بيشتر پرندگان از جمله ماکيان فقط داراى يک تخمدان فعال هستند که در طرف چپ قرار گرفته و تخمدان راست فعاليتى ندارد و تقريباً از بين رفته است.
تخمدان مرغ بالغ شبيه به يک خوشه انگور است که در آن تعدادى زرده در مراحل مختلف رشد وجود دارد که به آنها اووسيت مىگويند. عدهاى از آنها بسيار ريز و عدهاى درشت و قابل رؤيت مىباشند. از رسيدن اين اووسيتها زرده کامل و رسيده حاصل مىشود ولى بايد در نظر داشت که يک مرغ تمام آنها را نمىتواند به مراحل آخر برساند.
طبق مطالعات Pearl و Schope که در سابل ۱۹۲۱ در روى ۲۴ مرغ انجام گرفته تعداد اووسيتهائى که با چشم غير مسلح شمارش کردهاند و در حدود ۱۸۰۶ عدد بوده و اين عدد به مراتب بيشتر از تعداد بيشترى اووسيتهاى بسيار کوچک را تشخيص داد. بههر حال در هنگام بلوغ و شروع تخمگذارى تعداد کمى از اين تخمها شروع به افزايش حجم و اندازه خود مىکنند. بهطورىکه پس از مدت کمى قطر آنها به ۶ ميلىمتر و حتى بيشتر مىرسد. در حدود ۱۰-۶ روز قبل از تخمگذارى يکى از تخمها غفلتاً و بهسرعت شروع به رشد مىکند بهطورى که سرعت رشد ۲۵ بار بيش از قبل مىگردد و روزانه يک لانه به ضخامت ۲ تا ۴ ميلىمتر به آن اضافه مىشود اين تخمها داراى يک غشاء و تيلين خود بهوسيله يک وزيکول از بافت رابط پوشيده مىشود که در اين حالت به آن Follicle مىگويند و دور هر فوليکول را يک شبکه از مويرگ خونى احاطه کرده است. بهوسيله اين مويرگها مواد غذائى به فوليکول مىرسد و تشکيلات زرده شروع به افزايش مىنمايد. زرده رسيده بهطور معمول داراى قطرى در حدود ۴۰ ميلىمترى است.
اندازه زرده در روى اندازهٔ تخممرغى که بعد توليد مىشود مؤثر است. معمولاً هرچه زرده بزرگتر باشد تخممرغ به همان نسبت بزرگ است زيرا سبب تحريک بيشتر غدد مترشحه کانالهاى عبور مىگردد و در نتيجه سفيده بيشترى ترشح مىشود و پوسته نيز بزرگتر خواهد شد.
تخمافشانى (Ovulation) يا رها شدن زرده
به مرور به قطر زرده افزوده مىشود وقتى که قطر آن به اندازه کافى رسيد فوليکول در جائى که رگهاى خونى وجود ندارد ترک برمىدارد (Stigma)، و زرده به داخل شيپور با مجراى فانل مىافتد. در اين صورت تخمافشانى بدون خونريزى انجام مىگيرد. ولى گاهى اوقات بهخصوص در بعضى نژادها و بعضى افراد فوليکول از جائى ترک برمىدارد که داراى رگ خونى است.
در اين صورت خونريزى مختصرى ايجاد مىشود و همراه با زرده چند لکه خون جدا مىشود و تخممرغ با لکه خونى يا (Blood spot) ايجاد مىشود. مطالعات اخير نشان داده است که اين امر ارثى است از اينرو بايستى چنين مرغها را در گله هرچه زودتر شناخت و حذف نمود.
گاهى اوقات زرده بهجاى اينکه در داخل مجرا بيفتد در حفره بطنى رها مىشود در اين صورت ممکن است مايه آن جذب گردد. يا در حفره بطنى باقى بماند و توليد تومور کند و اين حالت اغلب دير يا زود سبب مرگ مرغ مىگردد.
نطفهدار شدن تخممرغ (Fertilization)
در هنگام جفتگيرى سلولهاى اسپرماتوزوئيد به داخل کلوآک ريخته مىشود در اين صورت اسپرماتوزوئيدها بهسوى نواحى بالائى مجراى تخم حرکت مىکند.
حرکت اسپرماتوزوئيدها بسيار سريع مىباشد. بهطورىکه فاصله ابتدا و انتهاى مجراى تخم را يکساعته طى مىکنند. سرعت حرکت اسپرماتوزوئيدها در مقايسهٔ با انسان مانند آن است که انسان ۱۲ کيلومتر راه را در يک ساعت طى مىکند. برخورد اوول و اسپرماتوزوئيد يا بارورى فقط در ناحيه فانل صورت مىگيرد. معمولاً زرده بعد از رها شدن در اين ناحيه براى مدت چند دقيقه توقف مىکند و اسپرماتوزوئيدهائى که خود را به اين ناحيه رساندهاند با اوول برخورد مىکنند علت حرکت اسپرماتوزوئيدها بهسوى بالاى مجراى توليد تخم و بهطرف اوول هنوز بهخوبى شناخته نشده است ولى به عقيده عدهاى ممکن است در اثر عوامل شيميائى باشد.
معمولاً در جائى که اسپرم وارد اوول مىشود جدار اوول برجسته مىگردد و سر اسپرماتوزوئيد را به داخل خود مىکشد. در اين موقع ساختمان و وضعيت شيميائى تخم بارور شده تغيير مىکند بهطورىکه اسپرمهاى جديد نمىتوانند وارد آن شوند.
عدهاى ديگر عقيده دارند که اسپرماتوزوئيد و اوول داراى بار الکتريکى متضاد هستند وقتى که با هم برخورد مىکنند سلولل تخم داراى بار الکتريکى خنثى مىشود و اسپرماتوزوئيد را از خود مىراند. به هر حال وقتى که اسپرماتوزوئيد وارد اوول شد دم آن مىافتد. تخم بارور شده با زيگوت (سلول تخم) Zygote تشکيل مىشود.
زيگوت بهمحض تشيکل براى تقسيم شدن و تغييرات آماده مىشود. اين عمل تا حدود ۲۴ ساعت بعد که تخم در اوىدوکت باقى مىماند ادامه پيدا مىکند و از نظر اندزاه و حجم افزايش مىيابد و توليد رويان يا Spot Germ را در کنار و بالاى زرده مىنمايد.