|
|
در جوامع با شرايط اقتصادى - اجتماعى ضعيف، بهدليل شرايط بهداشتى بَد جامعه و عدم رعايت اصول بهداشت فردي، با شيوع بالائى ازعفونتهاى سالمونلائى مواجه هستيم.
|
|
از ديگر عوامل خطرزا براى ابتلاء، وجود بيمارىهاى زمينهاى در فرد است. افراد مبتلا به آکلريدى يا کاهش اسيد معده به دليل گاسترکتومى يا مصرف آنتىاسيد براى ابتلاء مستعدتر هستند. خوردن ارگانيسم همراه غذا چون سبب تماس طولانى اسيد معده با ارگانيسم مىباشد باعث مىشود که براى ايجاد بيمارى نياز به مقادير بيشترى از ارگانيسم داشته باشيم، حال آنکه اگر ميکروب با آب يا ساير مايعها وارد بدن شود، چون عبور آنها از معده سريع است، زمان تماس با اسيد معده کم است و براى ايجاد بيمارى تعداد کمترى از ارگانيسم لازم است.
|
|
سازوکار (مکانيسم) ديگر حرکتِ (موتيليتهٔ) روده و فلور نرمال آن است و استفاده از پادزيستها قبل از بروز عفونت بهعلت تغيير فلور ميکروبى روده، خطر اکتساب سالمونلوز را ۵ برابر مىکند.
|
|
در بيمارىهاى سيستم خونى مثل بيمارى سلول داسي، مالاريا، بارتونلوز که همگى با هموليز همراه هستند، ابتلاء به عفونتهاى سالمونلائى بيشتر است. وضعيت ايمنى ميزبان نيز در
ابتلاء وى مؤثر است. در مناطق بومى (آندميک) سالمونلاتيفي، ميزان تيفوئيد بالينى در افراد مبتلا به ايدز در سنين ۱۵ تا ۳۵ سال به تقريب ۲۵ برابر افراد غيرمبتلا به ايدز و ۶۰ برابر
بيش از جمعيت کلى است. بيماران HIV مثبت بدون علائم بالينى خودنمائىهاى معقول تيفوئيد را داشته و مثل جمعيت عادى هستند.
|
|
| حساسيت و مقاومت در مقابل بيمارى
|
|
هر دو سيستم ايمنى سلولى و هومرال در دفاع بدن عليه عفونتهاى سالمونلائى نقش دارند و اين ايمنى با واکسيناسيون قابل اکتساب است. همه مردم به بيمارى حساس هستند و اين حساسيت با کاهش ميزان اسيد معده بيشتر مىشود. به دنبال ابتلاء به بيماري، عفونت بدون علامت و يا ايمنسازى فعال، ايمنى اختصاصى نسبى پيدا مىشود و بيشتر افراد نسبت به ابتلاء مجدد ايمن مىشوند و حملهٔ مجدد به ندرت رخ مىدهد که آن نيز بيشتر همراه با شروع زودرس درمان پادزيستى (آنتىبيوتيکي) است. و نيز در مناطق بومى (آندميک) که تماس با ارگانيسم زياد است، ممکن است عفونتهاى بعدى نيز رخ دهند.
|
|
در مورد سالمونلاهاى غيرتيفوئيدي، چون عفونت با سرووارهاى مختلفى ايجاد مىشود، از اينرو فرد ممکن است در معرض حملههاى مکرر بيمارى باشد و بهدليل تعدد سرووارهاى مسؤول
نيز توليد واکسن مؤثر براى سالمونلاهاى غيرتيفوئيدى مشکل است.
|
|
| سالمونلوزهاى غيرتيفوئيدى
و انواع آن
|
|
عفونتى که توسط هرگونه ارگانيسم سالمونلا غير از سالمونلا تيفى ايجاد شود، سالمونلوز غيرتيفوئيدى خوانده مىشود. چنين عفونتى مىتواند بصورت اسهال حاد، سندرم سپتيسمي، آبسههاى موضعي، مننژيت، استئوميليت، اندوکارديت يا آنوريسم مايکوتيک خودنمائى کند و يا بدون علامت باشد.
|
|
از ميان بيش از ۲۳۰۰ سرووار شناختهشده تنها ده سرووار از بيش از دوسوم عفونتهاى انسانى در ايالاتمتحده جداشده و چهار سرووار (سالمونلا تيفى موريوم، سالمونلا انتريتيديس، سالمونلا هيدلبرگ و سالمونلا نيوپورت) موجب سهپنجم از تمام موارد بيمارى مىشوند. افزايش دورهاى در جدا کردن يک نوع سرووار خاص نشاندهندهٔ ايجاد يک منبع آلودهکننده با رويداد همهگيرىهاى بزرگ است.
|
|
در سالهاى اخير شيوع سالمونلا انتريتيديس در ايالاتمتحده و کشورهاى اروپائى از سالمونلا تيفى پيشى گرفت و در حال حاضر شايعترين سرووار جداشده در اين مناطق است که اين تغيير نشاندهندهٔ يک پاندمى جديد جهانى است که بهطور اوليه مربوط به عفونت تخم ماکيان است. اطلاعات آمارى حاکى از اين واقعيت است که نهتنها تعداد بلکه ميزان بروز سالمنولاهاى غيرتيفى در حال افزايش است و ميزان بروز در کودکان کمسن و سال پنج برابر بيشتر از افراد بزرگتر است و اين افزايش دوباره در افراد بالاى ۷۰ سال ديده مىشود.
|
|
بيشترين ميزان در جمعيت بين ۲۰ تا ۳۹ سال بوده است؛ اين خود نشاندهندهٔ اين واقعيت است که غذاى مصرفشده در بزرگسالان جوان يک عامل مهم انتقال بيمارى است و نيز افراد اين گروه
سنى بيشتر به مناطق اندميک سفر مىکنند. سالانه در ايالاتمتحده بهتقريب حدود ۲ ميليون مورد عفونتهاى ناشى از سالمونلاهاى غيرتيفوئيدى بهوجود مىآيد که ميزان عوارض ناشى از
اين بيمارى بهخاطر کاهش بازدهى بيماران و افزايش هزينههاى پزشکي، بهعنوان يک علت مهم و غيرقابل پيشبينى مرگومير و يک مشکل اقتصادى مهم محسوب مىشود.
|
|
|
شروع بيمارى ۶ تا ۴۸ ساعت پس از خوردن غذا است که با تهوع، استفراغ، ميالژى و سردرد آغاز مىشود. همهگيرىهاى بزرگ آن که در بيشتر مواقع بهصورت مسموميت غذائى در نظر گرفته
مىشوند، با تب خود محدود شونده و اسهال مشخص مىگردد. اسهال مىتواند به صورت خونى و حتى درگيرى کولون به شکل ديسانترى باشد، ولى در بيشتر موارد به صورت اسهال با حجم متوسط و
بدون خون است. بررسى مستقيم نمونهٔ مدفوع گويچههاى سفيد فراوان را نشان مىدهد که نشاندهندهٔ چيستى (ماهيت) تهاجمى بيمارى است. بيمارى به طور معمول، خفيفبوده، بدون درمان
بهبود مىيابد، اما گاهى منجر به کمآبى شديد بدن مىشود و يا گسترش يافته، موجب مرگ بيماران ناتوان و نوزادان مىشود. در بيشتر موارد تب کمتر از ۲ روز است و اسهال در عرض ۷ روز قطع
مىشود. با توجه به سير خود محدودشوندهٔ بيماري، درمان پادزيستى (آنتىبيوتيکي) توصيه نمىشود، زيرا تجويز پادزيست فقط مدت دفع ميکروب را از مدفوع طولانى مىکند و تنها در يکسرى
شرايط خاص بايد بيمار را درمان کرد که عبارتند از: وجود بيمارى زمينهاى (مثل بيمارى سلول داسى شکل، ايدز، بدخيمى مثل لنفوم)؛ بيماران تحت درمان با کورتن يا ساير داروهاى
سرکوبکنندهٔ سيستم ايمني؛ نوزادان؛ افراد بالاى ۵۰ سال؛ بيمارى دريچهاى قلب و دريچهٔ مصنوعي؛ يا وقتى گاستروانتريت با يکى از سندرمهاى شبهتبرودهاي، باکتريمى مزمن،
يا عفونت متاستاتيک همراه باشد. در اينگونه موارد بيماران بايد مدت ۷ تا ۱۰ روز تحت درمان قرارگيرند.
|
|
|
سالمونلوز مىتواند بيماريى ايجاد کند که با تب و باکتريمى مداوم و بدون خودنمائىهاى آنتروکوليت يا تب تيفوئيدى مشخص مىشود. اين مشکل در بيشتر موارد در اثر عفونت با سالمونلا کلراسوئيس يا سالمونلا دوبلين رخ مىدهد. ازنظر بالينى سپسيس سالمونلائى ناشى از سالمونلا تيفى موريوم در بيماران مبتلا به ايدز رخ مىدهد و در بيشتر موارد مکرر است و مشخصکنندهٔ وجود ايدز است. عفونت ممکن است مقاوم به درمان باشد يا با وجود درمان مناسب، عود نمايد.
|
|
ميزان بروز سالمونلوز در بيماران مبتلا به ايدز در ايالاتمتحده ۴۶ تا ۳۸۴ مورد در ۱۰۰،۰۰۰ بيمار حدس زده مىشود که صد تا هزار برابر بيش از ميزان بيمارى (۳/۰ در هر صدهزار نفر)
در جمعيت عادى است.
|
|
|
پس از باکتريمى سالمونلائى عفونت موضعى ممکن است در هر جائى رخ دهد، ولى اين تمرکز دوردست در مبتلايان به انتروکوليت بهندرت ديده مىشود. عفونت موضعى در تيروئيد، مننژ،
استخوان، قلب، ريه، کبد، طحال، پانکراس، بيضه، پريکارد، بافتهاى نرم، محل انفارکتوس قلبي، تومورهاى بدخيم و خوشخيم گزارش شده است. شايعترين ارگانيسمهاى مسئول سالمونلا
تيفى موريوم، سالمونلا اينتريتيديس، سالمونلا ويرشو، سالمونلا دوبلين و سالمونلا کلراسوئيس است.
|