|
اگر مشکلى بهسرعت شناسائى شود، پيدا کردن راهحلى براى آن آسان خواهد بود؛ اما اگر بگذاريد که مشکل بزرگ شود، ديگر کارى نمىتوان کرد. پزشکان نيز در مورد بيمارى سل مىگويند که معالجهٔ آن در آغاز سهل و امکانپذير است، اما تشخيص بيمارى دشوار است. اگر بيمارى را تشخيص ندهيد و درصدد معالجهٔ آن بر نيائيد، با گذشت زمان تشخيص آن آسانتر مىشود، اما معالجه و درمان آن دشوارتر .... مشکلات سياسى نيز همين گونه هستند، اگر آنها را شناسائى کنيد ... آنها را بهسرعت مىتوانيد حل کنيد؛ اما اگر آنها را تشخيص نداده و اجازه دهيد که آنقدر بزرگ شوند که همه آنها را بشناسند، ديگر چارهاى وجود ندارد. (ماکياولى -machiavelli، درسال ۱۹۸۸:۱۱)
|
|
بنابر عقيدهٔ کاسترز - Kosters ، (در سال ۱۹۸۴:۶۱۲) 'جهانگردى دانشى چند رشتهاى است که اگر بدون انجام تجزيه و تحليلهاى سياسى دقيق، توسعه و تکامل يابد، قطعاً کامل نخواهد بود'
|
|
سياستهاى عمومى جهانگردي، همواره در فرآيندى پويا و پايدار تدوين مىشوند. حکومتها -Governments نيز بيش از پيش تلاش مىکنند که جهانگردي، آثار و آيندهٔ آن را کاملاً بشناسد و درک کنند و به اين وسيله، نقش مؤثرى دراين صنعت ايفاء کنند (پيرس ۱۹۹۲؛ جنکينز -Jenkins، در سال ۱۹۹۴و ۱۹۹۳). تا چندى پيش، اطلاعاتى اساسى پيرامون جريان ورود و خروج ديدارکنندگان و مخارج جهانگردان وجود نداشت؛ در حال حاضر نيز، در بعضى کشورها و مناطق اين اطلاعات چندان دقيق و جامع نيستند. بهعبارت ديگر، اطلاعات کيفى مربوط به اين صنعت محدود است. از آن جا که صنعت جهانگردى نوپا بوده و در مقايسه با زمينههائى چون اقتصاد، توليد و رفاه اجتماعي، مدت زمان زيادى از مشارکت دولت در آن نمىگذرد، مىتوان ادعا نمود که طراحان و مجريان سياستهاى جهانگردى نيز از تجربهٔ کافى برخوردار نيستند. بنابراين، سياستهاى عمومى جهانگردى را بايد با دقت و با حوصله طراحى نموده و توسعه داد.
|
|
در دهههاى ۷۰ و ۸۰، بسيارى از سياستگذاران دنيا به صنعت جهانگردى بهويژه از بعد آثار اقتصادى آن، اهتمام ورزيدهاند. اين امر بيانگر اهميت و جايگاه جهانگردى در دنياى امروز مىباشد. حکومتها، مسئوليتهاى بسيارى را عهدهدار هستند که از جمله مىتوان به: دفاع از کشور، تحقق توسعهٔ اقتصادي، آموزش، تأمين بهداشت و ايجاد نظم و حمايت ازقانون، اشاره نمود. اما اخيراً، حکومتها مسئوليت جديدى را با نام 'جهانگردى' عهدهدار شدهاند (هال ۱۹۹۴). بنابراين، تجزيه و تحليل سياستهاى جهانگردي، تحتتأثير عوامل زير دشوار شده است:
|
|
- در مورد تعريف مفاهيمى بنيادى چون 'جهانگردي' ، 'جهانگرد' و 'صنعت جهانگردي' هنوز اتفاق نظرى وجود ندارد؛
|
|
- فرآيندهاى سياستگذارى جهانگردي، رسماً تائيد و پذيرفته نشده و در نتيجه اطلاعات قابل مقايسه در اين زمينه وجود ندارد و انجام مطالعات موردى نيز دشوار مىباشد؛
|
|
- الگوى نظرى و تحليلى کامل و جامعى در اين رابطه وجود ندارد؛
|
|
- اطلاعات کمى و کيفى در اين زمينه محدود است.
|
|
| سياست عمومى جهانگردى چيست؟
|
|
براى تعريف سياست عمومى جهانگردى -Tourism public policy، بايد جهانگردى را نيز تعريف نمود. البته، انجام چنين کارى چندان هم که بهنظر مىرسد آسان نيست. پيش از اين نيز گفتيم که تعريف مشخص و استانداردى از جهانگردى وجود ندارد. اسميت (۱۹۸۸:۱۸۰) مىگويد: 'دستاندرکاران جهانگردى بايد تعاريف بىشمار و انبوه ارائه شده از جهانگردى را پذيرفته و ودلايل وجود چنين اختلاف نظرهائى را درک نموده و ارج گذارند' . اما نويسندگانى چون لايپر-Leiper، معتقد هستند که بايد تعريف واحد، جامع و همهپسندى از جهانگردى ارائه شود. البته ما در اين مورد چندان خوشبين نيستيم، زيرا صنعت جهانگردى متنوع، پويا و غيرمتمرکز بوده و آن را از زواياى مختلف مىتوان مورد مطالعه و بررسى قرار داد. به هر حال جهانگردى را چنين تعريف مىکنيم: پديدهها و روابط حاصل از تعامل جهانگردان، عرضهکنندگان و فروشندگان محصول جهانگردي، دولتها و جوامع ميزبان در فرآيند جذب و پذيرائى از اين جهانگردان و ساير ديدارکنندگان (مک اينتاش- McIntosh و گلوئلدنر - Goeldner۱۹۹۴۰). پس، سياست عمومى جهانگردى عبارت است از هر آنچه که حکومتها مىخواهند در رابطه با صنعت جهانگردى انجام دهند يا ندهند.
|