جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

هر که او بیدق این عرصه شود شاه شود


هر که او بیدق این عرصه شود شاه شود    وانکه دور افتد ازین دایره گمراه شود
راز خود با دل هر ذره همی گوید دوست    تا ازین واقعه خود جان که آگاه شود؟
به حقیقت همه پروانه‌ی‌شمع رخ اوست    روی خوبان جهان، گر به مثل ماه شود
گر چه بر راه دلم دام نهد از سر زلف    زان رسنها، دلم آن نیست، که در چاه شود
لبش از کام دلی دور نباشد، لیکن    نادر آید به کف آن دولت و ناگاه شود
حیرتش هر نفس آهیم بر آرد ز جگر    ترسم آیینه‌ی دل در سر این آه شود
با مراد دل معشوق همی باید ساخت    کار عاشق، به نوا، خواه نشد، خواه شود
کاه باید که بنازد که خریداری یافت    کهربا را چه تفاخر که پی کاه شود
هر که دانست حکایت نتوانست از وی    عارفان را سخن اینجاست که کوتاه شود
اوحدی، بر درش افتادگی از دست مده    زانکه افتادگی اینجا مدد جاه شود


همچنین مشاهده کنید