ابعاد مختلف نظريهٔ تدريس هماهنگ را مىتوان از طريق يک جدول دوبعدى توصيف کرد که يک بعد آن نشاندهندهٔ نوع مطالعات علمى به کار رفته است و به سه دسته تحقيقات توصيفى (descriptive)، تجويزى (prescriptive) و معيارى (normative) تقسيم مىشود و بعد دوم آن مربوط به اهداف تدريس و شيوههاى تدريس است و مىتوان آن را به دو پرسش چه و چگونه تقسيم کرد.
از تدريس، همانند يادگيري، تعريفهاى متعددى ارائه شده است. بعضى تدريس بيان صريح معلم دربارهٔ آنچه بايد ياد گرفته شود مىدانند و گروهى ديگر تدريس را همورزى متقابلى مىدانند که بين معلم و شاگرد و محتوا در کلاس درس جريان دارد. عده زيادى از مربيان و متخصصان تعليم و تربيت فراهم آوردن موقعيت و اوضاع و احوالى که يادگيرى را براى شاگردان آسان کند تدريس ناميدهاند. از بررسى مجموع تعاريف ارائه شده در اين زمينه مىتوان نتيجه گرفت که تدريس يک فعاليت است، اما نه هر نوع فعاليتي، بلکه فعاليتى که آگاهانه و بر اساس هدف خاصى انجام مىگيرد، فعاليتى که بر پايه وضع شناختى شاگردان انجام مىپذيرد و موجب تغيير آنان مىشود، اگر چه هنوز هستند کسانى که بر اساس الگوها و روشهاى سنتي، تدريس را تنها به تلاش و فعاليت معلم در کلاس درس اطلاق مىکنند.تحقيقات مربوط به امور تجربي- تحليلي (empirical-analytical) از نوع مطالعات توصيفي هستند. اينگونه تحقيقات نه تنها به توصيف و تشريح يک بخش از واقعيات مىپردازند، بلکه به توضيح و تبيين آن نيز اشاره و توجه دارند.
روانشناسى تربيتى و مطالعات تجربي- تحليلى در زمينهٔ تدريس، نمونههايى از نوع تحقيقات توصيفى هستند. مطالعاتى که هدفش استقرار و تحقق هدفهاى نهايى و معيارهاى اخلاقى (ethical standards) باشد، تحقيقات معياري نام دارد. بررسى موضوعات معياري، خارج از حوزه و قلمرو تحقيقات تجربي- تحليلى قرار دارد، ولى در هدايت تعليم و تربيت به سوى ارزشهاى عالى لازم و ضرورى است؛ مانند مطالعات فلسفهٔ تعليم و تربيت که مسائل معيارى و ارزشها را مورد رسيدگى و مطالعه قرار مىدهد. تحقيقاتى که بين مطالعات معيارى و مطالعات توصيفى بمنظور حل مسائل مهم و عملى ارتباط برقرار مىکند، تحقيقات تجويزي نام دارد؛ مانند دانش کاربردى (applied science)، فنآورى (technology) و دانش طراحى (science of design) که از مقولههاى مطالعات تجويزى هستند. در مورد اهميت و نقش مطالعات تجويزى در فرايند تعليم و تربيت بين اکثر محققات علوم تربيتى توافق کلى وجود دارد. طرح
زیر يک نظريهٔ تدريس هماهنگ را بخوبى نشان مىدهد.
جدول يک نظريه تدريس هماهنگ
نوع پرشس و نوع مطالعات
توصیفی
تجویزی
معیاری
"چه"
(الف)
هدفها-محتوای درس در کلاس
(ب)
برنامه درسی
(ج)
نتایج نهایی
نظریه هدفهای تدریس
"چگونه"
(د)
تاثیر متقابل معلم و فراگیر
(ه)
شیوه های تدریس
(و)
معیارهای حرفه ای
نظریه روشهای تدریس
روانشناسی تربیتی پژوهش در زمینه تدریس
فن آوری آموزشی یا دانش طراحی
فلسفه تعلیم وتربیت
قسمت الف به وسيله يک تحقيق تجربى در زمينهٔ هدفهاى رفتارى فرايند تدريس به دست مىآيد. بر اساس هدفهاى معين شده، محتواى آموزشى مورد لزوم مشخص و تنظيم مىشود و از اين رو، آنچه بايد معيار تعيين هدف و محتواى آموزشى قرار گيرد، اصول و قواعدى است که از طريق پژوهشهاى توصيفى حاصل شده است.
قسمت ب مربوط به برنامهٔ درسى است. اين نظريه به پرسش چه تدريس مىشود؟ پاسخ مىدهد؛ مشروط بر اينکه هدفهاى نهايى از پيش تعيين شده باشد. تصميمگيرى دربارهٔ نتايج نهايى از طريق تحقيقات معيارى قسمت ج انجام مىگيرد. قسمتهاى د و هـ بسيار حايز اهميت هستند. مطالعات توصيفى اطلاعات بسيار مفيدى را در زمينهٔ تعامل ميان معلم و شاگرد، نه تنها از طريق روشهاى مشاهدهاي، بلکه از طريق تحقيقات تجربى در اختيار مربيان قرار خواهد داد. در زمينهٔ روشهاى تدريس نيز تحقيقات فراوانى انجام گرفته است. سرانجام، قسمت و شامل يک نظريهٔ معيارى است که به معيارهاى حرفهاي- اخلاقى مربيان و معلمان مربوط مىشود.
تعداد زيادى از نظريههاى تدريس به مطالعات تجويزى تعلق دارند. چنين نظريههايى مىتوانند براى تربيت معلم مفيد واقع شوند. بدين سبب، در قسمت بعد، يکى از نظريههاى تجويزى تدريس را مورد بحث قرار خواهيم داد. اين نظريه مبتنى بر يک فرايند اطلاعاتى است و در ابتدا به نوع تدريسى که هدفهاى شناختى را مورد توجه قرار مىدهد، منحصر و محدود مىشود.