مجموعه سختافزارها و نرمافزارهاى يک سازمان، زيرساخت فنى آن را تشکيل مىدهد و سيستمهاى عامل، اتصالات مخابراتى و بانکهاى اطلاعاتى از عمدهترين مؤلفههاى تشکيلدهنده اين زيرساختار مىباشند.
|
|
بايد توجه داشت که زيرساخت فنى نيز خود زيرمجموعهاى از زيرساخت کلى سازمان و يا يک سيستم مىباشد که خود از ساختار جامعترى فراتر از سيستمهاى الکترونيکى تشکيل شده و شامل مبانى اجتماعي، سياسى و اقتصادى نيز مىگردد که چگونگى پاسخگويى به نيازهاى قابل انعطاف سازمان را تعيين و تبيين مىنمايد.
|
|
براى ايجاد برنامههاى کاربردى براساس لايه معمارى سيستمهاى کاربردى بهمنظور تطابق با لايه زيرساخت فنى موارد زير مىبايست درنظر گرفته شوند که عبارتند از:
|
|
|
|
قابليت مقياسپذيرى و پيشبينى توسعههاى آتى سيستم (Scaleability)
|
|
يکى ديگر از وظايف عمده طراحان سيستمهاى کاربردى در تجارت الکترونيک آن است که توسعههاى آتى سيستم در کليه زمينهها جهت دستيابى به کارايى بيشتر و بکارگيرى در مؤلفههاى زيرساختى قابل اعتمادتر، بدون اعمال تغييرات در برنامههاى کاربردى منظور گردد. ضمن آنکه فرآيند توسعه از ديد کاربر شفاف باشد. با تکيه بر چنين نگرشى ابتدا برنامههاى کاربردى را مىتوان در محيطهاى کوچکتر شروع و متعاقباً همزمان با افزايش حجم فعاليتهاى تجارى به محيطهاى بزرگتر گسترش داد.
|
|
|
قابليت مديريت (Manageability)
|
|
مديريت و راهبرى سيستمهاى کاربردى توزيعى نيازمندىها، ويژگىها و ابزارهاى خاص خود را طلب مىنمايد. عمدهترين چالش راهبران اين سيستمها درهنگام ارتقاى گونههاى جديد سيستمهاى کاربردى مىباشد که مؤلفههاى آن در يک سيستم توزيعى گسترده پراکنده مىباشند. حصول اطمينان، از دريافت بهموقع تغييرات در تمامى شبکه چالش عمده راهبران سيستم مىباشد زيرا که چنين محيطهايى خود مىتوانند در مواردى غيرقابل اعتماد (unrealible) بوده و نتوانند بهموقع تغييرات را در مؤلفههاى نرمافزارى موردنظر اعمال نمايند. البته در يک طراحى خوب علاوهبر تشخيص بهموقع چنين مواردي، راهکارهاى مناسب نيز ارائه مىگردد. لذا براساس آنچه در اين فصل ارائه گرديد، درهنگام طراحى سيستمهاى کاربردى براساس مدل کسب و کار الکترونيکى لحاظ طراحى مبتنى بر سه لايه Application model ،Business model و Technical infrastructure قوياً توصيه مىگردد.
|
|
با چنين نگرشى مىتوان به برنامههاى کاربردى تجارى با قابليتهاى حمل، توزيعى و مقياسپذيرى دستيافته و نهايتاً ابزارهاى لازم جهت راهبرى برنامههاى فوق را نيز ايجاد و بکار بست.
|
|
|
دستيابى به يک زيرساخت يکنواخت جهت ايجاد و بهرهگيرى سيستمهاى کاربردي، ايدهآل سازمانها مىباشد. لذا براى دستيابى به چنين زيرساختى سعى برآنست که مجموعههاى استانداردى مورد استفاده قرار گيرند. هرچند رسيدن به اين هدف بنابر دلايل زير با مشکلاتى همراه است.
|
|
- اغلب سازمانها براساس نيازهاى خود هماکنون مجموعه متنوعى از سيستمهاى عامل و گونههاى مختلف آنها را بکار مىبرند که اين خود مبين عدم وجود سيستم عامل استاندارد در يک سازمان مىباشد. انواع سيستمهاى عامل unix، سيستم عامل OS/2 ،Macintosh، انواع Windows و سيستمهاى عامل ماشينهاى بزرگ نظير BS2000 از شرکت زيمنس، GCOS از شرکت Bull و MVS ،VM و ES9000 از شرکت IBM طيف وسيعى از اين موارد را شامل مىشود.
|
|
- امروزه بانکهاى اطلاعاتى و پايگاه دادهها اساسىترين سرمايه انفورماتيکى سازمانها را تشکيل مىدهند که متداولترين انواع آنها، بانکهاى اطلاعاتى رابطهاى و شيءگرا مىباشند و از آن ميان مىتوان به Supra ،Oracle ،SQL Server ،Access و DB2 اشاره نمود. بايد توجه داشت عليرغم پذيرش استاندارد SQL بهعنوان يک استاندارد هرگاه ترکيبى از بانکهاى اطلاعاتى در يک سازمان استفاده شود بهخاطر عدم رعايت يک استاندارد بينالمللى با موانعى مواجه خواهيم گشت.
|
|
ازجمله اين موانع دسترسى همزمان به دادههاى پايگاه داده توسط کاربران مىباشد که در استاندارد SQL درنظر گرفته نشده است و تنها به يکنواخت بودن قوانين و Syntax دستورات اکتفا شده است.
|
|
- يکى ديگر از مشکلات، اعمال سليقه کاربران مىباشد: براى مثال برخى کاربران استفاده از واسط گرافيکى محيط Windows را نسبت به واسطهاى گرافيکى Macintosh ترجيح مىدهند. هرچند اين تغييرات بعضاً طبيعى بهنظر مىرسند، اما در برخى موارد صرفاً سليقهاى و گاهى نيز برحسب رشد تکنولوژى و ارائه محصولات جديدتر اجتنابناپذير مىنمايد. در برخى موارد نيز بهلحاظ عدم پشتيبانى محصولات قديمى اينگونه تغييرات صورت مىپذيرد.
|
|
- واضح است که بهمنظور استانداردسازى زيرساخت فنى لازم است کوچکترين سطوح فنى تشکيلدهنده زيرساخت استاندارد گردد، در اين ميان سطوح پائين سختافزار و نرمافزار، سيستمهاى عامل، واسطهاى گرافيکى کاربران، بانکهاى اطلاعاتي، سيستمهاى ارتباطي، استانداردهاى شبکه و سيستمهاى کاربردى تعاملى مىبايست مدنظر قرار گرفته و کليه فعاليتها و مستندات از استانداردها پيروى نمايند.
|
|
امروزه بهمدد بهرهگيرى از تکنولوژىهاى کامپيوترى و ارتباطى امکان ايجاد و پيادهسازى سيستمهاى کاربردى در محيطهاى توزيعى فراهم آمده است لذا ساختن سيستمهاى کاربردى مشترک بين چندين سازمان براساس مجموعه استانداردهاى توافقشده امکانپذير مىباشد. بدين ترتيب طراحى و ساخت سيستمهاى کاربردى آسانتر صورت پذيرفته و بهلحاظ استاندارد بودن ابزار توليد، قابليت حمل نيز محقق مىگردد.
|
|
- درمورد حوزههاى فنى که هنوز براى آن استانداردى تدوين نگرديده است، بايد توجه داشت که طبيعى است داشتن محيط استاندارد بهعنوان يک زيرساخت فنى هزينههايى را دربر دارد؛ بخصوص زمانى که قابليت حمل از اهداف مهم سازمان باشد. در عين حال بايد درنظر داشت که دو مقوله مهم يعنى سرويسهاى اشتراکى برنامههاى کاربردي و مدل تجاري هنوز کاملاً استاندارد نشدهاند.
|
|
همچنين ازآنجايى که هنوز براى سرويسهاى مشترک کاربردي، ابزارى جهت سنکرون نمودن فرآيندها براى چندين کاربر هنوز استاندارد نشده است. ازاينرو پيشنهاد مىگردد بجاى بکارگيرى فنآورى multi-threaded در طراحي، طراحى سيستمهاى کاربردى براساس مدل کسب و کار تنها بصورت single-threaded درنظر گرفته شود اگرچه قابليت multi-threaded مىتواند کارايى بيشترى را بههمراه داشته باشد.
|
|
هنگام فعالشدن رويدادهاى تجارى پيامى جهت کاربر و يا مؤلفه کاربردى صادر مىگردد. اين رويدادها لزوماً همزمان صورت نمىپذيرند (سنکرون نمىباشند) لذا مىبايد توسط سيستم مديريت و سازماندهى شود. در اين مورد نيز استاندارد خاصى تدوين نگرديده است.
|
|
|
قابليت توزيع توانايىهاى کاربردى (Distribution of Application Functionality)
|
|
يکى از ويژگىهاى مهم زيرساختهاى فنى در تجارت الکترونيک داشتن امکان توزيع توانايى برنامههاى کاربردى است.
|
|
هنگام ايجاد و ساخت برنامههاى کاربردى در محيطهاى توزيعى دو مشکل پيش روى طراحان سيستمها مىباشد:
|
|
۱. روشهاى لازم جهت ارتباط بين سرويسهاى کاربردى توزيعشده
|
|
۲. پيشبينى تخصيص سرويسها به ماشينها در محيط توزيعى بهطور مناسب
|
|
بهمنظور رفع مشکل اول نياز به برقرارى يک محيط شفاف توزيعى مىباشد که اصطلاحاً به آن Distribution transparent گفته مىشود و مفهوم آن اين است که ارائه خدمات ازنظر کاربر چه بصورت Remote و چه بصورت Local تفاوتى نداشته باشد يعنى پيچيدگى شبکه هيچگونه تأثيرى در عملکرد خدمات را موجب نگردد.
|
|
اين مدلى است که در سيستمهاى مبتنىبر RPC-Remote Procedure Call و CORBA معمول و بکار گرفته مىشود.
|
|
هرچند مشکل اول توسط RPC و CORBA حل گرديده است اما مشکل دوم هنوز وجود دارد و پيشبينى مناسب سرويسهاى کاربردى روى سختافزارهاى توزيعشده در يک شبکه ارتباطى کار مشکلى است. کار زمانى مشکلتر مىشود که اهداف تجارى با گذشت زمان تغيير مىيابد بهنحوى که نيازمند جابجايى سرويسهاى توزيعشده در کل شبکه باشد اين جابجايى سرويسها (اشياء) مىبايد بهگونهاى انجام پذيرد که برنامههاى کاربردى بدون تغيير بمانند. فرآيندهاى تقسيمبندى مجدد سرويسهاى کاربردى در محيط توزيعى با استفاده از RPC و يا CORBA هزينه زيادى را دربر دارند ضمن آنکه مىبايد مراحل زير نيز رعايت گردد:
|
|
- تصميمگيرىهاى جديد جهت تقسيمبندىهاى مجدد مىبايد الزاماً براساس گزارشات آمارى صورت پذيرد.
|
|
- بهرهگيرى از زبان توصيفى IDL-Interface Definition Language
|
|
- نگهدارى تمامى سرويسها، روى ماشينهايى که فعاليتهاى ايجاد و توسعه سيستمها برروى آنها انجام مىپذيرد.
|
|
- اطلاعات مربوط به اعمال تغييرات و گونههاى مختلف سرويسها کاملاً مستند گردد و مکانيزمهاى خودکارى جهت برقرارى ارتباط بين آخرين نسخه آنها وجود داشته باشد.
|
|
- سيستمهاى نهايى به روز بوده و آخرين نسخه آنها روى سيستمهاى توزيعى تقسيمبندى گردد.
|
|
- تکرار مراحل فوق درصورت عدم حصول کارايى لازم.
|
|
عمدهترين وظيفه طراح سيستمهاى کاربردى در اين ارتباط حصول اطمينان از تقسيمبندى مناسب و حفظ شفافيت سيستم و عدم تأثيرگذارى روى source برنامههاى کاربردى (درصورت تغيير توزيع سرويسها) مىباشد.
|