|
در طرحهاى مختلف، به سبب وجود عواملى چون نوع منطقهٔ جغرافيائى که بايد توسعه يابد، سطح کنونى توسعه و تئورى يا شيوهٔ برنامهريزى که بايد به کاربرد، برنامهريزى در مقصد نيز فرق مىکند. بدون توجه به شيوهٔ دقيق برنامهريزي، برنامهريزى در مقصد يا منطقهٔ جغرافيائى شامل ارکانى مىشود که بايد به آنها توجه کرد و آن ارکان عبارتاند از: تقاضاى جهانگردان، عرضهٔ محصولات و خدمات جهانگردي، اثرات جهانگردى بر محيط، مسئلههاى مالى و اقتصادى و يک برنامهٔ عملي.
|
|
|
در تجزيه و تحليل تقاضا، بازارهاى موردنظر جهانگردان (در مقصد يا منطقهٔ جغرافيائي) مورد بررسى قرار مىگيرند. در اين تجزيه و تحليل به الگوها و روندهاى مسافرت در سطح منطقه و جهان (بهعلت اثرگذارى بر توانائى و ميل افراد به بازديد از مقصد) توجه مىشود رکن اصلى تجزيه و تحليل تقاضا بر پايهٔ اين فرض قرار دارد که براى بررسى مقصد و برنامهريزى در اين زمينه بايد نوع جهانگرد و مسافر را مورد توجه قرار دارد و البته ديگر زمان عرضهکنندهٔ محصولات و خدمات جهانگردى با شعار 'محلى را دائر کن، افراد به آن جذب خواهند شد' گذشته است.
|
|
|
رقابت فزاينده بين مکانها و منطقههاى جذب جهانگرد باعث شده است که اين بازار دستخوش تغييرات شديد قرار گيرد. يک منطقهٔ جغرافيائى (مقصد مسافر) که داراى آفتابى درخشان و دريائى با آبهاى نيلگون باشد، چيزى است که در بسيارى از نقاط دنيا يافت مىشود و هريک از آنها براى جذب جهانگردان به رقابت برخاستهاند، در اين ميان منطقههاى جغرافيائى هم آرام نشستهاند. وجه تمايز يک منطقه جغرافيائى (مقصد مسافر) نسبت به مکانهاى ديگر، در گرو انجام بازاريابى و استفاده از روشهاى مناسب براى دستيابى به اطلاعات لازم است، تا دستاندرکاران بتوانند به جهانگردان ثابت کنند که همان چيزى را ارائه مىکنند که مورد خواست و نظر آنها است. بنابراين براى برنامهريزان و دستاندرکاران صنعت جهانگردي، تجزيه و تحليل بازار از اهميت زيادى برخوردار است. دو رکن اصلى تجزيه و تحليل بازار بهشرح زير است:
|
|
ـ تعداد ورودىها و ويژگىهاى آنان، يعنى بررسى اطلاعات در مورد مبداء يا محل اصلى جهانگردان، ترکيب جمعيتى يا بومشناسى و ويژگىهاى اجتماعى ـ اقتصادي، هدف از مسافرت، مدت اقامت و الگوهاى مصرف گروههاى مختلف، دربارهٔ اين مطالب در مبحث بخشبندى بازار جهانگردى و روانشناسى مسافرت بحث کرديم.
|
|
ـ روندها و الگوهاى مسافرت، که بايد مقصد و نوع يا ترکيب جمعيت جهانگردان (ورودىها) را در محتواى الگوهاى عمومى مسافرت و جهانگردى مورد توجه قرار داد. بررسى گسترهٔ بازار شامل الگوهاى مسافرت، از نظر تاريخي، رشد بازارهاى کنونى و تغييراتى که اين صنعت دارد و احتمال اثراتى که اين تغييرات بر محيط خواهد گذاشت، مىشود. مقصود از اثرات تغييرات صنعت جهانگردي، نوآورىها و پيشرفت فناورى است که بر روند، الگو يا شيوهٔ ذخيره کردن جا يا خريد بليت هواپيما اثر مىگذارد.
|
|
| تجزيه و تحليل عرضهٔ خدمات و محصولات
|
|
در تجزيه و تحليل محصولات و خدمات، مقصد يا منطقهٔ جغرافيائى موردنظر، مانند: جذابيتها، هتلها، ميهمانپذيرها و ساير تشکيلاتى که بدينمنظور ساخته شده است بررسى مىشود. هدف از تجزيه و تحليل عرضهٔ محصولات و خدمات اين است که بتوان دربارهٔ خواستههاى مسافران و جهانگردان (از همان لحظهٔ ورود به مقصد) اطلاعات کاملى بهدست آورد و اين خواستهها را درک کرد. بررسى آنچه در مقصد عرضه خواهد شد از اهميت بسيار زيادى برخوردار است. گذشته از اين، بايد شبکهٔ حملونقل، ساختار زيربنائى و نيروى انسانى را مورد بررسى قرار داد، زيرا اين عوامل مىتوانند بهصورت مستقيم بر کيفيت خدمات ارائهشده و تجربههاى جهانگردان اثر بگذارند. همچنين تجزيه و تحليل عرضهٔ محصولات و خدمات شامل بخث دربارهٔ محيط تجاري، حقوقى و سياسى منطقهٔ جغرافيائى يا مقصد مسافران مىشود.
|
|
|
اگر هدف از برنامهريزى در مقصد، ايجاد ساختمانهاى جديد در يک حوزه يا منطقهٔ توسعهنيافته باشد، در آنصورت تجزيه و تحليل عرضهٔ محصولات و خدمات بايد در جهت محصولات برنامهريزى شده سوق داده شود، و نه محصولات و خدمات موجود بنابراين، بهجاى بررسى يا با ارزيابى هتلها و ميهمانپذيرهاى وجود (که شايد تعداد آنها بسيار اندک باشد يا حتى وجود نداشته باشند)، بايد به مکانهاى مختلف توجه کرد و از نظر بازرگانى آنها را مورد ارزيابى قرار داد. براى ارزيابى يک مکان بهمنظور ايجاد هتل يا مکان تفريحي، بايد به شاخصهاى زير توجه کرد:
|
|
- نزديک بودن مکان به ساير مراکز تفريحي.
|
|
ـ مطلوب بودن آبوهواى آن مکان.
|
|
ـ جذاب بودن محيط فيزيکي.
|
|
ـ موجود بودن زمين به مقدار کافى براى امکان توسعه و افزايش ساختمان در آينده.
|
|
ـ دسترسى داشتن به آزادراهها و مکانهاى تفريحى و گردشي.
|
|
ـ وجود وسايل حملونقل مناسب و تأسيسات عمومى يا زيربنائي، مانند آب، برق و تلفن.
|
|
ـ آسيبناپذير بودن يا مصون بودن منطقه و محيط.
|
|
ـ استقبال ساکنان و جمعيت آن مکان از توسعهٔ اين صنعت و داشتن احساسى شايسته نسبت به ميهمانان.
|
|
ـ وجود نيروى کار محلى و محل کافى براى اقامت.
|