|
|
همانند شکلهاى ابتدائى الگوى راه رفتن، الگوهاى حرکتى که کودک در دويدن بهکار مىگيرد، از نظر کيفى با الگوهاى فرد بزرگسال متفاوت است. با کاربرد اصول مکانيکى مورد بحث در فصلهاى پيش، مىتوان تغييرات رشدى مورد نياز را براى بهينه کردن اجراء کودکان شناسايى کرد همانطور که در تصوير زير مشاهده مىکنيد:
|
|
- طول گام به منظور وارد آوردن نيروى بيشتر توسط دونده بايد افزايش يابد. هرچه از نيروى بيشترى استفاده شود، ويژگىهى متعدد شکل پيشرفتهٔ دويدن پديدار مىگردد: پاى عقب هنگام فشار آوردن به زمين کاملاً کشيده مىشود؛ همزمان با پرتاب ران از عقب به جلو با شتاب زياد، پاشنهٔ پا به باسن نزديک مىشود؛ قبل از آنکه قسمت پائينى پا به حالت کاملاً کشيده درآيد و پاشنهٔ آن آمادهٔ تماس با زمين شود، ران در وضعيت تقريباً موازى با زمين قرار مىگيرد. وقتى پا در موقع برگشت با يک وضعيت خميده به جلو حرکت کند، تلاش دونده به گونهاى محافظهکارانه خواهد بود.
|
|
- دونده بايد حرکات جانبى پا را حذف کند تا نيروها در صفحهٔ سهمى (جلوى - عقبي) حفظ شوند.
|
|
- براى ادامهٔ دويدن، ابتدا بايد پاشنه و سپس پنجه با زمين تماس حاصل کند، يا تماس با زمين تقريباً با کف پا انجام گيرد.
|
- دونده بايد با قرار دادن پنجهها به طرف داخل، سطح اتکاء خود را کاهش دهد.
|
|
- پاى اتکاء دونده در لحظهٔ تماس با زمين و تحمل وزن بدن بايد در مفصل زانو خم شود.
|
|
- بهمنظور افزايش طول گامها بايد حرکت دست و پاى مخالف بهتر شود و چرخش تنه افزايش يابد. همچنين تنه بايد کمى به جلو خم شود.
|
|
- دستها بايد ضمن داشتن يک زاويهٔ ۹۰ درجه در مفصل آرنج، در جهت مخالف پاها به جلو و عقب حرکت کنند.
|
|
|
|
|
|
تغييرات کيفى در الگوى دويدن، همراه با رشد کودکان (افزايش اندازه، قدرت و هماهنگى بدن) زمينههاى پيشرفت کمّي، نظير افزايش سرعت دويدن و زمان پريدن را فراهم مىآورد. تحقيقات متعدد در دانشگاه ويسکانسن در مورد کودکان ۵/۱ تا ۱۰ ساله، در تائيد اين مطلب است (بيک، ۱۹۶۶؛ کلوز، ۱۹۵۹؛ ديتمر، ۱۹۶۲). بنابراين، مىتوان پيشرفت هر دو بُعد فرآيند و نتيجهٔ عملکرد دويدن را همزمان با رشد اطفال، انتظار داشت. اين پيشرفتها (براى مثال افزايش سرعت) تا جوانى ادامه خواهد داشت. همهٔ کودکان به تمام پيشرفت ممکن در الگوى دويدن دست نمىيابند. اغلب نوجوانان شکل دويدن خود را اصلاح مىکنند، لذا مشاهدۀ ويژگىهاى غير مؤثر اين الگوى بنيادي، بهويژه تمايل پنجهها به بيرون بدن، حرکت جانبى دستها و گامهاى محدود در سنين نوجواني، غير معمول نيست. شايد اين ويژگىهاى غير مؤثر الگوى دويدن نشانهٔ عدم وجود تعادل اسکلتى و عضلانى در سنين نوجوانى باشد. بنابراين سن کودک به تنهايى اجراى شکل کامل و پيشرفتهٔ مهارت دويدن را تضمين نمىکند. هر دو گروه نوجوانان و بزرگسالان ممکن است ويژگىهاى غيرمؤثر الگوى دويدن را دارا باشند.
|
|
مهارتهاى بنيادى راه رفتن و دويدن، الگوهاى متقارن هستند. هر يک از پاها داراى يک سيکل (دوره) است: جدا شدن پنجهٔ پا از زمين، حرکت پرتابي، ضربهٔ پاشنه به زمين، پاى اتکاء، و برگشت به نقطهٔ اول يعنى جداشدن پنجهٔ پا از زمين. در هر نقطهاى از سيکل مذکور، پاى ديگر در نيمهٔ اول راه همان نقطه قرار دارد. اين پديده بهعنوان مرحلهٔ ۵۰ درصدى ناميده مىشود. هر يک از پاها حرکات مشابهى را در طول يک سيکل و در زمانهاى مختلف انجام مىدهد. در دنبالهٔ همين مبحث به موضوع پيرامون ساير مهارتهاى جابهجايى مىپردازيم، مقايسهٔ زمانى مرحلهٔ ۵۰ درصدى در الگوهاى راه رفتن و دويدن جالب خواهد بود.
|
|
مشاهدهٔ الگوهاى دويدن. مشاهدهٔ الگوى دويدن نيز مانند راه رفتن در تمام سنين به درک بهتر از مشخصات برجستهٔ اين مهارت مىانجامد. به اين ترتيب همانند الگوى بنيادى راه رفتن، دويدن را نيز مىتوان از جهتهاى مختلف پهلو، مقابل، يا پشت مشاهده کرد و هر جنبه ويژهٔ آن را در يک زمان مورد توجه قرار داد.
|