یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا
کمدی
باب هوپ (Bob Hope) (متولد ۱۹۰۳ ـ با فیلمهائی چون پسر رنگپریده (Son of Paleface)، فرنک تاشلین (Frank Toshin - سال ۱۹۵۲) و شب بزرگ کازانُوا (Casanova's Big Night)، نرمن ز. مکلود (Norman Z.McLeod - سال ۱۹۵۴) و دَنی کِس (Danny Kaye؛ سال ۱۹۸۷ ـ ۱۹۱۳) ـ با فیلمهای دلقک دربار (The Court Jester)، نُرمن پاناما (Norman Panama - سال ۱۹۵۶) و مِری اندرو (Merry Andrew)، مایکل کید (Michael Kidd - سال ۱۹۵۸) که کار سینمائی خود را از دههٔ پیش آغاز کرده بودند، در سراسر دههٔ ۱۹۵۰ محبوبیت فراوانی در فیلمهای ردهٔ الف بهدست آوردند. در این دوره گروه دین مارتین (Dean Martin - متولد ۱۹۱۷) و جری لوییس (Jerry Lewis -متولد ۱۹۲۶) نیز که در واقع جای آبوت و کاستلّو را گرفته بودند، گُل کردند. دین مارتین و جری لوییس در فاصلهٔ ۱۹۴۹ تا ۱۹۶۵ در هفده فیلم بهطور مشترک بازی کردند که بهترین آنها عبارتند از: جنگ با ارتش (At War with the Army) (هَل واکر ـ Hal Walker - سال ۱۹۵۱)، هشدارِ ملوان (Sailor Beware) (واکر، ۱۹۵۲)، سربازهای پرنده (Jumping Jacks) (نرمن تارُگ، ۱۹۵۲)، دستنشانده (The Stooge) (تارگ، ۱۹۵۳)، وحشتزده (Scared Stiff) (جرج مارشال، ۱۹۵۳)، قهرمان قلابی (Living it Up) (تارُگ، ۱۹۵۴) ـ، هرگز زیاد جوان نیستید (You're Never Too Young) (تارگ، ۱۹۵۵)، نقاشها و مدلها (Hollywood or Bust) [در ایران: بزن بریم هالیوود] (تاشلین، ۱۹۵۶) از هم پاشید و دین مارتین یک دورهٔ موفقِ بازیگر - مجریگری تلویزیون را آغاز کرد و جری لوییس پس از آن به تنهائی بهکار ادامه داد و با فیلمهائی چون سادهلوح (The Delicate Delinquent) دان مک کوایر (Don McQuire - سال ۱۹۵۷)، خواباندن بچه (Rock-a-Bye-Baby؛ تاشلین، ۱۹۵۸) و بچه گیشا (The Geisha Boy) (تاشلین، ۱۹۵۸) یکی از ستارگان برجستهٔ کمدی شد، و سرانجام در دههٔ ۱۹۶۰ خود به کارگردانی فیلمهایش پرداخت. | ||
از آن جمله هستند پادوی هتل (The Bellboy - سال ۱۹۶۰)، نامهرسان (The Errand Boy - سال ۱۹۶۱)، پروفسور دیوانه (The Nutty Professor - سال ۱۹۶۳)، سادهلوح (The Patsy - سال ۱۹۶۴) و اختلال روانی (Cracking-Up؛ سال ۱۹۸۳)، که بهنام بوفه (Smorgasbord) نیز شناخته میشود) و منتقدان فرانسوی او را کارگردان مؤلف میشناسند، اما چهرهٔ ابلهانه و مضحک او چندان مورد توجه منتقدان آمریکائی نیست. | ||
زوج دیگری که بسیار بیش از جری لوییس و همتراز باب هوپ و دَنیکِی شناخته میشوند، دو کمدین برجستهٔ این دوره، یعنی جودی هالیدِی (Juddy Holliday - سال ۱۹۶۵ - ۱۹۲۲) و مریلین مونرو (Marilyn Monroe) (۱۹۶۲-۱۹۲۶) بودند. جودی هالیدی با فیلمهای متولد دیروز (۱۹۵۰، جرج کیوکر)، باید به سرت بیاید (It Should Happen to You - سال ۱۹۵۴، جرج کیوکر)، پُف (Phffft - سال ۱۹۵۴، ارک رایسُن)، کادیلاک طلائی (The Solid Gold Cadillac - سال ۱۹۵۶، ریچارد کویین)، سرزنده (Full of Life - سال ۱۹۵۷، کویین) و ناقوسها به صدا درآمدهاند (Bells Are Ringing - سال ۱۹۶۰، وینسنت مینلّی) و مریلین مورو با فیلمهای آقایان موطلائیها را ترجیح میدهند (۱۹۵۳، هاوارد هاکز) چگونه با یک میلیونر ازدواج کنیم (How to Marry a Millioner - سال ۱۹۵۳) و خارش هفت ساله (The Seven Year Itch - سال ۱۹۵۵، هر دو از بیلی وایلدر) و بعضیها داغشو دوست دارن (Some Like It Hot - سال ۱۹۵۹، بیلی وایلدر). این دو بازیگر زن پیش از مرگ زودرس خود در تعدادی کمدیِ زیرکانهٔ سکسی هم ایفاء نقش کردند (مونرو ظاهراً خودکشی کرد و هالیدی از بیماری سرطان درگذشت). موفقیت فیلمهای اخیر این دو ستاره موجب شد که یک سلسله فیلم پرهزینهٔ سکسی و آبرومند با شرکت راک هودسُن (Rock Hudson) و دُریس دی به بازار سرازیر شود. | ||
این سلسله فیلمها در ۱۹۵۸ با فیلم مشکل اتاق خواب (Pillow Talk) (مایکل گُردون) آغاز شدند و با فیلمهائی همچون بر گرد عاشق (Lover Come Back) (دلبرت مان ـ Delbert Mann - سال ۱۹۶۱) و برای من گل نفرست (Send Me No Flowers) (نُرمن جوزییسُن 'Norman Jewison' - سال ۱۹۶۴) ادامه یافت. این فیلمها و مقلّدان آنها خود یک رشته کمدی بیپردهٔ جنسی با هزینهٔ بالا را به دنبال آوردند که غالباً با محور اغواگری دور میزدند. از آن جمله هستند زیر درخت یام یام (Under the Yum-Yum Tree - سال ۱۹۶۳، دیوید سوبیفت (David Swift)، سکس و دختر مجرد (Sex and the Single Girl - سال ۱۹۶۵) و چگونه همسر خود را بُکشید (How to Murder Your Wife - سال ۱۹۶۵، هر دو از ریچارد کویین)، راهنمای مرد متأهل (Guide for the Married Man - سال ۱۹۵۶، جینکلی) و چگونه زندگی زناشوئی را نجات دهیم [و زندگی خود را خراب کنیم ([How to Save a Marriage [and Ruin YOur Life - سال ۱۹۶۸) فیلدرکوک (Fielder Cook)، که میتوان گفت همهٔ این فیلمها بازتاب بیپردهٔ 'انقلاب جنسی' در دههٔ ۱۹۶۰ بودند. بیبند و باری اخلاقی موجود در سلسله فیلمهائی چون کَش مککال (Cash McCall - سال ۱۹۶۰، جوزف پِوْنی ـ Joseph Pevney) و اهل معامله (Wheeler Dealers - سال ۱۹۶۳)، آرتور هیلر (Arthur Hiller) را میتوان 'کمدی مدیریت' خواند که بهصورتی طعنهآمیز و سرگشاده به کلاهبرداریهای مالی نهفته در پشت رسوائی واترگیت و 'کرهگیت' و جریانهای مشکوک دولتی در دههٔ ۱۹۷۰ اشاره داشت. | ||
شکل دیگر کمدیهای این دوره را میتوان در آثار متین و پرهزینهٔ بلِیک ادواردز (Blake Edwards - متولد ۱۹۲۲) جستجو کرد. بلیک ادواردز در فیلمهائی چون پلنگ صورتی (Pink Panther - سال ۱۹۶۴)، شلیک در تاریکی (A Shot in the Dark - سال ۱۹۶۴)، مسابقهٔ بزرگ (The Great Race - سال ۱۹۶۵) و پارتی (The Party - سال ۱۹۶۸) با اتکا به شگردهای بصری به شکل سبکتری از طنز پرداخت و بعداً اینکار را در زنجیرهٔ پلنگ صورتی خود ادامه داد، از جمله فیلمهائی چون بازگشت پلنگ صورتی (The Return of the Pink Panther - سال ۱۹۷۵)، پلنگ صورتی دوباره حمله میکند (The Pink Panther Attacks Again - سال ۱۹۷۸)، انتقام پلنگ صورتی (The Revenge of the Pink Panther - سال ۱۹۷۸) و جای پای پلنگ صورتی (The Trail of the Pink Panther - سال ۱۹۸۲) و غیره. بلیک ادواردز در دههٔ ۱۹۸۰ با فیلمهائی چون '10' (۱۹۷۹)، S.O.B ۱۹۸۱)، ویکتور / ویکتوریا (Victor, Victoria - سال ۱۹۸۲)، مردی که زنها را دوست داشت (The Man Who Loved Women - سال ۱۹۸۳)، میکی و ماد (Micki and Maude - سال ۱۹۸۴)، زندگی است دیگر! (That's Life - سال ۱۹۸۶) و آدم سطحی (Skin Deep - سال ۱۹۸۹) به یکی زا طنزپردازان بیرقیب اجتماعی بدل شد. | ||
نمونهٔ اعلاء کمدی در این دوران را میتوان در فیلمهای نبوغآمیز و سیاهِ کارگردان مهاجر آلمانی، بیلی وایلدر (Billy Wilder) (متولد ۱۹۰۶)، یافت که فیلم غرامت مضاعف (۱۹۴۴) او در واقع الگوی فیلم نوار شد. وایلدر این سیاهی را تا دههٔ ۱۹۵۰ با خود آورد و در فیلم تکخال در آستین (Ace in the Hole) (که همچنین بهنام کارناوال بزرگ، ۱۹۵۱، شناخته میشود). جایزهٔ جشنوارهٔ ونیز را نصیب خود کرد، و وایلدر به شکلی روزافزون به کمدی سیاه روی آورد. فیلم سانست بولوار (Sunset Boulevard - سال ۱۹۵۰) افسانهای است از رابطهٔ تلخ و نامتجانس میان یک ستارهٔ فیلمهای صامت با نویسندهای پولساز و جوان و به این وسیله انحطاطِ هالیوود را در گذشته و حال تصویر میکند. فیلم بازداشتگاه ۱۷ (Stalag 17 - سال ۱۹۵۳) او طنزی پردهدرانه از شیوهٔ قهرمانسازی در اردوگاه POW در جریان جنگ جهانی دوم است؛ خارش هفتساله (۱۹۵۵) یک دهنکجی به اخلاق جنسی آمریکائیها و دستگاههای تبلیغاتی است؛ شاهدی برای محاکمه (Witness for the Prosecution - سال ۱۹۵۸) فیلمی کنایهآمیز - تریلر - دادگاهی است که از نمایشنامهٔ آگاتاکریستی اقتباس شده؛ و بعضیها داغشو دوست دارن (۱۹۵۹) یک فارس پرحرارت و پرتحرک است که در دوران قاچاق مشروبات الکلی و 'دختران زیبا' در میان گنگسترها اتفاق میافتد. | ||
وایلدر همچنین با یک جفت کمدی درخشان رمانتیک بهنامهای سابرینا (Sabrina - سال ۱۹۵۴) و عشق در بعدازظهر (Love in the Afternoon - سال ۱۹۵۷) و نیز فیلم مبتکرانه و مهجورماندهٔ سفر چارلز لیندبرگر از اقیانوس آرام بهنام روح سنتلوییس (The Spirit of St. Louis - سال ۱۹۵۷) کمدی دههٔ ۱۹۵۰ را غنای بیشتری بخشید. وایلدر با فیلم آپارتمان (The Apartment - سال ۱۹۶۰) قدم در دههٔ ۱۹۶۰ گذاشت. این فیلم اسکارِ بهترین فیلم و بهترین کارگردانی، را نصیب او کرد. فیلم دیگر او یک، دو، سه (One, Two, Three؛ سال ۱۹۶۱) طنزی است بر جنگ سرد و شرکتهای بزرگ سرمایهداری آمریکا، و با فیلمهای ایرما خوشگله (Irma La Douce - سال ۱۹۶۳) و احمق مرا ببوس (Kiss Me, Stupid - سال ۱۹۶۴) وایلدر نوعی کمدی سکسی و تلخ به شیوهٔ لوییچ را به سینمای آمریکا وارد کرد. فیلم حرص پول (The Fortune Cookie) بازگشتی به شیوههای تکخال در آستین بود که در آن وکیلی شکایتی ساختگی بر ضد یک تیم فوتبال حرفهای به دادگاه میبرد و تقریباً موفق میشود آنها را محکوم کند. سرانجام وایلدر در پایان دههٔ ۱۹۶۰ با فیلم زندگی خصوصی شرلاک هُلمز (The Private Life of Sherlock Holmes - سال ۱۹۶۹) به هجو فیلمهای کارآگاهیِ ویکتوریائی پرداخت که بسیار مورد احترام بودند. وایلدر در دههٔ ۱۹۷۰ در کنار فیلمهای دیگری که ساخت روایتی معاصر از فیلم صفحهٔ اول (۱۹۷۴) بهدست داد که بازسازی فیلم لوییس مایلستن بود، و در فیلم فدورا (Fedora - سال ۱۹۷۹) درونمایهٔ سانست بولوار را با متانت بیشتری بازسازی کرد. او فیلمهای دیگری نیز ساخته که در ردیف فارس قرار میگیرند، از جمله آوانتی! (!Avanti - سال ۱۹۷۲) و رفیق جون جونی (Buddy, Buddy - سال ۱۹۸۲)، وایلدر همیشه در نوشتن فیلمنامههایش دست داشت و با فیلمنامهنویسهای حرفهای چون چارلز براکت (Charles Brackett)، ریموند چندلر، جرج آکسلرود (George Axelrod)، و از ۱۹۵۹ با ی.ا.ل. دایموند (I.A.L. Diamond) همکاری نزدیکی داشت. | ||
کمدی آمریکائی تحتتأثیر وایلدر و دیگران در دههٔ ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ به سطح بالائی از کیفیت و پختگی رسید، و در دههٔ ۱۹۷۰ به یک گونهٔ بالغ سینمائی بدل شد: با فیلمهائی چون مش (رابرت آلتمن، ۱۹۷۰) و آثار کمدیسازان مؤلفی چون وودی آلن (نام اصلی الن کونیگزبرگ (Allen Konigsbert, Woody Allen - متولد ۱۹۳۵) با فیلمهای پول را بردار و فرار کن (Take the Money and Run - سال ۱۹۶۹)، شیر تو شیر (Bananas - سال ۱۹۷۱)، دوباره سعی کن سام (Play it Again Sam - سال ۱۹۷۲)، آنچه همیشه میخواستید درباره سکس بدانید، اما میترسیدید بپرسید (Everything You Always Wanted to Know About Sex, be Were Afraid to Ask - سال ۱۹۷۲)، خوابآلود (Sleeper - سال ۱۹۷۳)، عشق و مرگ (Love and Death) و مِل بروکز ( 'Mel Brooks ' Melvin Kaminsky) (نام اصلی ملوین کامینسکی، متولد ۱۹۲۷) با فیلمهائی مانند تهیهکنندگان سینما (The Producers - سال ۱۹۶۸)، زینهای شعلهور (Blazing Saddles - سال ۱۹۷۳)، فرنکنشتاین جوان (Young Frankenstein - سال ۱۹۷۴)، سینمای صامت (Silent Movie - سال ۱۹۷۶)، ترس از ارتفاع (High Anxiety - سال۱۹۷۷)، تاریخ جهان، قسمت اول (History of the World Part I - سال ۱۹۸۱)، گویهای فضائی (Space Balls - سال ۱۹۸۷)، زندگی چیز مزخرفی است (Life Stinks - سال ۱۹۹۱)، که همگی نشانههائی از بلوغ کمدی آمریکائی را در خود دارند. در این میان وودی آلن بهویژه همچون فیلمسازان باارزش و اندیشمند قدم در عرصهٔ سینما گذاشت. او در آثار اولیهٔ خود از طنزهای گستردهٔ اجتماعی تا برداشتهای شخصی از مسائل اجتماعی را به تصویر کشید، از جمله در فیلمهای آنی هال (Annie Hall - سال ۱۹۷۷)، منهَتَن (Manhattan - سال ۱۹۷۹) و فیلم درخشان مستندگونهٔ زلیگ (Zelig - سال ۱۹۸۳) با تصاویر درخشان گُردون ویلیس (Gordon Willis)، که از ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۵ فیلمبردار آثار آلن بود. | ||
فیلمهای آلن همگی آثاری ادیبانه هستند و او توانسته با تأمل شخصی خود در سینما حوزهٔ متنوعی، از خودپرستی گرفته (خاطرات راه شیری 'Stardust Memories' ؛ سال ۱۹۸۰) تا فضاسازی مبتکرانه (رُز ارغوانیِ قاهره ـ The Purple Rose of Cairo؛ سال ۱۹۸۵) را در سینما به محک تجربه بزند. این فیلم بهویژه یک شالودهشکنی از وضعیت تماشاگران فیلم به شیوهٔ باستر کیتن (شرلاک جونیور، ۱۹۲۴) است. فیلم کمدی سکسی شب نیمهٔ تابستان (A Midsummer Night's Sex Comedy - سال ۱۹۸۲) ریشه در نمایش رؤیای شب نیمهٔ تابستان (A Midsummer Night's Dream) اثر شکسپیر دارد که ماکس راینهارت در ۱۹۳۵ فیلمی از آن را برای برادران وارنر ساخت. وودی آلن در این فیلم تأثیرهای ظریفی را نیز از فیلم لبخندهای یک شب تابستان (Smiles of a Summer Night - سال ۱۹۵۵، برگمان) و پیکنیک در دهکده (۱۹۳۶) و قاعدهٔ بازی (۱۹۳۹) ـ فیلمهای رنوار - گرتفه است، و فیلم برادوی دَنی رُز (Broadway Danny Rose - سال ۱۹۸۵) را برخی از منتقدان بازسرائی یا تحریف فیلم پدرخوانده (۱۹۷۲) اثر کوپولا ارزیابی کردهاند. بالغترین فیلم آلن تا این تاریخ (۱۹۹۶) فیلم هانا و خواهرانش (Hanah and His Sisters - سال ۱۹۸۶)، روایتی جدّی - شوخی از روابط جنسی میان طبقهٔ متوسط بالای شهر نیویورک است و فیلم روزهای رادیو (Radio Days - سال ۱۹۸۷) خاطرهای شخصی است که برداشتی نوستالژیک از نخستین روزهای رادیو در تاریخ آمریکا دارد. اگرچه همگان بر این امر توافق دارند که آلن در حوزهٔ دراماتیکِ جدّی موفقیت کمتری داشته است، اما بهویژه فیلمهای رازهای خانوادگی (Interiors - سال ۱۹۷۸)، سپتامبر (September - سال ۱۹۸۷)، یک زن دیگر (Another Women - سال ۱۹۸۸) و آلیس (Alice - سال۱۹۹۱) نشانههائی از نبات جدّی آلن را دربر دارند و استعداد نبوغآمیز او را نشان میدهند. در این زمینه فیلمهای جنایات و معاصی (Crimes and Misdemeanors - سال ۱۹۸۹)، شوهران و زنان (Husbands and Wives - سال ۱۹۹۲)، معمای جنایت منَهتَن (Manhattan Murder Mystery - سال ۱۹۹۳) و گلولههائی بر فراز برادوی (Bullets Over Broadway - سال ۱۹۹۴) شواهدی بر این مدعا محسوب میشوند. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست