سياستگذارى عمومي، بدون ترديد فعاليتى سياسى است. سياست عمومى تحتتأثير عوامل اقتصادي، اجتماعى و فرهنگى جامعه و همچنين تحتتأثير ساختارهاى رسمى حکومتى و ديگر ويژگىها و عوامل نظام سياسى قرار دارد (سلف - Self، در سال ۱۹۸۵ را ملاحظه مىکنيد). فرآيند سياستگذارى بر محيط اطراف خود (عوامل سياسي، اقتصادي، اجتماعي) تأثير مىگذارد و از آن متأثر مىشود (برت -Barrett) و (فوج -Fudge) هر دو در سال ۱۹۸۱. در واقع سياستها؛ محصول محيط سياسي، ارزشها و ايدئولوژي، قدرت، اصول نهادينه شده و فرآيندهاى تصميمگيرى هستند (سايمون - Simeon در سال ۱۹۷۶).
هنوز تعريف جامع و همهپسندى از 'سياست عمومي' ارائه نشده است. همچنين مشخص نيست که چگونه بايد آن را تبيين نمود. علت آن است که نيروها و عوامل تأثيرگذار و تأثيرپذير بسيارى در فرآيند سياستگذارى دخيل هستند؛ مثلاً: افراد مؤثر و مهم، نهادها، قوانين، ادراکات و برداشتها، نظرات، انتخابها و قدرت (هم وهيل ۱۹۸۴؛ پل - Pal، در سال ۱۹۹۲). تعاريف بسيارى از سياست عمومى ارائه شده است جدول (تعاريف ارائه شده براى سياست عمومى).
نويسندگانى چون جنگينز (۱۹۷۸)، (اندرسون - Anderson، در سال ۱۹۸۴) و داى ۱۹۹۲، تعدادى از اين تعريفها را مورد تجزيه و تحليل قرار دادهاند. در تمام اين تعاريف، يک عنصر مشترک ديده مىشود و آن عنصر مشترک اين است که 'سياست عمومى توسط حکومت يا دولتمردان تهيه و تدوين مىگردد. اين سياست با توجه به منبع آن، نه اثر آن بر مردم، عمومى ناميده مىشود' (پل-۱۹۹۲:۳).
جدول تعاريف ارائه شده براى سياست عمومى
'مجموعهاى از تصميمهاى مرتبط که توسط عوامل سياسى (Political actor or group of actors) اتخاذ مىشود. اين تصميمها در مورد مسائلى نظير انتخاب آرمانها و ابزار (هاي) مناسب براى حصول آنها است.' اين آرمانها نبايد خارج از توان عوامل سياسى باشد (رابرتس - Roberts در ۱۵۳-۱۹۷۱:۱۵۲، جنکينز ۱۹۷۸:۱۵).
'رابطهٔ دولت يا يک مجموعهٔ دولتى با محيط خود' (آيستون - Eyestone در ۱۹۷۱:۱۸، اندرسون ۱۹۸۴:۲).
'سياستهائى که توسط مجموعهها و مقامات دولتى تدوين مىشوند' (اندرسون ۱۹۸۴:۳).
'هر آنچه حکومتها انتخاب مىکنند که انجام دهند يا ندهند' (داى ۱۹۹۲؛۱۹۷۸).
'تمام اقدامات و فعاليتهاى انتخاب شده از سوى حکومتها به منظور حل مشکل يا مشکلاتى خاص' (پل ۱۹۹۲:۲).
سياست عمومى اينگونه تعريف مىشود: هر آنچه حکومتها انتخاب مىکنند که انجام دهند يا ندهند. (داى ۱۹۹۲:۲)
شرط عمومى تلقى شدن هر سياستى آن است که توسط دولت و دستگاههاى دولتى تدوين شده باشد يا حداقل توسط دولت و دستگاههاى دولتى کنترل يا تأئيد شده باشد.
اين مطلب در واقع به ما هشدار مىدهد که 'سياست يا سياستهائى وجود دارد که ممکن است توسط دولت و دستگاههاى دولتى طراحى و تدوين يا کنترل و تأئيد نشده باشد' (هاگوود و گان ۱۹۸۴:۲۳). گروههاى فشار -Pressure groups، رهبران جوامع محلى - Community leaders، ديوانسالاران و ديگر افراد و گروههائى که در راستاى قواعد تعيين شده توسط دولت يا خارج از چارچوب اين قواعد فعاليت مىکنند، به شيوههاى مختلف بر سياستهاى عمومى تأثير گذاشته و موجب تغيير آنها مىشوند. کانينگهام - Cunningham، معتقد بود که 'سياست شبيه يک فيل است- وقتى آن را مىبينيد، مىشناسيد اما به آسانى نمىتوانيد آن را تعريف کنيد.' عقيدهٔ کانينگهام در نوع خود جالب توجه است، زيرا تلويحاً دال بر آن است که مطالعات مربوط به سياستها را مىتوان به طرق مختلف انجام داد.