بيمارى کليوى اختلالى است که در آن کليهها عملکرد طبيعى خود را از دست مىدهند. اين امر باعث مىشود که کليهها ديگر قادر به حذف فرآوردهها و سموم زائد در جريان خون شما نباشند. اين مسئله به افزايش فشار خون، اختلالات الکتروليتى (بهعنوان نمونه سديم، پتاسيم، کلسيم، منزيم) و خستگى ناشى از آنمى (کمخوني) منجر مىگردد.
علائم بيمارى با خستگي، بيزاري، از دست دادن اشتهاء و احساس عمومى ناراحتى آغاز مىشود. افزايش تشنگي، تکرار ادرار، و برخاستن شبانه براى رفتن به دستشوئى نيز از علائم شايع بهشمار مىروند. با پيشرفت بيماري، شما ممکن است تهوع و استفراغ، خارش، تحريکپذيري، کرامپهاى عضلانى و تنگى نفس نيز پيدا کنيد.
تشخيص
وجود هماچورى (خون در ادرار) يا پيورى معرف علتى به غير از ديابت است. ماکروآلومينورى (بالاتر از ۳۰۰ ميلىگرم در ۲۴ ساعت) نشانگر بيمارى کليوى است که ظرف ۱۰-۷ سال به نارسائى کليه منتهى مىشود. قريب به ۹% بيماران مبتلاء به ميکروآلبومينورى هر ساله به سمت ماکروآلبومينورى پيشروى مىکنند. غربالگرى براى ميکروآلبومينورى بايد سالانه انجام پذيرد. آزمون نوار ادرارى (Dipstick) استاندارد تنها ماکروآلبومينورى را نشان مىدهد.
درمان
کربنات کلسيم: ۵۰ ميلىگرم خوراکى سهبار در روز قبل از هر وعده غذا براى کاهش هيپرفسفاتمى و بهبود هيپوکلسمى
- فرآوردههاى کلسيم و ويتامين D براى رفع هيپوکلسمى و هيپرپاراتيروئيديسم که به اضمحلال مواد معدنى استخوان منتهى مىشوند.
- بىکربنات سديم ۶۰۰ ميلىگرم خوراکى سهبار در روز، تا زمانىکه سطح بىکربنات سرم نزديک به ۲۰ اکىوالان در ليتر باشد تا از تجزيهٔ عضلات و ساير مشکلات اسيدوز متابوليک کاسته شود.
- اپوئتين (Epoetin) آلفا (نوعى اريتروپويتين صناعي)، هنگامىکه هماتوکريت به زير ۳۰% سقوط کند، لازم است.
- دياليز
- پيوند کليه
رژيم غذائى
۰/۶ گرم پروتئين بهازاء هر کيلوگرم از وزن نامطلوب بدن در روز، ۵-۳ گرم سديم و حداقل ۳۵ کالرى بهازاء هر کيلوگرم از وزن مطلوب بدن در روز براى تقليل تجزيهٔ پروتئين و تخريب عضله، يک رژيم غذائى کليوى زمانى توصيه مىشود که کراتينين سرم بين ۵/۲-۵/۱ ميلىگرم در دسىليتر باشد. فوائد محدود نمودن پروتئين تنها زمانى حاصل مىگردد که دريافت انرژى بيش از ۳۵ کيلوکالرى در کيلوگرم در روز باشد.
عوامل خطر
وضعيتهاى متعددى هستند که به بيمارى کليه منتهى مىگردند. در کودکان خردسال، شايعترين علتها شامل موارد ارثي، ناهنجارىهاى مادرزادى (نقائص زمان تولد)، گلومرولونفريت (التهاب در کليه) و سموم کليوى يا نفروتوکسينها (موادى که احتمالاً روند تصفيه در کليهها را تخريب مىکنند) هستند. در سالمندان هيپرتانسيون، ديابت، گلومرولونفريت مزمن و انسداد از عللى هستند که به بيمارى کليوى مىانجامند.
طبقهبندى بيمارى
بيمارى را مىتوان براساس شدت نقص عملکرد به سه گروه تقسيم کرد: