دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
مجله ویستا
ایگور استراوینسکی
ایگور استراوینسکی (۱۹۷۱ - ۱۸۸۲) حتی پیش از مرگش در هشتاد و هشت سالگی نیز به مردی افسانهای بدل شده بود و بزرگترین آهنگساز زندهٔ جهان به شمار میآمد. آثار اولیه و انقلابیاش ساختههائی کلاسیک - مدرن بودند: او بدعتگذاری خستگیناپذیر بود که بر سه نسل از آهنگسازان تأثیر گذاشت و الهامبخش بسیاری از نقاشان، نویسندگان و طراحان رقص و باله (choreographers) شد. غولهائی فرهنگی مانند پیکاسو و تی. اس. الیوت دوستانش بودند و جان اف. کندی در هشتادمین سالروز تولدش با برپائی ضیافت شامی در کاخ سفید از او تجلیل کرد. | |
استراوینسکی در شهری کوچک نزدیک سن پترزبورگ روسیه زاده شد و در محیطی آکنده از موسیقی نشو و نما کرد. پدرش آوازخوان برجستهٔ اپرای سن پترزبورگ بود. پدر و مادر بهرغم استعداد چشمگیر فرزندشان اصرار داشتند که او در دانشگاه سن پترزبورگ به تحصیل حقوق بپردازد، اما چندی نگذشت که او اندک اندک درسهای دانشگاهی را نادیده گرفت و خود را وقف آهنگسازی کرد. بیست و یک ساله بود که شاگرد خصوصی نیکولای ریسمکی کورساکف شد. | |
در ۱۹۰۹ زندگی استراوینسکی ناگهان متحول شد و این زمانی بود که سرگی دیاگیلف، مدیر برجستهٔ بالهٔ روس، موسیقی او را در کنسرتی در سن پترزبورگ شنید. بالهٔ روس که در پاریس شکل گرفت نه فقط بر استراوینسکی که بر سراسر عرصهٔ فرهنگ اروپا در فاصلهٔ سالهای ۱۹۰۹ تا ۱۹۲۹ نیز تأثیری نیرومند داشت. این گروه، نخبگان رشتههای گوناگون هنری را بهکار گماشت. واسلاو نیژینسکی (Vaslav Nijinsky) یکی از بالرینهای این گرونه و میخائیل فوکین (Michael Fokine) و گئورگ بالانشین (George Balanchine) از طراحان رقصی بودند که در این گروه فعالیت داشتند. این گروه، طراحی صحنه را به نقاشانی بزرگ مانند پیکاسو و آفرینش موسیقی باله را به آهنگسازان برجستهای همچون استراوینسکی، دُبوسی، راول و پروکوفییف سفارش میداد. استراوینسکی بیست و شش سال داشت که دیاگیلف از او خواست چند قطعهٔ پیانوئی از آثار شوپن را بهعنوان موسیقی باله بهمنظور اجراء در نخستین رفص نمایش بالهٔ روس در ۱۹۰۹ برای ارکستر تنظیم کند. در ۱۹۱۰، استراوینسکی برای آفرینش موسیقی بالهٔ پرندهٔ آتش سفارشی دریافت کرد. موفقیت فراوان این باله، که مبتنی بر یکی از افسانههای پریان روسیه است، یکباره او را در مقام آهنگسازی جوان و پیشرو تثبیت کرد. سال بعد، دومین بالهٔ او بهنام پتروشکا (۱۹۱۱) به اجراء درآمد و استرواینسکی بهعنوان یکی از استادان آهنگسازی مدرن ستوده شد. ریتم نافذ و برانگیزنده، هزل هوشمندانهٔ موسیقائی و رنگآمیزیهای درخشان استراوینسکی به مذاق پاریسیهای خیالپرست خوش آمد. | |
اجراء آئین بهار، سومین بالهٔ استراوینسکی، در ۱۹۱۳ در پاریس سبب چنان بلوائی میان شنوندگان شد که اکنون حکایتی افسانهای شده است. حاضران با شنیدن فراخوان 'بدوی' موسیقی این اثر از آئینهای باروری اعصار باستان، دیسونانسهای بیوقفه و گوشخراش، کوبندگی و ریتمهای پُرضربان آن، شروع به سوت کشیدن و تقلید صدای جانواران کردند. یکی از شنوندگان نقل کرده است که کسی با هیجان تمام 'با مشت بر سرم ضرب گرفته بود هیجان من چنان شدید بود که ضربههای مشت او را حس نمیکرد' . چیزی نگذشت که این باله را شاهکار دانستند؛ اثری که بر آهنگسازان سراسر جهان تأثیر گذاشت. | |
آغاز جنگ جهانی اول در ۱۹۱۴ استراوینسکی واداشت تا در پی پناهندگی به کشور بیطرف سوئیس برآید و شش سال با همسر و فرزندانش در آنجا زندگی کند. از هنگامیکه انقلاب ۱۹۱۷ روسیه سبب قطع درآمد شخصیاش شد، او برای نخستینبار در زندگی خود را رویاروی تنگناهای مالی دید. استراوینسکی برای 'گریز از این وضعیت وحشتناک' به نگارش قصهٔ سرباز (۱۹۱۸) پرداخت؛ اثری ویژهٔ تئاتر که به اجراءکنندگانی اندک نیاز داشت و اجراء آن در شرایط زمان جنگ دشوار نبود. | |
پس از پایان جنگ در ۱۹۱۸، استراوینسکی به فرانسه کوچید و آنجا تا آغاز جنگ جهانی دوم کاشانهاش بود. در این زمان، او دیگر چهرهای جهانی بود و پیوسته برای اجراء و رهبری آثارش به کشورهای اروپائی و ایالاتمتحد سفر میکرد. جلای وطن خودخواستهٔ او با ترک الهامپذیری از موسیقی عامیانهٔ روس همراه بود. در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ آثارش به گوش برخی از موسیقیدوستان، که آثار پیشین و بالههای آغشته به رنگوبوی روس او را ترجیح میدادند، بیش از اندازه سرد و مجرد میآمد. | |
استراوینسکی بر خلاف شونبرگ و بارتوک، دو آهنگساز پزرگ همعصرش، برای آفرینش آثار خود سفارشهائی پولساز میگرفت و در کسبوکار زیرک بود. او کار آهنگسازیاش را چنین توصیف کرده است: 'هر روز بهطور منظم، مثل کارمند بانک' عشق استراوینسکی به نظم و انضباط در حالوهوای کارگاهش نیز بازتاب یافته بود، کارگاهی که یکی از دوستانش آن را چنین توصیف کرده است: 'دارای تمام لوازم نوشتن، نسخهبرداری، طراحی، رنگآمیزی، برش، الصاق، دستهبندی، تراشیدن و چسباندن، ترکیبی از مغازهٔ نوشتافزار و ابزارفروشی' . | |
جنگ جهانی دوم سبب شد استراوینسکی باز هم در کشوری دیگر، یعنی ایالاتمتحد، ساکن شود. او در حومهٔ لوس آنجلس، نه چندان دور از آرنولد شونبرگ، زندگی میکرد اما این دو هرگز یکدیگر را دیدار نکردند. تفاوت فلسفههای موسیقائی آنها، میانشان ورطهای ناپیمودنی پدید آورده بود و هر کدام نیز مریدان پابرجای خود را داشتند. | |
استراوینسکی در ۱۹۴۸ رابرت کَرفت (Robert Craft) رهبر بیستوچهار ساله را بهعنوان دستیار خود استخدام کرد. کرفت مشوق استراوینسکی در آشنائی بیشتر با آثار شونبرگ، برگ و وبرن بود. تا دههٔ ۱۹۵۰ این آهنگسازان هر سه درگذشته بودند و استراوینسکی با پیش گرفتن نظام دوازدهصوتی شونبرگ پیروانش را مبهوت ساخت. این مرد حیرتانگیز که هفتاد سالگی را پشت سر گذاشته بود به رغم رنجوری جسمانی برای رهبری واپسین آثار غنی و پُرمایهاش به کشورهای گوناگون از شیلی تا تاهیتی سفر میکرد و این سفرها را تا پس از هشتاد سالگی نیز ادامه داد. در همین دوران برای نخستینبار پس از پنجاه سال به روسیه بازگشت و نزد گروهی از آهنگسازان شوری از راز درونش پرده برداشت: 'بوی خاک روسیه، بوئی دیگر است ... هر کس فقط یک زادگاه، یک سرزمین پدری و یک وطن دارد' . |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست