|
|
منظور از فونکسيون (Functions) يا کارکرد در اينجا پاسخى است که به نياز معينى داده شده است.
|
|
| پيچيدگى و انعطافپذيرى نيازهاى انسانى
|
|
نه فقط بايد نيازهاى ارگانيسم حياتى مانند حرارات و نور و امثال آن مورد توجه قرار گيرد بلکه ملاحظهٔ نيازهاى شخصيتى و روانشناسى مانند استقلال فردى و نيازهاى ديگر انسان بهعنوان يک موجود اجتماعى مانند امکان برقرار کردن روابط و شرکت در زندگى گروهى و حيثيت اجتماعى و امثال آن اهميت بهسزائى دارند.
|
|
|
تشخيص نيازهاى انسان به مسکن
|
|
تشخيص نيازهائى که مسکن برآورده مىکند از نظر متخصصين مختلف متفاوت است. پزشکان مسئولين امور بهداشتى و مهندسين بيشتر روى وظايف اساسى مسکن که حافظ سلامتى و آسايش ساکنين آن است تأکيد مىکنند. نگرانى از وضع بهداشتى و منطقى ساختن و نظم دادن به محل مسکونى به تدريج از قرن ۱۹ پيدا شده ليکن اين توجه ناقص به نظر مىرسد (فونکسيوناليسم بر مبناى طرفدارى از تکنيک که وابسته به تمدن جديد صنعتى است).
|
|
- نظر جامعهشناسان و انسانشناسان:
|
اين متخصيصن به مسائل ديگرى به شرح زير توجه پيدا کردهاند:
|
|
۱. بعد اجتماعى مسکن
|
|
۲. تنوع بسيار زياد شکل سکونت و اشکال مختلف پاسخ به نيازهاى انسانى از اين حيث برحسب نوع تمدنها.
|
|
۳. روابط نزديک بين نوع مسکن و ساختمان و خانوادههائى که آن را اشغال مىکند (مخصوصاً از نظر احتياجات گروهى خانوادگي).
|
|
۴. اهميت و ارزش سمبوليک مسکن (مانند حيثيت اجتماعى خانواده ـ سمبوليسم مذهبى ايدئولوژى و غيره).
|
|
۵. تغييرات نيازها برحسب طبقات اجتماعى که جامعهشناسانى مانند موريس هالبواکس (جامعهشناس فرانوسى M. HalAwchs) و وارنر (جامعهشناس آمريکائى Warner) به آن توجه کردهاند.
|
|
- نظر فلاسفه ـ شعر و روانشناسان:
|
اين دسته بهمعناى عميق مسکن براى فرد توجه کرده برخى روابط نزديک آن را با زندگى خانوادگى روشن ساختهاند: مثلاً هيدگر (فيلسوف آلمانى Hydger) پديدارشناس معروف معتقد است که مسکن گزيدهٔ نوعى رفتار يا يک نوع زيستن است.
|
|
بولنو (Boleno): اعتبار مسکن را بسته به ايجاد صميميت و حمايت و پناهندگى و استقلال و وابستگى به خانه و خانوادهها مىداند.
|
|
گاستن باشلارد (Le poetique de lespace): بهعنوان شاعر کتابى تحت عنوان 'جنبهٔ شاعرانهٔ فضا' در ۱۹۵۸ نوشته است و خانه را 'فضاى خوشبختي' لقب داده است که در آن استراحت خوديابي، آرامش و مادرگرائى اهميت پيدا مىکند.
|
|
- نظر روانشناسان و روانکاوان:
|
خانههائى که کودکانى مورد آزمايش ترسيم مىکنند (تستخانه) به صراحت و روشنى ساختمان عاطفى و روابط خانوادگى را آنطور که طفل آن را احساس مىکند، نشان مىدهد. از اينجا چنين استنباط مىشود که مسکن بايستى مجموعاً پيچيده و درهمى از وظايف منسوب به فرد (که هم به جنبهٔ ارگانيسم و هم به شخصيت توجه داده باشد) و گروه خانوادگى را که در محدودهٔ يک تمدن و در داخل طبقهٔ اجتماعى و گروههاى متمايز که در نظر گرفته شده برآورده سازد.
|
|
| چگونگى ارضاء نيازهاى خانوادههاى عصر حاضر
|
|
۱. بررسى يک گروه مردمشناسى اجتماعى نزد ده نفر معمار جهان نشان مىدهد که در ساختمان فضاى مسکونى توجه اينان بيشتر به آسايش زوج و رشد شخصيت اطفال و همبستگى خانوادگى معطوف است مثلاً لوکوربوزيه معتقد است که مسکن بايد احتياج افراد خانواده را ممکن ساخته ضمناً استقلال هر کدام را حفظ کند تا همگان از هم زندگى جدا و مجزائى داشته باشند.
سرويسهاى مختلف محل مسکونى که نقش 'فنى' را دارند تابع اين 'روانشناسى اجتماعى' خانواده خواهند بود.
|
|
۲. بررسى روانشناسى اجتماعى و وظايف مسکن خانوادگى؛ کندى که اين بررسى را بهعمل آورده به تجليل مستدل ساختمان و فعاليتهاى گروهى خانواده مىپردازد نتايج زير را ادامه مىدهد. فعاليتهاى اعضاى مختلف و نقش آنها در خانواده برحسب سن و جنس و منزلت فردى، و مفهوم آن در محيط اجتماعى (مانند نقش زن، نقش پدر، نقش نوجوان و نيازهاى منطبق بر آن براى هر يک از افراد خانواده با توجه به نقشى که ايفا مىکنند بايد در نظر گرفته شود.
|
|
روابط فيمابين اين فعاليتها: روابط نقش والدين، بين نقش کودکان بين نقش والدين و کودکان هر يک منبع خواستههاى مختلفى براى افراد و براى گروههاى فرعى داخل گروه اصلى است.
|
|
براساس تجزيه و تحليل فوق کندى سه نوع فعاليت عمده را در گروه خانوادگى از يکديگر متمايز مىکند.
|
|
- اول فعاليتهاى علمى (خدمات داخلى خانوادهها)
|
- دوم فعاليتهاى علمى اجتماعى
|
- سوم فعاليتهاى علمى شخصى
|
|
اين فعاليتها بهخاطر نيازها از همديگر متمايز مىشود. در حقيقت:
|
|
- نياز به ايجاد و ارتباط بين افراد و محل کار آنها
|
|
- نياز به نزديکى و صميميت و زندگى خودمانى (آزادى در ديدن و ديده شدن آزادى، شنيدن و شنيده شدن...) موجب مىشود که فعاليتهاى افراد با نقشها و روابط بين آنها درآميزد.
|
|
- نياز به استراحت و آسايش (جلوگيرى از انعکاس صدا و غيره) و تجهيزات مادى
|
|
- نياز به اينکه بتوانند به فضا و دکوراسيون خانه و اشياء آن جنبهٔ منظم و نمايشى دهند.
|
|
- نياز به برقرار کردن روابط اجتماعى با خارج از خانه (مانند پذيرائى از دوستان در خانه، مانند آن) بسيارى از اين نيازها با مفهوم خانه در نظر معماران و سازندگان خانه مغايرت دارد.
|
|
بهعلاوه برحسب طبقات مختلف اجتماعى اين خواسته و تمايلات به اشکال گوناگونى نمايان مىشود، حتى اينگونه خواستهها برحسب مناطق مختلف مملکت تغيير مىکند.
|
|
اين خواستهها همراه با تحول سلول خانواده و تحول عمومى افکار و فنون دگرگونى مىپذيرد.
|
|
عدم توجه به اين مسائل موجب توسعهٔ مسکنهاى بد و ناقص و ناسالم مىگردد که تأثيرات بد آن در زير مورد بررسى قرار گرفته است.
|
|
نتيجه:
لازم است در هر صورت مسکن از نظر وسعت، طرح، ساختمان، تجهيزات نيازهاى انواع مختلف خانوادهاى که در آن سکونت خواهد گزيد (از نظر تعداد، ترکيب سطح زندگى اقتصادى و اجتماعى، سنتهاى فرهنگى و براساس محدويتهاى مالى خانوار) سازگار گردد، و اين امر جزء با مطالعات اجتماعى و اقتصادى همه جانبهاى که بايد قبل از هر گونه طرحى صورت گيرد امکانپذير نيست.
|