چهارشنبه, ۲۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 17 April, 2024
مجله ویستا

برانداختن (استان کهکیلویه و بویراحمد)


  آفتاب وضو (استان مازندران)
دو گروه يا دو يا چند نفر بازيکن براى اينکه حق تقدم آنها معلوم شود، يکى از سنگ‌ها را برداشته، يک طرف آن را با آب دهان خيس مى‌کنند و مى‌پرسند: آفتاب، وضو؟ (يعنى سمت خيس اين سنگ را مى‌خواهى يا قسمت خشک آن را؟) و به اندازهٔ چند متر به هوا پرتاب مى‌کنند. وقتى که سنگ به زمين نشست، آن که درست پيش‌بينى کرده، نفر اول و شروع‌کنندهٔ بازى است.
  برانداختن (استان کهکيلويه و بويراحمد)
بازيکنان تعدادى از انگشتان دست خود را پيش مى‌آورند. اين انگشتان شمارش مى‌شود. يکى از بازيکنان اعلام آمادگى مى‌کند که شمارش از او آغاز شود. شمارش از او و به تعداد انگشتان پيش‌آورده شده انجام مى‌شود. عدد آخر به‌هرکس بى‌افتد، بازنده است.
  برزدن (استان فارس)
يکى از بازيکنان مى‌پذيرد که شمارش از او آغاز شود. بعد همهٔ بازيکنان هم‌زمان يک دست خود را در حالى‌که چند انگشت آن باز است پيش مى‌آورند. يکى از بازيکنان انگشت‌هاى باز را مى‌شمارد و عددى به‌دست مى‌آيد. سپس از فردى که قبول کرده شمارش از او آغاز شود، از چپ به راست شروع به شمارش مى‌کند. آن عدد به‌هر کسى افتاد، او نفر اول بازى است و به اين ترتيب نوبت بازى هريک مشخص مى‌شود.
  بير، ايکى بيزيم (يک، دو مال ماست) (استان آذربايجان)
بازيکنان جمع مى‌شوند و يک دست خود را پيش مى‌آورند. استاد شعر بلندى را مى‌خواند که از ترکيب اعداد و اشعار آهنگين تشکيل يافته است. پس از پايان گرفتن شعر، بازينان دست‌ها را ثابت نگه مى‌دارند. هر دستى که شکل قرار گرفتن آن تک بود، کنار مى‌رود. نفر آخر گرگ مى‌شود.
  پرتاب توب (استان تهران)
ابتدا توپ به‌وسيلهٔ يکى از بازيکنان به‌طرف ميدان بازى پرتاب مى‌شود. هرکسى که بتوان توپ را بگيرد، گروه او در شروع بازي، توپ را در اختيار خواهد داشت.
  پر يا خالى (استان بوشهر)
يکى از بازيکنان ريگى را در دست خود پنهان کرده، از دو استاد گروه مى‌پرسد: 'کدام پر، کدام خالي؟' هر استادى که بتواند بگويد ريگ در کدام دست است، گروه وى بازى را به‌دست مى‌گيرد.
  پشک انداختن (استان اصفهان)
بازيکنان دايره‌وار مى‌ايستند و دست‌ها را روى هم مى‌گذارند و مى‌گويند: 'يا علي' . آن‌گاه هرکس دست‌ها را روى سينهٔ خود مى‌گذارد. يکى از بازيکنان انگشتان خود را مى‌بندد و از خود شروع به شمارش مى‌کند، آن عدد (مجموع انگشتان) به‌هرکس افتاد، از دور بيرون مى‌رود و دوباره شمارش آغاز مى‌شود. فردى‌که آخرين نفر باشد، بازيکن اصلى است.
  پشت دستى (استان اصفهان)
هرکدام از بازيکنان تعدادى ريگ را برداشته و به بالا پرتاب مى‌کند. سپس پشت دست راست خود را زير آنها مى‌گيرد، تعدادى از ريگ‌ها پشت دست او مى‌ماند بازيکنى که تعداد بيشترى ريگ بر پشت دستش بماند، شروع‌کنندهٔ بازى خواهد بود و بقيهٔ بازيکنان نفرات دوم، سوم و الى آخر به‌حساب مى‌آيند.
  چوب‌کبريت کوتاه ‌شده (استان آذربايجان)
يکى از بازيکنان به تعداد کل افراد شرکت‌کننده در بازي، چوب کبريت در دست مى‌گيرد. يکى از چوب‌کبريت‌ها را دو نيم مى‌کند و نيم آن را در ميان چوب‌کبريت‌هاى ديگر طورى قرار مى‌دهد که دونيم بودن آن قابل تشخيص نباشد. آن‌گاه هر بازيکن يک چوب کبريت برمى‌دارد، بازيکنى که چوب کبريت کوتاه‌شده را بردارد، مأمور گرداندن شلاق خواهد شد.
  ده، بيست، سى ... (استان مازندران)
دو نفر يا چند نفر دور هم نشسته يا مى‌ايستند. يکى از آنها با دست به سينه يا بدن بقيهٔ بازيکنان مى‌زند و همزمان مى‌شمرد: ده، بيست، سي، چل، پنجاه، شصت، هفتاد، هشتاد، نود، صد. عدد صد به‌هرکس که بى‌افتد، اولين نفر شروع‌کنندهٔ بازي، يا نمايندهٔ اولين گروه آغازگر بازى است.
  خدا يا زمين (استان بوشهر)
ابتدا يکى از دو استادنام 'خدا' و ديگرى نام 'زمين‌' را انتخاب مى‌کند. سپس يکى از آن دو، از محلى که ايستاده توپ را به‌فاصلهٔ چندمترى مى‌اندازد. بعد چوب را از نقطهٔ پرتاب توپ به‌طرف آن روى زمين خوابانده و در حالت شمارش و اندازه‌گيرى اين فاصله با چوب (نظير مترکردن)، دعاگونه مى‌گويد: اول خدا، دوم زمين، اول خدا، دوم زمين ... تا چوب به توپ برسد. همهٔ بازيکنان بر اين کار نظارت مى‌کنند. اگر چوب با کلمهٔ 'خدا' به توپ برسد، گروهى که خدا را انتخاب کرده بود، برنده مى‌شود و در صورتى‌که با کلمهٔ 'زمين' به توپ برسد، گروه زمين برنده خواهد بود.
  تر يا خشک (استان بوشهر)
يک روى تکه سنگ يا سفالى را با آب دهان تر مى‌کنند. آن‌گاه يک استاد از استاد ديگر مى‌پرسد: 'تر يا خشک؟' و استاد يکى را انتخاب مى‌کند. بعد سفال را به هوا پرتاب مى‌کند. وقتى که سفال به زمين رسيد، اگر روى تر بالا بود، استادى که تر را خواسته بازى را شروع مى‌کند و اگر خشک بود گروه ديگر شروع‌کنندهٔ بازى خواهد بود.


همچنین مشاهده کنید