، ريزوپس (Rhizopus)، ريزوموکور (Rhizomucor) و کانينگهاملا (Cunninghamella) هستند. اين ارگانيسما در همه جاى طبيعت يافت مىشوند؛ انتقال از شخص به شخص صورت نمىگيرد. بيمارى عمدتاً محدود به کسانى است که بيمارى زمينهاى شديدى دارند. موکورمايکوز سينوسهاى پارانازل و بينى (موکورمايکوز رينوسربرال) بهطور کالسيک در افرادى ديده مىشود که ديابت بد کنترل شده دارند. گيرندگان پيوند اعضاء، افراد مبتلا به بدخيمىهاى خوني، يا کسانىکه بهطور بلندمدت با دفروکسامين درمان شدهاند، مستعد ابتلاء به موکورمايکوز ريه يا سينوس هستند. موکورمايکوز گوارش مىتواند در شرايط مختلفى ايجاد شود از جمله اورمي، سوء تغذيه شديد و بيمارىهاى اسهالي. بدون توجه به محل آناتوميک عفونت، تهاجم هايفا به عروق از يافتههاى بارز است و باعث نکروز ايسکميک يا هموراژيک مىشود.
|
|
|
عفونت بينى و سينوسهاى پارانازل با تابلوى بالينى مشخص تب خفيف، درد مبهم سينوس و گاهى اوقات ترشح خونى رقيق از بينى تظاهر مىکند؛ پس از چند روز دوبيني، افزايش تب و اختلال در وضعيت ذهنى ايجاد مىشود. در معاينه ممکناست کاهش ژنراليزه حرکات يک چشم، کموزيس، پروپتوز، شاخک بينى نکروزه يا قرمز تيره در سمت مبتلا، و يک منطقه نکروز با حاشيه کاملاً مشخص در کام سخت (که از خط وسط تجاوز نمىکند) يافت شود. تهاجم به کره چشم يا شريان افتالميک ممکن است باعث کورى شود، تهاجم به کاسهٔ چشم نيز مىتواند به ترومبوز سينوس کاورنو بيانجامد. موکورمايکوز ريوى خود را بهصورت يک پنومونى نکروزان شديد و پيشرونده نشان مىدهد.
|
|
|
تشخيص بهطور تيپيک با بافتشناسى است. عوامل ايجادکننده موکورمايکوز بهصورت هايفاهاى پهن (که بهندرت سپتوم دارند) و با طول ۵۰-۶ μm ديده مىشوند. کشت بايستى صورت بگيرد هر چند که نتيجه گرفتن از آن اندک است. براى ارزيابى وسعت سينوزيت قبل از عمل و پيگيرى بيمار پس از عمل، CT و MRI کمککننده مىباشند.
|
|
|
کنترل ديابت و کاهش سرکوب سيستم ايمني، درمان موکورمايکوز را تسهيل مىکند. ضايعات کرانيوفاشيال نياز به دبريدمان وسيع جراحى و ۱۲-۱۰ هفته درمان وريدى با آمفوترسين B در حداکثر دوز خود (روزانه ۵/۱-۱ mg/kg) دارند. درمان در ۵۰ درصد از موارد حاصل مىشود.
|