چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

سعدالدین وراوینی


سعدالدين وراوينى از نويسندگان بليغ و تواناى پارسى و دومين مترجم کتاب مرزبان‌نامه از زبان طبري (۱) به زبان پارسى است که از جملهٔ آثار مهم نثر مصنوع فارسى و بر روش کليله و دمنه در ذکر قصص و امثال و حکم فراهم شده و مطالب آن از زبان وحوش و طيور و ديو و پرى و آدمى بيان شده است.
(۱) . مرزبان‌نامه به زبان طبرى ابداع و تصنيف اسپهبد مرزبان‌‌بن رستم بن‌شروين از ملوک آل‌باوند طبرستان است. وى اين کتاب را در اواخر قرن چهارم نوشت و اکنون آن متن اصلى طبرى در دست نيست.
از اين کتاب دو ترجمه در دست است. نخست از محمدبن غازى ملطيوى منسوب به شهر ملطيه (ملاطيه) از بلاد آسياى صغير که چندى دبير سليمانشاه‌بن قلج ارسلان (۵۸۸-۶۰۰ هـ) از سلاجقهٔ روم بود و ترجمهٔ خود را به سال ۵۹۸ به پايان برده و روضةالعقول ناميده است. دوم ترجمه‌اى که سعدالدين وراوينى از منشيان اواخر قرن ششم و اوايل قرن هفتم، چند سال بعد از مترجم نخستين و بدون اطلاع از کار او، ترتيب داده و به پيروى از اسم اصلى آن عنوان 'مرزبان‌نامه' بدان داده است.
از احوال وراوينى اطلاعى در دست نيست و تنها از مقدمه و خاتمهٔ مرزبان‌نامه مستفاد مى‌شود که او از ملازمان خواجه ربيب‌الدين هارون وزير اتابک ازبک‌بن محمد (۶۰۷-۶۲۲ هـ) اتابک آذربايجان بود. اين ربيب‌الدين بعد از استيلاى سلطان جلال‌الدين خوارزمشاه بر اتابک ازبک از کار وزارت کناره گرفت و بنابر آنچه از قول محمدبن احمد نسوى در کتاب 'سيرة جلال‌الدين منکبرني' برمى‌آيد تا حدود سال ۶۲۴ در قيد حيات بود. وى مردى فاضل و فضل‌دوست بود و بنابر اشارهٔ وراوينى کتابخانهٔ معتبرى حاوى انواع کتب در تبريز ايجاد کرده بود. وراوينى مرزبان‌نامه را به‌نام اين وزير دانش‌دوست درآورده و چون ملازم او بوده است بنابراين مدتى در تبريز مى‌زيسته و مولد او هم بنا بر حدس شفر در مجلد دوم از قطعات منتخبهٔ فارسي، همان 'وراوي' است که ياقوت در معجم‌البلدان آن را شهرکى بر يک منزلى اهر دانسته است.
تاريخ ترجمهٔ مرزبان‌نامه و تهذيب آن به‌دست وراوينى کاملاً معلوم نيست ولى مسلماً بين سال‌هاى ۶۰۷-۶۲۲ هـ اتفاق افتاده است زيرا او در آخرين باب از کتاب خود نام ازبک‌بن محمدبن ايلدگز و وزير او ربيب‌الدين را آورده است و چون اتابک ازبک از ۶۰۷ تا ۶۲۲ سلطنت کرده پس تاريخ ترجمهٔ مرزبان‌نامه در همين سنين بوده است، و از آنجا که وراوينى بنابر تصريح خود هنگام تهذيب مرزبان‌نامه در 'ايام‌البيض کهولت' بود بنابراين بايد ولادت او در اواسط قرن ششم اتفاق افتاده باشد.
مرزبان‌نامهٔ وراوينى در نه باب، يک مقدمه، و يک ذيل است و چنانکه از مقايسهٔ آن با روضةالعقول برمى‌آيد بعضى از حکايات و ابواب اصلى کتاب در اين ترجمه حذف شده است. وراوينى خود نيز بدين معنى اشاره کرده آنجا که گفته است: 'زواياى آن همه بگرديدم و خباياى اسرار آن به‌نظر استبصار تمام بديدم و طلسم ترکيب آن از هم فرو گشادم و از حاصل همه ملخصى ساختم، باقى انداختم' .
سعدالدين وراوينى در ديباچهٔ مرزبان‌نامه شمه‌اى از مطالعات خود را در متون ادبى مشهور خاصه منشآت مترسلين معروف قرن ششم بيان مى‌کند و مى‌گويد که قسمتى از کتاب خود را در مدتى که در مدرسهٔ نظاميهٔ اصفهان به‌سر مى‌برده است، ترتيب داده و چون آن مدت که در اصفهان مى‌زيسته از شورش و فترات عراق سخن مى‌گويد، ناگزير نظر او به انقلاباتى است که از دورهٔ سلطنت طغرل‌بن ارسلان سلجوقى و تاخت و تازهاى سپاهيان خوارزم و اختلافات سران سلجوقى در عراق و نظاير اين احوال تا قسمتى از دورهٔ فرمانروائى سلطان محمد خوارزمشاه جريان داشته و موجب ويرانى‌ها و نابسامانى‌ها شده بود. بعد از اين وقايع وراوينى به آذربايجان بازگشت و در کنف حمايت ربيب‌الدين به‌سر مى‌برد و در همين اوقات آسايش بود که به انديشهٔ اتمام مرزبان‌نامه افتاد و ديباچهٔ آن را به‌نام وزير دانشمند مذکور آراست و در ذيل کتاب نيز ذکر او و دارالکتبى را که در جامع تبريز ترتيب داده بود تجديد کرد.
مرزبان‌نامهٔ وراوينى از جملهٔ شاهکارهاى بلامنازع ادب فارسى در نثر مصنوع مزين است و مى‌توان آن را سرآمد همهٔ آنها تا اوايل قرن هفتم دانست. بسيارى از موارد مرزبان‌نامه از حد نثر مصنوع متداول گشته و صورت شعرى دل‌انگيز يافته است. کلام وراوينى در اين‌گونه موارد شامل تشبيهات و اوصافى است که پيش از آن تنها در شعر ديده مى‌شد و نويسندگان خود را از ايراد آن معانى در نثر مستغنى مى‌دانستند، ليکن او با مهارتى عجيب توانسته است آن معانى را بى‌آنکه موجب ملال خواننده شود در تضاعيف کلام بگنجاند و با ذکر قصص و امثال درآميزد. در پاره‌اى از موارد هم سخن وى با کمال ايجاز همراه است و بى‌آنکه نوسنده را به ايراد صنايع توجه باشد از آن موارد مى‌گذرد. ايراد امثال و شواهد و اشعار پارسى و تازى از استادان بزرگ نيز در کتاب به اندازهٔ کافى صورت پذيرفته و در اين موارد وراوينى مسلماً به روش کليله و دمنهٔ بهرامشاهى نظر داشته است.


همچنین مشاهده کنید