سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

خوش آن شبی که ز رویش نقاب برخیزد


خوش آن شبی که ز رویش نقاب برخیزد    گشاده روی سحرگه ز خواب برخیزد
علی‌الصباح نشیند چو مه به مجلس می    شبانه با رخ چون آفتاب برخیزد
ز تاب می گل رویش چنان برافروزد    که سنبل سر زلفش ز تاب برخیزد
بیاد آن مه خرگه نشین چو بارم اشگ    به شکل خوی که از آن صد حباب برخیزد
شبی بود که چو از خواب دیده بگشایم    به دیده‌ام تو نشینی و خواب برخیزد
بهر زمین که خرامی چو آهوی مشگین    ز خاک رایحه مشگ ناب برخیزد
چو محتشم ز دل گرم اگر برآرم آه    ز دود آن همه بوی کباب برخیزد


همچنین مشاهده کنید