قدم اول، محاسبهٔ ميزان اشتغال يا نيروى کار: پياده کردن مدل برنامهريزى عرضه و تقاضاى نيروى انسانى مستلزم يک رشته محاسبات گوناگون مىباشد که قدم اول آن تعيين ميزان اشتغال يا نيروى کار در سالهاى مبداء تا مقصد است. براى اين محاسبه اقدامات زير به ترتيب صورت مىگيرد:
۱. توليد هر يک از بخشهاى اقتصادى با توجه به هدفهاى توسعه ملي، از سال مبداء تا مقصد مشخص مىگردد.
۲. بهرهورى يا ميزان توليد سرانه کارگران در هر بخش اقتصادى از سال مبداء تا مقصد تخمين زده مىشود.
۳. ميزان اشتغال يا نيروى کار هر بخش اقتصادى براى سالهاى آينده از سال مبداء تا مقصد با تقسيم کردن ۱ به ۲ يعنى تقسيم تولى کل هر بخش به توليد سرانهٔ آن، تعيين مىگردد. محاسبات فوق در معادله زير خلاصه شده است.
n P x
nex =
n P( P . C )x
در اين معادل nex معرف ميزان اشتغال در سالهاى مبداء (X) تا مقصد(n)،
npx معرف ميزان توليد کل در سالهاى مبداء تا مقصد و np(p.c)x معرف توليد سرانه در سالهاى مزبور مىباشد.
جدول درآمد (توليد) بخشهاى مختلف بين سنوات x تا n به قيمت ثابت
بخش
سالهاى
x
x + ۱
x + ۲
..............
n
کشاورزي
صنعت
خدمات
ساختمان
بازرگانى
راه و ارتباطات
.............
.............
دولت
جمع کل
هر چند محاسبات فوق ساده بهنظر مىرسد، ولى در عمل چندان آسان نيست؛ زيرا، تعيين کردن توليد کل و توليد سرانهٔ بخشهاى اقتصادى دشوار است. به همين دليل، ميزان درستى نتيجهاى که از اين محاسبات بهدست مىآيد بستگى دارد به اينکه تعيين ميزان توليد کل و توليد سرانه هر بخش تا چه حد مقرون به صحت و دقت بوده باشد. بههر صورت، اطلاعاتى که از اين محاسبات بهدست مىآيد در جداول خلاصه مىشود.
جدول اشتغال بخشهاى توليد بين سنوات x تا n
بخش
سالهاى
x
x + ۱
x + ۲
..............
n
کشاورزي
صنعت
خدمات
ساختمان
بازرگانى
راه و ارتباطات
.............
.............
دولت
جمع کل
قدم دوم، محاسبهٔ نيروى کار بخشهاى توليدى به تفکيک مشاغل: پس از آنکه تعداد کارکنان هر بخش توليدى بهدست آمد بايد ترکيب مشاغل آن و تعداد يا درصد نفرات هر رسته از مشاغل مشخص گردد. براى اين منظور بايد ابتدا ترکيب مشاغل را در سال مبداء با کمک آمار سرشمارى حال و گذشته بهدست آورد. براى طبقهبندى بخشهاى توليدى مىتوان از سيستم سازمان ملل يا سيستمهاى استاندارد ديگر استفاده کرد. سيستم ISIC که از طرف آمار سازمان ملل (International Standard Industrial Classification, ISIC) براى طبقهبندى ببخشهاى توليدى تهيه شده است، شامل ۸ بخش عمده يک بخش متمم مىباشد. اين بخشها داراى کد تکشمارهاى هستند و به نوبهٔ خود به ۴۰ گروه اصلى (کد دو شمارهاي) و متجاوز از يک صد پاره گروه (کد سه شمارهاي) تقسيم مىشوند. کشورهاى در حال رشد مىتوانند يکى از سيستمهاى استاندارد طبقهبندى بخشهاى توليدى را انتخاب کنند و بهکار برند؛ زيرا، اگر از سيستمهاى استاندارد فاصله بگيرند (مانند مکزيک به سال ۱۹۶۰) ممکن است در برنامهريزىهاى بعدى دچار گرفتارى شوند و مجبور باشند به سبک سرشمارىهاى ناقص قبلى متوسل گردند. هر قدر تقسيمبندى بخشهاى توليدى و تقسيمات ترکيب شغلى ريزتر باشد، طبعاً اطلاعاتى که بهدست مىآيد نيز جامعتر و ريزتر خواهد بود. ولى در کشورهايى که آمار جامع در دسترس نيست و توسعه صنعتى چندانى حاصل نشده بهتر است که سيستم طبقهبندى سادهتر باشد و چه بسا به سه شاخهٔ کشاورزى صنعت و خدمات قناعت گردد.
منظور از ترکيب مشاغل، رستهها و گروههاى شغلى مختلفى است که انواع کارهايى را که افراد انجام مىدهند در بر مىگيرد. براى ترکيب مشاغل نيز سيستمهاى استانداردى وجود دارد که از آن جمله مىتوان سيستم ISCO) International Standard Classitication of Occupation, ISCO) را نام برد. در اين سيستم، مشاغل به ۹ رستهٔ اصلى و يک رستهٔ متمم تقسيمبندى شدهاند (کدهاى تکشمارهاي) که به نوبهٔ خود از ۷۰ گروه فرعى (کدهاى دو شمارهاي) و ۲۰۰ پاره گروه (کدهاى سهشمارهاي) تشکيل يافتهاند. بايد متوجه بود که سيستم طبقهبندى مشاغل زود بهزود مىشود؛ زيرا، با تغيير تکنولوژي، و پيدا شدن مشاغل جديد، طبعاً ترکيب مشاغل و رستهبندى آنها عوض مىشود نه تنها نوع کار تغيير مىکند، بلکه آموزش و تعليماتى که براى انجام کارهاى مزبور لازم است نيز تغيير مىکند.