معمارى سيستمهاى کاربردى (Application Architecture) به سازمان اجازه مىدهد که مؤلفههاى Business Model خود را در قالب سيستمهاى اطلاعاتى پيادهسازي، ذخيره و بازيابى نمايد. اين مؤلفهها درواقع رويههاى کسبوکار و مستنداتى مىباشند که مىتوانند با استفاده از ساختار runtime اجرا گردند.
|
|
سيستمهاى پيادهشده در اين لايه بخش جداناپذيرى از فرآيند کسبوکار مىباشند و لذا در هر لحظه مىتوانند وضعيت کسبوکار را مشخص نمايند. بعد از تعريف مدل کسبوکار الکترونيکى (Business Model) مىتوان بهسادگى معمارى سيستمهاى کاربردى را ايجاد نمود. ازآنجايى که ساختار لايه معمارى سيستمهاى کاربردى نيز مبتنى بر تکنولوژى شيءگرا مىباشد لذا طراحى و پيادهسازى سيستمهاى کاربردى براساس مدل کسبوکار بسيار ساده خواهد بود.
|
|
از بههم آميختن اين دو لايه رابطه مستقيمى بين مؤلفهها و سرويسهاى معمارى سيستم کاربردى با مدل کسبوکار ايجاد مىگردد. و اين باعث سادهتر شدن معمارى سيستم و يکنواختى بين آن دو لايه مىگردد بعلاوه تغييرات آتى در مدل کسبوکار مىتواند بهسادگى با معمارى سيستمهاى کاربردى هماهنگ عمل نمايد.
|
|
براى اطلاعات بيشتر در اين زمينه مىتوان به دو مبحث زير پرداخت:
|
|
|
| سرويسهاى اشتراکى برنامههاى کاربردى (Shared Application Services)
|
|
مدل کسبوکار معمولاً شامل مجموعهاى از انواع دادهها (types) (يا بهعبارتى کلاس اشياء) و سرويسهاى کاربردى (application services) مىباشد. سابقاً تأکيد تکنولوژى شيءگرا روى کلاسها و استفاده مجدد آنها متمرکز گرديده بود. براى مثال کلاسهاى يک مدل کسبوکار مىتوانند معرف مشتريان، فروشندگان و محصولات و انواع متدهايى باشند که برروى آنها اعمال مىگردد. اين متدها نشاندهنده مسؤوليتهاى (responsibilities) اشياء مذکور در درون مدل کسبوکار مىباشند.
|
|
اما از طرف ديگر يک مدل کسبوکار دقيق مىبايد منعکسکننده سرويسهاى کاربردى (application servies) و دربرگيرنده المانهاى يک فرآيند کسبوکار نيز باشد. رفتار سرويسهاى کاربردى بيشتر شبيه اشياء مىباشد تا کلاسها و تمايل دارند تا نقش فعالى را در فرآيند تجارى ايفا نمايند و مايلند تا در يک محل همراه شيئى که فرآيند روى آن انجام مىپذيرد، باشند. کاربران اين سرويسها را عنصر فعال در فرآيند تجارى تصور مىنامند.
|
|
کاربر يک درخواست به سرويس کاربردى ارسال و نتيجه مناسب را دريافت مىنمايد. اين نوع سرويسهاى کاربردى با مفاهيم type در ابزارهاى قديمى نظير ++C و Smalltalk تطبيق ندارند بلکه به مدل CORBA نزديکتر مىباشند. مدلهايى که در آنها اشياء داراى نوع مىباشند و اين امکان وجود دارد که در يک محيط توزيعى فعال گردند. براى دريافت سرويس از اشياء فعال (active objects) پيامى به آنها ارسال مىگردد. براى مثال يک سرويسدهنده فعاليتهاى بازرگانى (trading service) را درنظر مىگيريم بهنحوى که اين سرويسدهنده علاوهبر دريافت سفارشات خريد، فروش اقلام را نيز انجام مىدهد. واضح است که تطبيق سفارشات خريد و اقلام فروش از وظايف سرويسدهنده مذکور مىباشد.
|
|
حال چنانچه چندين برنامه کاربردى در سيستم درحال اجرا باشند، لازم است يک سرويسدهنده واقعى سرويسهاى لازم را دراختيار تمامى آنها قرار دهد، تا بتوان عملکرد کلى شرکت را کنترل و هدايت نمود. لذا ضرورى است که سرويسدهنده تنها يکبار ايجاد و فعال گردد (instantiated) و بهعنوان يک سرويسدهنده فعال خدمات لازم را به برنامههاى کاربردى در حال اجرا ارائه نمايد.
|
|
| تهيه رويدادهاى کسبوکار در طراحى (Business Model)
|
|
مدل کسبوکار و معمارى سيستمهاى کاربردى همراه آن علاوهبر آنکه مىبايد در هر لحظه قادر به تشخيص اطلاعاتى مفيد و مؤثر از وضعيت کسبوکار باشد، بايد بتواند آنها را نيز مانيتور نمايد. ازطرف ديگر اين نگرش حجم زيادى از اطلاعات را توليد مىنمايند که خود موجب سربار و نيز تحت فشار قرار دادن شبکه ارتباطى مىگردد و نيازمند تجهيزات سختافزارى قدرتمند و يا شبکههايى با پهناى باند زياد مىباشد و مديريت چنين حجم زيادى از اطلاعات توليدشده، مشکلاتى را بههمراه داشته و اقتصادى نيز نمىباشد.
|