پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا
تورم و تشکلهای تجاری در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰
موفقیت عظیم دو فرمول سینمائی در ۱۹۷۰، قصهٔ عشق (آرتور هیلر) و فرودگاه (جرج سیتُن) هالیوود را در مسیر فیلمهای سینمائی پرهزینهٔ تودهپسند انداخت و دههٔ ۱۹۷۰ شاهد تورمی در هزینههای تولید بود که در تاریخ صنعت سینمای آن بیسابقه است. دههٔ ۱۹۷۰ دههٔ فیلمهای داغ و داغتر بود - ماجراهای پوزییدُن (رانلد نیم، ۱۹۷۲)؛ پدر خوانده (فرنسیس فورد کوپولا، ۱۹۷۲)؛ جنگیر (ویلیام فریُکین، ۱۹۷۳)؛ نیش (جُرج روی هیل، ۱۹۷۳) آسمان خراش جهنمی (جان گیلِرمین، ۱۹۷۴)؛ آروارهها (استیون اسپیلبرگ، ۱۹۷۵)؛ جنگ ستارهها (جرج لوکاس، ۱۹۷۷)؛ تب شنبهشب جان بَدهام، (۱۹۷۷)؛ گریز (رَندال کلایزر، ۱۹۷۸)؛ سوپرمن (ریچارد دانر، ۱۹۷۸) - و فیلمهائی هم داغتر - مسیح، ستارهٔ ستارگان (نُرمن حیوسُن، ۱۹۷۳)؛ بانوی خوشاقبال (استنلی دانِن، ۱۹۷۵)؛ هیندنبورگ (رابرت وایز، ۱۹۷۵)؛ گِیبل و لُمبارد (سیدنی ج. فیوری، ۱۹۷۶)؛ ساحر/مزد ترس (ویلیام فریدکین، ۱۹۷۷)؛ جادوگر (سیدنی لومت، ۱۹۷۸)؛ و فیلم سال ۱۹۴۱ (استیون اسپیلبرگ، ۱۹۷۹). بین ۱۹۷۲ و ۱۹۷۷ بودجهٔ متوسط یک فیلم تا ۱۷۸ درصد با چهار برابر نرخ تورم عمومی بالا رفت. تا پایان ۱۹۷۹ هزینهٔ متوسط تولید تقریباً دو برابر سال ۱۹۷۷ شد و بهرقم بهتآور ۵/۷ میلیون دلار برای هر فیلم رسید. لذا هنگامی فیلمها سودآور میشدند که توفیق تجاری عظیمی بهدست میآوردند. به همین جهت مخاطرهٔ مالی تولید فیلم بسیار بالا رفت، پس هر سال فیلم کمتری ساخته شد. بهعلاوه، افزایش مداوم بودجهٔ فیلم هزینهٔ طراحی تبلیغات و بازاریابی را بالا میبرد تا فروش فیلم تضمین شود، و این هزینه معمولاً دو برابر قیمت تمام شدهٔ فیلم برآورد میشد. |
در ۱۹۷۵ دیگر بعید نبود که کمپانیهائی مانند پارامونت یا فاکس قرن بیستم همهٔ سرمایهٔ سالانهٔ خود را وقف پنج یا شش فیلم سدشکن (بلاکباستر)، با هزینهٔ متوسط چهار تا هفت میلیون دلار کنند. در ۱۹۷۷ حداقل یک کمپانی (کلمبیا) همهٔ سرمایهاش، یعنی بیستمیلیون دلار، را صرف ساختن تنها یک فیلم کرد (مواجههٔ نزدیک از نوع سوم)، و از آن پس بودجههای پانزده تا بیست میلیون دلاری رقم متعارفی به حساب میآمد. هزینهٔ فیلمهای آخرالزمان، اکنون (۱۹۷۹) از فرنسیس فورد کوپولا و سفر فضائی (۱۹۷۹) از رابرت وایز به بالاترین حد، یعنی به ترتیب چهل و چهل و دو میلیون دلار رسید. مجموع هزینههای تولید سوپرمن، قسمت اول و دوم (ریچارد دانر، ۱۹۷۸؛ ریچارد لستر، ۱۹۸۰) را بیش از شصت میلیون دلار تخمین زدهاند. اگرچه سودی که از فیلمهای موفق آروارهها یا جنگ ستارهها بهدست آمد عظیم بود، اما شکست یک فیلم پرهزینه میتوانست پروندهٔ یک استودیو را ببندد. این حقیقت که در ۱۹۷۸ حدود سه هزار فیلمساز برای ساختن فیلم مهم رقابت میکردند نشان از محدودیتهائی دارد که بر سینمای معاصر آمریکا سایه افکنده بود. |
وخیمتر از محدودیتهای ذکر شده آن بود که در تلاطمهای اجتماعی و مالی دههٔ ۱۹۶۰ بیشتر استودیوهای تثبیت شدهٔ هالیوود به ناچار در مجتمعهای مختلط عظیم تجاری مستحیل شدند. یونیورسال در ۱۹۶۲ در شرکت موسیقی آمریکا (MCA,Inc)؛ پارامونت در ۱۹۶۶ در صنایع گلف و وسترن تحلیل رفت؛ یونایتد آرتیستز در ۱۹۶۷ به شرکت ترنس آمریکا، و برداران وارنر در ۱۹۶۹ به شرکت عظیم کینی سرویسِز فروخته شد (که بعدها دوباره بهصورت شرکت سهامی وارنر کامیونیکیشنز یا WCL درآمد)؛ و MGM در ۱۹۷۰ بهدست کیرک کرکوریان از سرمایهگذاران لاسوگاس افتاد، که بهنوبهٔ خود بخش اعظم املاک این استودیو را با سودهای کلان به فروش رساند و به سرمایهگذاری در هتلسازی پرداخت. تولید فیلم و برنامههای تلویزیونی درصد کوچکی از درآمد سالانهٔ این مجتمعهای عظیم تجاری را تشکیل میدادند. |
به گفتهٔ آنتونی هافمن مشاور سرمایهگذاری مجتمع باچه هِیسلی استورات شیلدر: 'چیزی که در مورد این صنعت روشن است، و همین ویژگی توجه مجتمعهای مختلط را جلب کرده، آن است که با در نظر گرفتن یک دورهٔ چهار یا پنج ساله در سالهای اخیر، و با مقایسهٔ مجموع سرمایهگذاری هزینهٔ تولید با سودهای پیش از کسر مالیات، دستیابی به نرخهای متوسط ۴۰ تا ۵۰ درصد بازده چندان غیرعادی نیست ... هیچ صنعت دیگری چنین نرخ بازدهی را تضمین نمیکند، بهویژه صنعتی که نیاز به دارائی اندکی دارد' . با توجه به این استدلال محکم در مورد مجتمعهای مختلط تجاری بود که در پایانهٔ دههٔ ۱۹۷۰ از میان کمپانیهای بزرگ فیلم تنها فاکس قرن بیستم، صنایع کلمبیا پیکچرز، و کمپانی خانوادگی والتدیسنی پروداکشنز به همراه کمپانی کاملاً مستقل پخشکنندهٔ بوئناویستا در دست مدیریت کهنهکار صنعت فیلم باقی ماندند. اما کمپانی فاکس در ادامهٔ این مسیر در ۱۹۸۱ به میلیونر نفتی دِنور، ماروین دیویس، فروخته شد و او به نوبهٔ خود آن را در ۱۹۸۵ به سلطان روزنامههای بینالمللی، روپرت مردوخ، فروخت؛ مردوخ یک سال بعد آن را با گروه متر و مد یا تلهویژن ادغام کرد و کمپانی فاکس اینکُرپوریشن را تشکیل داد؛ و از دل آن کمپانی فاکس برادکستینگ را تأسیس کرد. در ۱۹۸۲ کمپانی کوکاکولا کلمبیا را خرید و آن را به بخش سرگرمیهای خود پیوند زد، و در ۱۹۸۵ ترنر برادکستینگ سیستمز (TBS) موفق شد MGM/UA از کیرک کرکوریان بخرد تا به آرشیوها و مجتمع استودیوئی عظیم فیلم آن دست یابد. ترنر بعداً MGM/UA را دوباره به کرکوریان فروخت و در ۱۹۸۶ استودیوی کالورسیتی MGM و تجهیزات لابراتواری آن را نیز به لُریمار تله پیکچرز واگذار کرد. آخرین مرحلهٔ این جنون ادغامها و جابهجائیها در پایان دههٔ ۱۹۸۰ اتفاق افتاد و آن هنگامی بود که پایته کامیونیکیشنز کُرپوریشن در سال ۱۹۹۰ توانست MGM/UA را به تملک خود درآورد. |
و با بقایای کمپانی تعطیل شدهٔ UA با نام تازهٔ شرکت سهامی مترو - گدوین - مهیر راهاندازی شد. در ۱۹۸۹ کمپانی وارنر کامیونیکیشنز مالکیت شرکت لُریمار را بهدست آورد و آن را به شرکت سهامی تایم، مالک HBO، سینهمکس و دارائیهای فراوان دیگرش الحاق کرد تا بزرگترین شرکت ارتباطات جهان را بهنام شرکت سهامی تایموارنر تشکیل دهد. کلمبیا با تری - استار ادغام شد و در ۱۹۸۷ کلمبیا پیکچرز اینترتینمنت نام گرفت؛ و در ۱۹۸۹ به کمپانی ژاپنی سونی فروخته شد و در ۱۹۹۱به سونی پیکچرز اینترتینمنت تغییر نام داد. MCA/Inc در ۱۹۹۰ به همراه کمپانی یونیورسال پکیچرز به شرکت سهامی صنایع الکتریکی ماتسوشیتای ژاپنی فروخته شد؛ و گلف و وسترن نیز با چرخشی در خدمات مالی خود به شرکت سهامی پارامونت کامیونیکیشنز تغییر چهره داد تا امکاناتش را در تولیدهای ارتباطی متمرکز کند، زیرا اکنون تچهیزات پارامونت پیکچرز و ایستگاههای رادیوئی و سیستم ویدئوی کابلی، و همچنین مؤسسات انتشاراتی نظیر سایمُن و شوستر را در اختیار داشت. در ۱۹۹۴ پارامونت با کمپانی ویاکام (صاحب MTV، نیکل اُدئون و شوتایم/مووی چَنِل) ادغام شد و به یکی از بزرگترین تولید و پخشکنندگان محصولات سرگرمی سینمائی، برنامهریزی کابلی و اطلاعات چاپی بدل شد. در ۱۹۹۵ ماتسوشیتا ۸۰ درصد از سهم MCA را به یک مجتمع تجاری کانادائی بهنام کمپانی سیگرَم فروخت، شرکتی که پانزده درصد از سهم تایموارنر را در ۱۹۹۳ بهدست آورده بود؛ و کمپانی والت دیسنی شرکت سهامی کِپیتال سیتی/ABC را به چنگ آورد و یکی از وسیعترین کمپانیهای پخش سرگرمی در آمریکا شد. |
هالیوود، اما، بدون شک هنوز نمرده بود؛ در حقیقت سال ۱۹۸۰ - نقطهٔ عطف ادغام کمپانیها - در عین حال تا پیش از ۱۹۸۷سودآورترین سال تاریخ هالیوود محسوب میشود که سازمانهای تازهای چون اُریون (۱۹۷۸)، لَدکمپانی (۱۹۷۹) وتری - استار (۱۹۸۲) از هر گوشهٔ آن سبز شدند. اما در طول دههٔ ۱۹۷۰ تنها هشتاد فیلم از تولید متوسط ۱۶۰ فیلم در سال را آثار مهم تشکیل میداد (در مقایسه با ۵۳۸ فیلم در ۱۹۳۷ و ۵۱۳ فیلم در ۱۹۸۸ [غالباً برای تبدیل مستقیم به ویدئو])، و از اینجا بود که سرزندگی خلاقهٔ سینمای آمریکا بهشدت زیر سؤال رفت. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست