شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

امشب آن نیست که در خواب رود چشم ندیم


امشب آن نیست که در خواب رود چشم ندیم    خواب در روضه رضوان نکند اهل نعیم
خاک را زنده کند تربیت باد بهار    سنگ باشد که دلش زنده نگردد به نسیم
بوی پیراهن گم کرده خود می‌شنوم    گر بگویم همه گویند ضلالیست قدیم
عاشق آن گوش ندارد که نصیحت شنود    درد ما نیک نباشد به مداوای حکیم
توبه گویندم از اندیشه معشوق بکن    هرگز این توبه نباشد که گناهیست عظیم
ای رفیقان سفر دست بدارید از ما    که بخواهیم نشستن به در دوست مقیم
ای برادر غم عشق آتش نمرود انگار    بر من این شعله چنانست که بر ابراهیم
مرده از خاک لحد رقص کنان برخیزد    گر تو بالای عظامش گذری وهی رمیم
طمع وصل تو می‌دارم و اندیشه هجر    دیگر از هر چه جهانم نه امیدست و نه بیم
عجب از کشته نباشد به در خیمه دوست    عجب از زنده که چون جان به درآورد سلیم
سعدیا عشق نیامیزد و شهوت با هم    پیش تسبیح ملایک نرود دیو رجیم


همچنین مشاهده کنید