جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا
بی لعل لبت وصف شکر مینتوان کرد
|
همچنین مشاهده کنید
- عشق را بیخویشتن باید شدن
- دل ز دستم رفت و جان هم، بی دل و جان چون کنم
- گاهیم به لطف می نوازی
- چون تو جانان منی جان بی تو خرم کی شود
- آههای آتشینم پردههای شب بسوخت
- تا دردی درد او چشیدیم
- هر شب دل پر خونم بر خاک درت افتد
- از سر زلف دلکشت بوی به ما نمیرسد
- گر مرد رهی ز رهروان باش
- روی تو شمع آفتاب بس است
- لوح چو سیمت خطی چو قیر بر آورد
- گر یار چنین سرکش و عیار نبودی
- ای آفتاب سرکش یک ذره خاک پایت
- جهانی جان چو پروانه از آن است
- دی ز دیر آمد برون سنگین دلی
- اکنون که نشانهی ملامیم
- آن دهان نیست که تنگ شکر است
- خطی از غالیه بر غالیهدان آوردی
- مستغرقی که از خود هرگز به سر نیامد
- درآمد دوش ترکم مست و هشیار