جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

در ده می عشق یک دم ای ساقی


در ده می عشق یک دم ای ساقی    تا عقل کند گزاف در باقی
زین عقل گزاف گوی پر دعوی    بگذر که گذشت عمر ای ساقی
دردی در ده که توبه بشکستم    تا کی ز نفاق و زرق و خناقی
ما ننگ وجود پارسایانیم    از روی و ریا نهفته زراقی
ای ساقی جان بیار جام می    کامروز تو دست گیر عشاقی
تا باز رهیم یک زمان از خود    فانی گردیم و جاودان باقی
رفتیم به بوی تو همه آفاق    تو خود نه ز فوق و نه ز آفاقی
کس می نرسد به آستان تو    زیرا که تو در خودی خود طاقی
بس جان که بسوختند مشتاقان    بر آتش عشق تو ز مشتاقی
بنمای به خلق رخ که خود گفتی    با ما که تخلقوا به اخلاقی
عطار برو که در ره معنی    امروز محققی به اطلاقی


همچنین مشاهده کنید