|
|
|
در اين نوع از ارتباط کلامى قائل شدن ارزش براى عواطف و احساسات فراگيران با بکارگيرى جملاتى نظير احساس تو را درک مىکنم، مىدانم تو چه مىگويي و نمونههايى از اين قبيل همراه است. مسلماً، اين پذيرش احساس تنها شامل زمان حال نبوده و تمامى عواطف و احساسات تلخ و شيرين زندگى شاگرد در گذشته را دربر خواهد داشت.
|
|
اگرچه انسانها در زندگى روزمرهٔ خود نسبت به احساسات و عواطف يکديگر واکنش مناسب نشان مىدهند، ابراز اينگونه عکسالعملها در کلاس درس هميشه و در همهٔ معلمان مشاهده نمىشود. بررسى علت اين پديده را شايد بتوان در مقام و مرتبت و يا موقعيت شغلي معلمان جستجو کرد. از آن گذشته، اغلب اوقات معلمان عواطف و احساسات شاگردان خود را سطحى و بىاساس تلقى مىکنند درحالى که مسئله تنها در اين خلاصه مىشود که شاگردان معمولاً از حيث اطلاعات و تجربيات زندگى در سطحى پايينتر از ما قرار دارند و از لحاظ عواطف و احساسات انسانهاى کاملى بهشمار مىروند. در هر حال، درک و رعايت اينگونه مسائل ازطرف معلمان به برقراى يک ارتباط کلامى خوب با شاگردان کمک مؤثرى خواهد کرد.
|
|
|
پذيرش عقايد از بسيارى جهات شبيه نوع اول روش غيرمستقيم (پذيرش احساس) است با اين تفاوت که دراينجا عقايد و افکار جايگزين عواطف و احساسات مىشود. نکته مهم در اين رابطه اين است که منظور ما از پذيرش عقايد اين نيست که ما بدون چون و چرا عقايد فراگيران را بپذيريم بلکه منظور ما اين است که اجازه ابراز عقيده را ازجانب فراگيران به آنان بدهيم.
|
|
بدين ترتيب، ممکن است شاگرد درمورد مسئلهاى اظهارنظر کرده و پيشنهاداتى را ارائه نمايد. اين اظهارنظر يا پيشنهاد ممکن است توسط معلم تکرار شده و مورد تعبير و تفسير قرار گيرد. در اينجا پذيرش عقايد يا پيشنهادات شاگردان با بکارگيرى عبارات نظير پيشنهاد شما مناسب است نشان دهندهٔ اين است که نظر و پيشنهاد شاگردان چيزى بيش از يک پاسخ است. پذيرش عقايد باعث تشويق شاگردان به اظهارنظر و در نتيجه رشد نيروى تفکر در فراگيران مىشود.
|
|
|
ارتباط کلامى حاصل از تحسين و تشويق مملو از کلمات و جملاتى است که موجب انبساط فراگيران شده و درنتيجه کلاس را از يکنواختى کسلکنندهاى که معمولاً بر کلاسها غلبه دارد خارج مىکند. يک معلم خوب قادر است کار تشويق را تنها با ابراز يک کلمه نظير آفرين و يا عبارات کوتاهى نظير کار شما بسيار خوب است و يا کارتان را ادامه دهيد و نظاير آن انجام دهد.
|
|
|
منظور از سؤالات اين طبقه، آندسته از پرسشها است که معلمان انتظار پاسخ آنها را دارند. بنابراين چنانچه معلم کار خود را با سؤالى شروع کرده و بلافاصله موضوع را با ادامهٔ بيان خود دنبال کند، مسلم است که از شاگردان انتظار پاسخ را ندارد. سؤالات مربوط به اين طبقه مىتوانند در انواع متفاوتى قرارگيرند نظير سؤالاتى که در ذهن شاگردان تصوير مشخصى را بوجود مىآورند مثل جدول ضرب و سؤالاتى که پاسخ آنها شامل محدوديت خاصى نمىشود و مىتواند جوابهاى گوناگون داشته باشد.
|